برجام مهمترین اتفاق مثبتی است که در 12 سال گذشته در کشور رخ داده است. اتفاقی که جنبه مثبت آن توانست بر تمام حوزهها اعم از سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، بهداشتی، علمی و... اثربگذارد.این مهم نقطه عطف دامنهداری است که آثاراجرا شدن آن محدود به یک دوره زمانی کوتاه نیست بلکه طی سالیان متمادى شاهد بروز ثمرات آن خواهیم بود.اجرایی شدن برجام نه تنها برای ایران بلکه برای سایر کشورها که در تعاملات بینالمللى جایگاه مهمى دارند یک نقطه عطف است. رویکرد خصومت که حاکی از بیاعتمادی و سوء ظن بود به سمت اعتمادسازی، تعامل و همکاری رفت.
این ویژگیها نشان میدهد که برجام مى تواند آثار خود را به وضوح در سطوح بینالملل و داخلی ایفا کند.برجام مدل پیشرفته و حرفهای از مذاکرات دیپلماتهای ایرانی با همتایان خودشان در سایر کشورها و قدرتهای جهانی بود. تیم مذاکرهکننده امریکا، آن گونه که انعکاس یافته بود، بیش از 160 نفر بود و تیم ایرانی در حدود 10 نفر. این تفاوت کمى آشکار نشان میدهد که ایران چه کار مهمى انجام داده است.
اما از آنجا که اقتصاد کشور ارتباط تنگاتنگی با سیاست دارد اصلاح روابط با سایر کشورها براى اقتصاد نیز یک ضرورت بود.لذا با چشمانداز مثبتی که ایجاد شده است اطمینان، اعتماد و امید به آینده به بخش خصوصی بازگشت. هیچ کشوری را سراغ نمى شود گرفت که بدون ثبات و امنیت چشمانداز امیدبخش شاهد افزایش سرمایهگذاری داخلی و خارجی باشد.برجام این امکان را فراهم کرد تا سرمایهگذاران به فضای موجود در ایران اطمینان کنند و به همکارى با ایران متمایل شوند. بهتر است این گونه بگویم که در اندازهگیری عوامل مؤثر در بهبود محیط کسب و کار و فضاى سرمایه گذارى، به لحاظ مرتفع کردن مشکلات بخش خصوصی برجام به تنهایی 40 درصد کل این وزن را داشت و مابقی مربوط به صدها و بلکه هزاران مؤلفه مخل محیط کسب و کار است که بسیارى از آنها مزمن شدهاند.
بخش خصوصی نمود اولیه برجام را پیش از اجرایی شدن آن احساس کرد.با تفاهمی که در لوزان صورت گرفت سیل هیأتهای تجاری از کشورهای توسعه یافته به کشورمان روانه شد و شرکتهای بزرگ، متوسط و کوچک با کنجکاوی و علاقه وارد ایران شدند تا از نزدیک شرایط و فرصت هاى همکاری را ببینند و حقیقتیابی کنند. بعد از این رفت و آمدها تعاملات کم و بیش ادامه دارد و برخی هم به سرانجام رسیده است.
با اجرایی شدن برجام چالشهای اصلی بخش خصوصی در انجام فعالیتهایش یک به یک در مسیر اصلاح قرارگرفت.برخی از مسائل با سرعت حل شد و برخی دیگر به دلیل شرایط خاصی که ایران گرفتار آن بود مشمول زمان طولانی تری شد.یکی از حوزهها که بیشترین انعکاس را در فعالیت بخش خصوصی داشت مسائل بانکی بود.بانکهای ایرانی بتدریج توانستند با بانکهای کوچک و متوسط خارجى تعامل برقرار کنند.هر چند سطح روابط هنوز کافی نیست اما در همین حدود هم موجب گشایش شد. باید متذکر شوم که در خصوص روابط بانکى بخشى از مشکل خود ماییم. نظام بانکی کشورمان مطالبات معوق دارد و چارچوبهای نوین بانکى را درخودش مستقر نکرده است. لذا برای همتایانش پرریسک شناخته میشود و این امر در تعاملات بانکی جهان با ما اثرجدى
داشته است.
واقعیت دیگری که باید به آن اشاره کنم سایه سنگین انتخابات امریکا بر اجرای برجام بود.کشورهای اروپایی به لحاظ سابقه ذهنی که از خزانهداری امریکا دارند نگران این امر هستند که مجدداً مورد تحریم قرار گیرند، از اینرو با پیروز شدن ترامپ و رویکردی که وی دارد محتاط عمل میکنند و این احتیاط باعث میشود ثمرات برجام با سرعت در اقتصاد ایران نمایان نشود.انتخابات ایران هم برای خیلی از شرکتهای خارجی حائز اهمیت است. سرمایهگذاران خارجی از کشوری که تنشهاى داخلى داشته باشد یا تصویر آینده آن مبهم باشد استقبال نمى کنند. لذا دورنماى انتخابات هم باعث شده جریان ورود سرمایهگذاری با کندی
روبهرو شود.
در سایر بخشها چون حمل و نقل دریایی اتفاقهای بسیار خوبی رخ داده است و تمامی خطوط معتبر حمل دریایى سرویسهایشان را به بنادر ایران از سر گرفتند. این امر باعث شده است هزینههای صادرات و تجارت خارجی برای تجار ایرانی کاهش پیدا کند.در بخش هوایی هم اتفاقهای مثبت متعددی افتاده است.پوشش بیمههاى مهم صادراتی دنیا به کار با ایران هم برقرار شده است.بیمههای تجاری معتبر دنیا هم در ارائه خدمات در رابطه با ایران دوباره فعال شدند.هزینه مبادلات ارزى که بهطور اجحاف آمیزى بالا رفته بود و دلالان تحریم در لباس صراف کارمزدی در حدود 8 الی 10 درصد طلب میکردند، با اجرایی شدن برجام با سرعت کاهش یافت و اکنون خارج از شبکه بانکی کارمزد به کمتر از 2 درصد ر
سیده است.
موارد فوق تنها مثالهایى از آثار کوتاه مدت برجام بر اقتصاد کشور بودند. بى تردید آثار اصلى و بلندمدت هنوز در راهند.