مهمترین رویدادهای اتاق ایران در هفته‌ اول دی‌ماه

جهش تولید در بستر بازارهای سرمایه

رشد بازارهای سرمایه با تهدیدهایی نظیر ضعف اقتصاد در جذب سرمایه های ایجاد شده در بازار سهام و احتمال انتقال آنها به سایر بازارها و اثرات تورمی متعاقب آن و یا احتمال کند شدن رشد بازار سرمایه تا پیش از اوج گیری مجدد آن پس از افزایش نرخ ارز و حمایت‌های ناکارآمد دولت از بازار سرمایه مواجه خواهد بود.

علیرضا کلاهی صمدی

عضو هیات نمایندگان اتاق ایران
25 آبان 1399 - 10:38
کد خبر : 35315
اشتراک گذاری
اشتراک گذاری با
تلگرام واتس اپ
لینک

کشور در بطن یک بحران بزرگ نقدینگی گرفتار شده است. تا چند سال پیش این بحران بیشتر دامنگیر صنایع زیرساختی و وزارتخانه هایی بود که به دلیل ارائه خدمات عمومی و کالاها و خدمات استراتژیکی نظیر برق گرفتار اقتصادی نامتوازن بودند. امروز اما کسری بودجه و کمبود نقدینگی آنقدر ابعاد وسیعی پیدا کرده که عملا هر نوع هزینه تراشی برای دولت به یک بحران تازه تبدیل می شود.
افزایش تحریم ها و ناکامی ایران در صدور نفت در کنار شیوع بیماری کرونا و سقوط بی سابقه و تاریخی قیمت نفت، همگی دست به دست هم داده تا کمبود نقدینگی بی سابقه ای را در کشور رقم بزنند. اگرچه این کسری بودجه در صنایع زیرساختی با ابعادی گسترده تر خودنمایی می کند، اما به هر حال همه صنایع و بخش های اقتصادی به نحوی از این عارضه آسیب می بینند.

آنچه که امروز در بستر اقتصاد کلان کشور در حال رخ دادن است، خبر از کسری بودجه ای معادل نیمی از بودجه سالانه به دلیل افزایش هزینه‌های دولت در مقابله با کرونا، کاهش درآمدهای نفتی به دلیل تحریم، فشار بر تراز پرداخت ها و افت قابل توجه ذخایر ارزی و رشد بالای نقدینگی ناشی از آزاد سازی ذخایر قانونی می دهد. البته بدون شک افزایش پایه پولی به دلیل کسری بودجه، انتظارات تورمی بالا به دلیل مشکلات مالی دولت و افزایش نوسانات در بازارهای مالی به دلیل یادگیری های ایجاد شده هم در ایجاد این نگرانی جدی در خصوص کمبود نقدینگی در کشور بی تاثیر نبوده است.

حالا در این شرایط بحرانی باید به دنبال راهکاری برای حفظ ظرفیت های موجود بود. البته در کنار تدوین راهکارهای عملیاتی برای تغییر پارادایم ها و برون رفت از شرایط حاضر، ارائه راهبردهایی برای نجات صنایع و فعالان اقتصادی از باتلاق مشکلات پرتعداد در تامین نقدینگی است.

بررسی متغیرهای کلان اقتصاد ایران نشان می دهد که از سال 1371 تا 1398میزان نقدینگی در کشور ۲۲.۸ درصد و تورم ۲۰.۷ رشد داشته، این در حالی است که تولید ناخالص داخلی در همین مدت تنها ۲.۵۶ رشد داشته است. این متغیرهای نامتوازن در نهایت به ایجاد بی ثباتی و تلاطمات شدید مالی منجر شده است. اما آنچه که در این شرایط به جذابیت بازار سرمایه کمک کرده و استفاده از آن را به عنوان یک راهبرد پیش روی ما قرار می دهد، افزایش رشد پایه پولی به موازات کاهش نرخ سود در سیستم بانکی بوده است.

در خصوص چرایی رشد بازارهای سرمایه باید گفت که بازدهی بالاتر بازار سرمایه نسبت به بازارهای موازی مهمترین و موثرترین دلیل آن محسوب می شود. همچنین نبود فرصت مناسب در بازارهای موازی، رکود اقتصادی، فاصله گذاری اجتماعی، حمایت دولت و معاملات شفاف با نقد شوندگی بالا هم از جمله دیگر عواملی هستند که سرمایه ها را به سمت بازار سهام سوق دادند. در این میان تنوع صنایع قابل سرمایه گذاری، هزینه معاملاتی و مالیاتی پایین، امکان ورود با سرمایه اندک و سابقه تاریخی بازار سرمایه هم در این رشد بی تاثیر نبوده اند.

واقعیت این است که بازار سرمایه همواره بازدهی بیشتری نسبت به سایر بازارها داشته، اما فاصله این بازارها در سال ۹۹ بسیار شدیدتر شده است. آمارها نشان می دهد که میزان بازدهی بورس در سال ۹۹ رقمی بالای ۹۹ درصد بوده، این در حالی است که میزان بازدهی ارز ۱۰ درصد، سکه ۲۱ درصد و مسکن منفی ۲.۱ درصد بوده است.

این اعداد و ارقام به درستی نشان می دهند بازار سرمایه علاوه بر اینکه از بروز تلاطمات خسارت بار نظیر آنچه که در حوزه سکه، طلا و مسکن ایجاد شد، جلوگیری می کند، بلکه یک فضای مناسب و موثر برای جذب سرمایه های سرگردان و ایجاد سود مناسب برای آنهاست.

بازارهای سرمایه حتی در شرایط کنونی که شیوع بیماری کرونا تمامی معادلات اقتصادی را بر هم ریخته و به ایجاد زیان افزوده برای فعالان صنعتی منجر شده هم باب تازه ای برای توسعه گشوده اند. در حقیقت اپیدمی کووید 19 که در غالب موارد تعطیلی و خسارت برای صنایع و بازیگران اقتصادی به دنبال داشته، به دلیل کاهش تقاضای معاملاتی پول به دلیل محدودیت در معاملات بازار محصول و بازار مسکن، در بازار سرمایه به جذب بازیگران جدید با سرمایه های خرد منجر شد.

به علاوه در دوران شیوع کرونا و همزمانی آن با مخارج اول سال خانوارها، سرمایه‌های خرد و معطل خانوارها به بازار بورس منتقل شد و سرمایه گذاری در بازارهای موازی کاهش یافت. البته بدون تردید تبلیغ بازدهی بازار سرمایه و اعلام پشتیبانی دولت هم در استقبال مردم از این حوزه بی تاثیر نبوده است.

البته بدون شک رشد بازارهای سرمایه با تهدیدهایی نظیر ضعف اقتصاد در جذب سرمایه های ایجاد شده در بازار سهام و احتمال انتقال آنها به سایر بازارها و اثرات تورمی متعاقب آن و یا احتمال کند شدن رشد بازار سرمایه تا پیش از اوج گیری مجدد آن پس از افزایش نرخ ارز و حمایت‌های ناکارآمد دولت از بازار سرمایه مواجه خواهد بود. اما به هر حال می تواند نوسانات بازار سرمایه و سایر بازارهای موازی را با استفاده از ابزارهای مختلف مالی کنترل و مدیریت کرد.

مهمترین راهکارهای پیش رو برای مواجهه با این تهدیدها، انتشار اوراق و فروش سهام، تامین کسری بودجه، جذب بخشی از نقدینگی در دست عوامل اقتصادی و نیز جلوگیری از انتشار بی رویه پایه پولی و نقدینگی است.

بازارهای مالی علاوه بر اینکه به فرآیند تشکیل سرمایه کمک می کنند، قادرند ریسک ها را بین متقاضیان و دارندگان وجوه توزیع کرده و از طریق ایجاد روابط متقابل خریدار و فروشنده، قیمتی عادلانه تعیین کنند. ایجاد بازار ثانویه برای معاملات اوراق بهادار، کاهش هزینه معاملات و تخصیص سرمایه های موجود در جامعه به بخش هایی از صنایع و خدمات دارای مزیت نسبی هم از دیگر کارکردهای بازار سرمایه محسوب می شوند.

 واقعیت این است که در روزهای سخت کمبود نقدینگی و در سالی که با عنوان جهش تولید نامگذاری شده، بازارهای سرمایه مفری مناسب و امن برای نجات صنایع و تامین نقدینگی آنها محسوب می شود. در حقیقت جهش تولید زمانی امکان پذیر خواهد بود که صنایع قادر به تامین نقدینگی مورد نیاز و ظرفیت سازی مضاعف از طریق بورس باشند. در این شرایط اصلی ترین راهکار پیش رو برای محافظت از تولید در برابر هجمه بی سابقه چالش های مالی، هدایت سرمایه های خرد به سمت صنایع در بستری شفاف و رقابت پذیر است و لازم است که دولت برنامه هایی کاربردی به منظور بهبود شرایط بورس، زمینه سازی برای جذب سرمایه های سرگردان و ایجاد بسترهای لازم جهت تامین سرمایه برای صنایع پی ریزی کند.

در همین رابطه