حسین سلاحورزی، نایبرئیس اتاق ایران -عکس: محمد علیمهدی
دونالد ترامپ، رییسجمهور جدید کشور آمریکا محصول کدام مناسبات داخلی این کشور و کدام شرایط بینالمللی است؟ آنطور که میتوان از برآیند رخدادهای درون سرزمین آمریکا استنباط کرد، نارضایتی تودههای کمدرآمدتر آمریکایی از رفتار رهبران حزب دموکرات یکی از دلایل زاد و رشد خرد و اندیشهای به نام ترامپ است. حزب دموکرات و البته رهبران حزب جمهوریخواه تجارت آزاد را بهمثابه میثاق ملی این کشور قبول داشتند و به آن عمل میکردند. این اندیشه و عمل موجب شده بود کار و سرمایه به سادگی از آمریکا به سایر کشورها برود و برعکس. در نتیجه چنین آمد و شدی از کار و سرمایه، کارگران آمریکایی نوعی احساس نارضایتی داشتند که مشاغل آنها به مکزیکیها و سایر کشورها داده میشود.
مناسبات خارجی نیز در عصر اوباما نیز بر پایه مدارا با کشورهای رقیب تجاری در دستور کار بود. بیشترین فایده از روش اوباما را کشورهایی مثل چین میبردند که با ارزان کردن «یوان» توانست سالانه صدها میلیارد دلار کالا به آمریکا صادر کند. علاوه بر چین که از تجارت آزاد یکسویه با آمریکا سود میبرد. مدارای اوباما و اجتناب از اختصاص هزینه به ساخت و تولید زرادخانه اتمی، این کشور تا اندازهای از روسیه عقبماندگی نسبی پیدا میکرد. عوامل یاد شده راه را برای فرد پوپولیستی مثل ترامپ گشود و او با توجه به وضعیت خاص رأیگیری در آمریکا به کاخ سفید راه یافت. او بدون تأخیر چند وعده انتخاباتی خود را با امضای فرمانهای جداگانه اجرایی کرد. یکی از این فرمانها، ایجاد محدودیت برای ورود ایرانیان از هر قشر و گروهی به میزان 90 روز بود. این محدودیت و ممنوعیت ورود ایرانیان به آمریکا شامل بازرگانان ایرانی نیز میشود. اگرچه حجم تجارت ایران و امریکا در مقایسه تجارت ایران با آلمان، کره جنوبی، چین و امارات بسیار اندک است و ممانعت از ورود ایرانیان در کل تجارت خارجی ایران جایی ندارد، اما این رخدادی نمادین به حساب میآید.
مدیران ایرانی و رهبران واقعبینتر آمریکایی امیدوار بودند که تجارت گسترده میان دو کشور پلی برای وصل شدن سیاست دو کشور و برطرف شدن نسبی تنش باشد که با این دستور این فکر اکنون زایل شده است. رفتار عجیب ترامپ در ممانعت از ورود ایرانیان و البته سختگیری نسبت به مکزیک و چین و سایر کشورها و فشار آوردن به بنگاههای بزرگ امریکایی برای سرمایهگذاری در خاک این کشور را میتوان احیای نوعی ناسیونالیسم افراطی تلقی کرد. ملیگرایی بر پایه ایجاد محدودیت به بهانه حمایت از کارگران داخلی یا حمایت از صنعت ملی در قرن بیست و یکم آن هم از سوی سرزمینی که تجارت آزاد برایش یک اصل خدشهناپذیر بود موجی از تعجب برانگیخت.
بازرگانان و فعالان اقتصادی، صنعتی ایران در برابر این تصمیم عجیب ترامپ نباید دست روی دست گذاشته و تماشاچی محض باشند. میتوان و باید به سمتی رفت که با روشنگری و بررسیهای کارشناسی نقضغرض آمریکاییهای طرفدار ترامپ افشا شود. میتوان با صدور یک بیانیه ملی از طرف نهادهای کارفرمایی آثار و پیامدهای حصر تجارت آزاد و ممانعت از آمد و شد شهروندان را در سطح جهانی یادآور شد. رییسجمهور جدید امریکا و اعضای کابینه ترامپ باید بدانند رفتارشان با واکنش جدی از سوی همه اقشار آر جمله بازرگانان و صنعتگران مواجه خواهد شد.
روشنگری درباره عدول ترامپ از تجارت آزاد بهمثابه عامل اصلی ایجاد صلح در جهان را میتوان در دستور کار تشکلهای گوناگون و نهادهای مدنی قرار داد. اگر این اتفاق نیفتد، دلیلی شاید بر رضایت تلقی شود که قطعاً چنین نیست. نباید تماشاچی باشیم و بخش خصوصی باید درباره رفتار محدودگرایانه ترامپ واکنش کارشناسانه و عملی نشان دهد. رفتار محدودکننده ترامپ طعم تلخ خشونت میدهد.