نظام جمهوری اسلامی ایران از زمان تأسیس با بی مهری غرب و به ویژه نظام سیاسی آمریکا مواجه بوده است. مناسبات شکننده دو نظام سیاسی حاکم بر ایران و آمریکا پس از آنکه دانشجویان ایرانی، سفارت آمریکا را تسخیر و دست به افشاگریهای گستردهای زدند، در بدترین موقعیت قرارگرفت. جیمی کارتر رییس جهور وقت آمریکا بلافاصله پس از این رخداد بزرگ دستور تحریم اقتصادی ایران را صادرکرد. تحریمی که ابعاد و زوایای گوناگونی داشت و هر جزء آن به دنبال اهداف خاصی بود. در همین مسیر بود که آمریکا در شدیدترین زنجیره تحریمها اعلام کرد هرشرکتی که بیش از 20 میلیون دلار در صنعت نفت ایران سرمایه گذاری کند مشمول تحریم آمریکا خواهد شد.
در همه این سالهای طولانی که آمریکا علیه ایران اعمال تحریم داشته، برخی بازیگران مهم سیاسی و اقتصادی در دنیا رفتارهای متفاوتی نسبت به آمریکا وحتی بعضاً نسبت به سیاستهای پیشین خود داشتهاند. اتحادیه اروپا به مثابه یک قطب سیاسی و اقتصادی و سه غول این اتحادیه یعنی فرانسه، آلمان و انگلستان در این حدود 38 سال بر پایه رفتارهای جمعی و فردی با ایران، سیاستهای کج دار و مریزی را نشان دادهاند. برخی مقاطع آنها حتی جسورتر از آمریکاییها بودهاند و گاهی به مثابه سد در مقابل روند فزاینده تحریمهای اقتصادی آمریکا علیه ایران عمل کردهاند. پس از آنکه پرونده هستهای علیه ایران گشوده شد، رهبران این سه کشور رفتار جمعی پیشه کرده و در نقش آلترناتیو غرب و برخی مقاطع در نقش همراه آمریکا و برخی اوقات به عنوان بازدارنده تحریمهای گسترده ظاهر شدهاند. باا این حال برآیند رفتار اتحادیه اروپا و هرکدام از این سه کشور نشان میدهد آنها در شرایط سخت و دشوار و درمقاطع اوج گیری منازعات و تخاصمات امریکا علیه اقتصاد ایران، با آمریکا همراه شدهاند که عمدتاً از سر بیم وخوف بوده است.
حالا یک مدیر بانکی در فرانسه پس از یک سال مطالعه و بررسی، راه حلی فنی برای دورزدن تحریم آمریکا علیه اقتصاد ایران ارائه وبا استناد به این راه حل ادعاکرده است میتوان بدون اینکه شامل تنبیه و جریمه آمریکا شد، تحریم ایران را با نوعی قرض دادن دورزد.
در باره این اقدام پاریسی دیدگاههای گوناگونی وجود داردکه دردوسرطیف این دیدگاهها خوشبینان و بدبینان افراطیتر قرار دارند. بدبینان می گویند اولاً این بانک فرانسوی بانک مشهور و بزرگ و چندان معتبری نبوده و در اندازهای نیست که بتواند گامهای بلندی برای فرار از تله دلار بردارد. این گروه بد بینان باوردارند که استیلای بدون چون و چرای آمریکا بر نظام مالی بین الملل به اندازهای است که چنین بانکها یی در اقلیت محض قرار میگیرند و در یک دوره کوتاه به تسلیم واداشته میشوند. از سوی دیگر همین گروه بد بینان معتقدند اتحادیه اروپا را باید از فرانسه جداکرد. این اتحادیه دریک تعامل سیاسی و اقتصادی با نظام امریکا قراردارند و شرکای راهبردی به حساب میآیند که حاضر نخواهند شد بخاطر ایران از امریکا بگذرند.
به طور مثال المان در سال 2017 مازاد تجاری صدها میلیون دلاری با آمریکا داشته است و حاضر نیست این بازار بزرگ را برای بازار کوچک ایران از دست دهد.
همین بدبینان به با اشاره به تجربه سه دهه اخیر و بررسی فراز و فرود حیرت انگیز مناسبات این دول اروپایی با ایران مؤکدا اعتقاد دارند که روی دوستی این سه کشور با ایران نباید حساب محکم بازکرد. یکی دیگر از استدلالهای این مخالفان حجم اندک فاینانس ایران ازسوی این بانک است و می گویند این روش به لحاظ اجرایی به جایی نمیرسد.
اما از سوی دیگر خوش بینانی هستند که این برگ روشده از سوی بانک فرانسوی را سوراخ کردن و فروپاشی سد تحریمهای آمریکا دانسته و باوردارند در دنیای پر از رقابت نفس گیرامروز، شرکتها بدون توجه به رفتارهای سیاسی دولتها به این فکر هستند که بازار بزرگ ایران را به دست آورند و شرکتهای اروپایی در صدر این رقابت قرار دارند.
این گروه استدلال میکنند که در دنیای رقابت همواره راههایی برای استیلا بر دشواری تحریم یافت میشود و به سرمایه گذاری توتال و چند شرکت فرانسوی در نیمه دوم دهه 1370 اشاره دارند.
خوش بینان باوردارند صدمه ایجادشده در نظام تحریم از سوی این بانکدار اروپایی را نباید دست کم گرفت چون به لحاظ فنی یک معبر جدید به حساب میآید و در ادامه و درعمل میتواند به فروپاشی دیوار تحریمها منجر شود.
به نظر میرسد اگر این موضوع جدی و البته اجرایی شود، 27 کشورعضو اتحادیه هم میتوانند آن را الگوی کار قرار دهند و موجبات انزوای ترامپ فراهم شود.