موسی غنی نژاد، اقتصاددان
چرا بانکهای اروپایی برای کار با ایران تردید دارند؟ برجام که به انجام رسید، خیل عظیم بازرگانها وهیاتهای تجاری اروپایی به ایران آمدند و رفتند ولی هنوز از تردید اروپاییها گفته میشود؛ این تردید چه دلایلی دارد؟ موسی غنینژاد در گفتوگویی با پایگاه خبری اتاق ایران در این باره میگوید: «دلیل عدم اقبال یا تردید بانکهای اروپایی برای کار با ایران همان جریمههای بسیار سنگین آمریکاست. آنها یکبار به دلیل عملکرد خود نقره داغ شدهاند و آمریکا به دلیل تخلفشان به آنها اخطار سنگینی داده است.» غنینژاد عملکرد امروز اروپاییها را ناشی از همان تهدید میداند؛ اگرچه جانکری، وزیر امور خارجه ایران به صورت تلویحی به اروپاییها اعلام کرده که کار کردن با بانکهای ایرانی بلامانع است.
این اقتصاددان اما علاوه بر مسایل بینالمللی به مشکلات بانکی داخل ایران هم اشاره میکند. او میگوید: «بانکهای بینالمللی، نظام بانکی استانداردی را دنبال میکنند و قوانین بازل 3 در این بانکها اجرا میشود؛ درحالیکه هنوز در ایران قانون بازل 1 هم به درستی اجرا نمیشود.»به گفته غنینژاد، از سال 2008، اروپا و آمریکا با قوانین بازل 3 کار میکنند.
بانک مرکزی ایران اخیرا «ضوابط ناظر بر حداقل استانداردهای شفافیت و انتشار اطلاعات عمومی توسط موسسات اعتباری» را منتشر کرده و همه بانکها را ملزم کرده که اطلاعات مربوط به انواع فعالیتهایشان را در سرفصلهای قابل بررسی و اندازهگیری در سایت بانکشان منتشر کنند و در اختیار عموم قرار دهند. علاوهبر جنبه نظارتی بانک مرکزی، دسترسی عمومی به این اطلاعات اجازه خواهد داد که آثار فعالیتهای غیرمتداول بانکی توسط بازار شناسایی شوند و همه بانکها برای حفظ منابعشان مجبور به اصلاح رفتار خود شوند. نظارت غیرمستقیم مردم و بازار بر بانکها منجر به هدایت سپردههای مردم و دیگر منابع به سمت بانکهای کم خطر خواهد شد. این اقدام بانک مرکزی درجهت شفافسازی بانکها مقدمهای است برای هماهنگی با دستاوردهای جهانی بهمنظور بهبود سیستم بانکی. اما فاصله بانکهای ایرانی با بانکهای بینالمللی از مواردی است که باید در این فرصت پیشآمده بعد از برجام برطرف شود.
این اقتصاددان تاکید میکند: «از طرف دیگر به دلیل تحریمهای طولانیمدت، بانکهای اروپایی اطلاع کافی از وضعیت امروز بانکهای ایران ندارند و آنها از وضعیت شرکتها و بنگاههای ایرانی –بهغیر از شرکت نفت-که قصد عملیات مالی دارند، بی اطلاعند. همه این موارد به ناکارآمدی این سیستم کمک میکند و چرخه تولید مشکلات ادامه دارد.»
غنینژاد راهحل را در دیپلماسی تجاری فعال میداند. «در دولت یازدهم به دیپلماسی تجاری بهای زیادی داده شده است. برای همین در سفرهای رییسجمهوری و وزیر امور خارجه هیاتهای تجاری همراه هیات سیاسی هستند. اما باید دیپلماسی پویاتری را دنبال کرد.»
او راههای این پویایی را شاخت واقعی و دقیق از کشورهای هدف میداند. «باید ظرفیت کشورهای متعدد شناسایی شود و موانع و مشکلاتی که باعث میشود ایران با این کشورها هم در رابطه اقتصادی مشکل داشته باشد جداگانه شناسایی شود و بعد اقدام لازم در این مورد به کار گرفته شود.»
اما راهکاری بعدی را باید در داخل نهاد قانونگذاری ایران جستوجو کرد. «مجلس دهم علاوه بر دیپلماسی پارلمانی باید بتواند موانع تقنینی لازم را برطرف کند. باید نظام بانکی ما شفاف بشود و البته باید فضای امن و بدون تنشی را برای سرمایهگذاری در ایران فراهم کنیم.»