محسن خلیلی، عضو هیات نمایندگان اتاق ایران
ما همه نامی داریم که هویت، اصالت، ویژگیها و تفاوتهای ما را در مقایسه با دیگران انعکاس میدهد. به این اعتبار، نام تجاری گذاشته شده روی یک محصول نیز نه تنها صفات و کیفیت مربوط به آن محصول را بازگو میکند، بلکه بازتابی است از آنچه ما نسبت به آن محصول در مقایسه با محصولات دیگر احساس میکنیم.
یک نام تجاری امضایی است بر یک فرآیند مرتبا تازه شونده و خلاق که هر از چندگاهی محصولات جدید را به بازار عرضه میکند. بنابراین محصولات معرفی میشوند، زندگی میکنند و ناپدید میشوند ولی نام تجاری باقی میماند. درحقیقت، یک نام تجاری یک حافظه زنده است. بهعنوان نمونه آبگرمکن نفتی که از کانادا در شصت سال قبل وارد میشد و دارای مارک «دیوترم» بود تا سالیان سال هممیهنانمان به آبگرمکن «دیوترم» میگفتند یا مارک دستمال کاغذی وارداتی که «کلینکس» بود، هنوز بسیاری از مردم دستمال کاغذی را «کلینکس» مینامند. در جهان امروز شاید قصد اصلی از نامگذاری تجاری بیشتر ایجاد تمایز باشد؛ زیرا صاحبان کالا و خدمت مبالغ هنگفتی خرج می کنند تا بگویند محصول یا خدمت ما با دیگر محصولات و خدمات تفاوت دارد و از این منظر مردم تفاوتها- و نه تشابهات- را میخرند. از این رو بدیهی است که نام تجاری در حیات خود مرتبا باید تعریف و باز تعریف شود. اما این تعریف و بازتعریف در چه فضای اقتصادی شکل میگیرد؟ بیگمان در فضای اقتصاد باز و رقابتی. در واقع بیش از شصت سال فعالیت صنعتی به من ثابت کرده است که توسعه صنعتی و ماندگاری بنگاهها و برندها زمانی اتفاق میافتد که فضای آزاد و رقابتی در اقتصاد و صنعت کشور غالب باشد.
بازار آزاد و رقابتی برای صنعت و بنگاههای صنعتی به مثابه هواست و فقدان آن زردرویی و میرندگی را سبب میشود. اتفاقی که متاسفانه در دورههایی از تاریخ صنعتی شدن کشورمان چه پیش و چه پس از انقلاب روی داده و حاکمیت گفتمان اقتصاد دولتی سبب کاهش قدرت رقابتی بنگاهها و از بین رفتن برندهای معتبر شده است. البته از سوی دیگر در زمانهایی که این فضای رقابتی تا حدی وجود داشته، شاهد زاده شدن بنگاههای موفق صنعتی و نشانهای تجاری معتبر هم بودهایم که در اطرافمان مواردی از آنها را میتوان مشاهده کرد. بنابراین آنجا که در جهت ایجاد ثباتبخشی به مولفههای اقتصاد کلان (اطمینان و امنیت سرمایهگذاری، نرخ ارز حقیقی، سود بانکی معقول، تعرفه متوازن و....) و بهبود فضای کسب و کار و اصلاح قوانین و مقررات مخل تولید و سرمایهگذاری و بهبود فضای رقابتی و از بین بردن امتیازات خاص و انحصارات و جلوگیری از سرکوب قیمتها حرکت کردهایم، بنگاهها و نامهای تجاری موفق داشتهایم و برعکس آن، شاهد مرگومیر غیرطبیعی بنگاهها بودهایم. بر اساس این منطق اگر بخواهیم بدانیم کدام بنگاهها و برندها در آینده در معرض خطر بیشتری هستند، میتوان این گونه تحلیل کرد که اگر فضای اقتصاد کلان به سمت باز شدن و رقابتی شدن حرکت کند، طبعا بنگاههایی که متکی به رانتها و شرایط ویژه و انحصاری هستند، دوام و توسعه نخواهند یافت و بنگاههایی که متکی به حمایتهای غیرمعقول، غیرهدفمند و گلخانهای هستند، ورشکسته خواهند شد. بنابراین اگر سمت و سوی حرکت سیاستهای اقتصادی کشورمان به طرف ایجاد محدودیتها و سرکوب قیمتها و جلوگیری از تبادل آزاد نهادههای تولید و بازار محصول و قدرتگیری گفتمانهای «خودکفایی» و «جایگزینی واردات» حرکت کند، بنگاههای رقابتی و موفق از بین خواهند رفت. فرقی هم نمیکند در چه رشته و گروه صنعتی؛ فقط زمان این مرگومیر ممکن است قدری در رشتههای مختلف صنعتی (منبعگرا، فناوری سطح پایین، متوسط و بالا) متفاوت باشد.
اما چه باید کرد و چه کاری از فعالان اقتصادی، تشکلها و بهخصوص اتاق بازرگانی و صنایع و معادن، کشاورزی و مسوولان دولتی و نیز نمایندگان محترم مجلس ساخته است؟ پاسخ به گمانم ارجاع به همان آسیب شناسی اول این گفتار است: تلاش و کوشش هرچه بیشتر در جهت ایجاد فضای آزاد و رقابتی در اقتصاد و صنعت کشور. به قول دکتر نیلی که میگویند اگر خواهان رشدهای بالای اقتصادی هستیم باید بدانیم این رشد تنها در «بنگاههای اقتصادی» واقع میشود و بنگاههای اقتصادی هم برای این رشد باید بتوانند محصول خود را تولید کنند و به فروش برسانند. چنین تبادلاتی در شرایط تنگنای مالی و کاهش تقاضای خانوارها در کشورمان در حال حاضر بسیار سخت و دشوار و نیازمند اصلاحات عمیق هم در عرصه داخلی و در عرصه بینالمللی است. چنان که در عرضه داخلی اصلاح نظام بانکی، پرداخت بدهیهای دولت و اصلاح نظام ارزی و واقعی شدن آن و در عرصه جهانی، برقراری تعاملات و مناسبات هوشمندانه با کشورهای مختلف بسیار اهمیت دارد. در این صورت باید بتوانیم محصولات فراتر از تولیدات اولیه و ابتدایی عرضه کنیم که آن نیز نیازمند تحقیق و توسعه و ارتقای بهرهوری است. اعتقاد عمیق دارم که ما در مسیر تکاملی خود باید به مرحلهای برسیم که در سطح جهانی محصولاتی تولید کنیم که به لحاظ کیفیت و قیمت قابل رقابت با همتاهای خود باشند. این پدیده هم مستلزم ارتقای دانش و بهرهوری و سازندگی است و برای تکامل بهرهوری و سازندگی هم راهی جز تحقیق و توسعه و توسل به روشهای پیشرفته صنعتی و مدیریتی و علمی که در فضای آزاد ورقابتی دست یافتنی است، وجود ندارد. پس باید دستبهدست هم دهیم و فعالان اقتصادی و صنعتی و بنگاهداران در کنار دولت محترم هر چه بیشتر و سریعتر موانع اقتصاد باز و رقابتی را که بارها در بیانیههای اتاقها و تشکلهای صنعتی و معدنی و بهخصوص در مراسم هر ساله به مناسبت روز صنعت و معدن عنوان شده است، فراهم آوریم. صنعت کشور میتواند و نشان داده است که میتواند خوش بدرخشد و نه فقط نیازهای مردم عزیز مردم میهنمان بلکه نیازهای مردم بسیاری از کشورهای دیگر جهان و حتی کشورهای پیشرفته را با محصولات خود و با نام و نشان ایرانی برطرف کند.