این روزها که سند همکاریهای ایران و چین در صدر اخبار کشور قرار دارد و از این حرکت بهعنوان «گردش به شرق» یاد میشود، بد نیست به تجربه تاریخی در دهه 40 خورشیدی اشاره شود که بیشباهت به موضوع فوق نیست و آموزههای ارزشمند بسیاری را در خود دارد؛ تجربه ساخت ذوبآهن اصفهان با کمک کشور اتحادیه جماهیر شوروی سوسیالیستی. ایرانیان از دو دهه قبل از مشروطه در رؤیای استقرار ذوبآهن در کشور بودند؛ رؤیایی که باوجود تلاشهای حاج محمدحسنخان امینالضرب در 1266 شمسی به ثمر ننشست و کوششهای دیگر در سالهای 1305 و 1312 و 1316 (از محل عایدات قند و شکر و سایر منابع دولتی) با همکاری فرانسویها و آلمانیها (کنسرسیوم دماگ-کروپ) که تا مراحل زیادی هم پیش رفت و حتی کار به بررسی جزئیات هم رسید، ناکام ماند. تا اینکه سرانجام این اتحاد جماهیر شوروی در سال 1344 در اوج جنگ سرد بود که قرارداد ایجاد تولید فولاد به ظرفیت حدود 600 هزار تن قابل توسعه در مرحله اول به حدود دو و سپس چهار میلیون تن را به ایران امضا رساند.
قراردادی که آرزوی ملی دراختیارداشتن صنایع سنگین را در سال 1351 محقق و اولین شمش چدن کارخانه ذوبآهن اصفهان در دیماه این سال تولید و کار کوره بلند این واحد بزرگ صنعتی در 23 اسفند 1351 آغاز شد.1 اما شاید آنچه بهرهگیری از آن تجربه تاریخی را در موضوع قرارداد ایران و چین ممکن میکند، نحوه بهکارگیری ابزار سیاست خارجی در خدمت توسعه اقتصادی و صنعتی کشور در آن تجربه تاریخی است. ناامیدی دستگاه حاکمه وقت از علاقه کشورهای غربی به توسعه صنایع سنگین در ایران، آنان را بر آن داشت تا در سیاست خارجی کشور برای پیشبرد توسعه اقتصادی تغییراتی ایجاد کنند. در واقع مدیران ارشد وزارت اقتصاد وقت که مرکب از دو وزارتخانه صنایع و معادن و بازرگانی بود و در سال 1341 تأسیس و علینقی عالیخانی اقتصاددان و تکنوکرات برجسته را در رأس خود داشت، ناراضی از کارشکنی آمریکاییها در صنعتیسازی گسترده ایران نگاه خود را به کشورهای اروپای شرقی و روسیه معطوف کردند. نگاه و چرخش به شرقی که کاملا ازسوی شاه مورد حمایت قرار گرفت. این تغییر رویکرد مبتنیبر توانمندی کشورهای بلوک شرق در حوزه صنایع سنگین و تمایل بسیار آنان برای همکاری با ایران بود که به نفت و گاز ایران نیاز فراوان داشتند.
برای ایران نیز این اقدام علاوهبر آنکه از بعد اقتصادی امکان تولید محصولات صنایع پاییندستی و تداوم سیاست صنعتیسازی در قالب مدل جایگزینی واردات را فراهم میکرد، سبب صرفهجویی در هزینههای ارزی کشور نیز میشد. اما موتور سیاسی چنین حرکت و چرخشی به شرق، نارضایتی شاه از سیاستهای دولت کندی بود؛ بنابراین، این اقدام میتوانست به نوعی بیان نارضایتی و ابزاری برای فشار در جهت تغییر سیاست دولت آمریکا در قبال حکومت ایران باشد. حرکتی که بلافاصله هم نتیجه داد و موجب ناخشنودی شدید آمریکاییها شد. جالب آنکه شدت مخالفت آمریکاییها چنان بود که تهران با مسکو تصمیم گرفتند جزئیات مذاکرات خود برای ایجاد ذوبآهن اصفهان را مخفی نگاه دارند و خبر امضای این قرارداد پس از اتمام کار به سفارت آمریکا رسید. آمریکاییها البته این حرکت را از چشم علینقی عالیخانی، وزیر اقتصاد، میدیدند و او را عنصر نامطلوب دانسته و چندی بعد نیز از تغییر او از این سمت که خود آنان نیز در کنار مخالفان قدرتمند داخلی، دستی در این برکناری داشتند، بسیار خشنود شدند.
هرچند ایجاد ذوبآهن اصفهان شرکتهای غربی را قانع کرد که ایران در پروسه صنعتیسازی خود جدی است و پس از آن به فروش تجهیزات به ایران علاقهمندتر شدند، اما با تغییر عالیخانی و تفکیک مجدد وزارت اقتصاد به سه وزارتخانه صنایع و معادن، بازرگانی و اقتصاد و دارایی، روند صنعتیشدن کشورمان بهشدت آسیب دید و در واقع حرکت نزولی عصر طلایی توسعه اقتصادی ایران آغاز شد. چنانکه با آن جابهجایی و تغییر سیاستهای اقتصادی از حرکت به سمت آزادسازی و محوریت بخش خصوصی به استیلای دولت به تأسی از افزایش شدید درآمدهای نفتی، نیاز به حضور و مشارکت بخش خصوصی در توسعه اقتصادی و ایجاد درآمد و اشتغال به کناری نهاده شد و جای آن را کنترل قیمتها و کاهش تعرفهها و واردات بیدر و پیکر و... گرفت و موتور توسعه صنعتی کشور رو به خاموشی نهاد.2 در این نگاه بسیار اجمالی به یک واقعه اقتصادی در دهه 40 و 50 بهخوبی مشخص میشود آنجا که اقتصاد و رفاه و پیشرفت و توسعه صنعتی کشور در دستور کار نظام تدبیر و سیاستگذاران باشد، سیاست خارجی و چگونگی تعامل و ارتباط با قدرتهای جهانی میتواند برگ برندهای در جهت تحقق آمال و آرزوهای ملی باشد. اما آنجایی که چنین هدفی در منظر و افق نگاه سیاستگذار نباشد و منافع فردی و جناحی و استیلا و رقابتهای سیاسی هدف اصلی در نظام تدبیر کشور باشد و اقتصاد تابع و بازیچه سیاست، جز شکست و ناکامی نصیبی نخواهد بود!
پینوشتها: 1- داستان توسعه در ایران، دفتر نخست، گروه مهندسی خرد، 1397 2- سیاست در دولت پهلوی دوم: وزارت اقتصاد و سیاست صنعتی، 48-1341، ولی نصر، فصلنامه گفتوگو، شماره 86، آذر 99.