حسین سلاحورزی، نایبرئیس اتاق ایران -عکس: محمد علیمهدی
از منظر بسیاری از کارشناسان، انتخابات دوازدهم ریاستجمهوری، در بوتهٔ نقد قرار گرفتن عملکرد حسن روحانی و دولت یازدهم بود. جالب این بود که هم رقبا و هم منتقدین وی، همهٔ توانشان را بر نقد عملکرد او متمرکز کرده و بهصورت کلی آن را ضعیف اعلام میکردند و بدون اینکه برنامهٔ خاصی ارائه کنند، معتقد بودند روحانی و دولتاش نتوانسته آنطور که بایدوشاید عملکرد خوب و قابل قبولی داشته باشد. البته جز این هم انتظار نمیرفت؛ چون همین رقبا و منتقدان، پیشازاین هم همهٔ توانشان را برای زیر سؤال بردن اقدامات دولت یازدهم و مشخصاً توافق هستهای و برجام به کار گرفته بودند و بعضاً در برخی موارد هزینه هم ایجادشده بود.
در جریان مناظرهها اما چیزی که بیشتر جلب نظر میکرد این نکته بود که چهرههای بارز رقیب روحانی برخلاف تمام سنگاندازیهای زمان مذاکرات، بر درستی اصل برجام تأکید داشتند، اما معتقد بودند که باید از شرایط به وجود آمده استفادهٔ بیشتری به عمل میآمد. درواقع نکته این بود: رقبایی که همه کار کرده بودند تا میوهٔ برجام به تأخیر بیفتد، حالا برای مصادرهٔ مطلوب آن آستینهایشان را بالا زده بودند.
باوجود همهٔ این مسائل، پیروزی حسن روحانی و مشی اعتدال و میانهرویاش در آزمون دشوار انتخابات، میتواند گامهای او و دولتمردانش را برای ادامهٔ مسیر مستحکمتر از گذشته نماید و این دستاورد چشمگیر، نباید ازنظر دور نگهداشته شود. بههرحال نتیجهٔ انتخابات یکبار دیگر ثابت نمود که مردم خواهان آرامش، ثبات و تعامل با دنیا هستند و هرگز تمایل ندارند درهای مملکتشان را به روی جهانیان ببندند. آنها طعم تلخ تحریمها را چشیدهاند و فراموش نکردهاند که در زمان رئیسجمهور پیشین، در چه تنگنایی قرار گرفتند؛ تنگنایی که حاصلی برای آنها نداشت و چهبسا اگر دولت تدبیر و امید روی کار نمیآمد، کار بهجاهای باریکی میکشید که زیانش دیگر حتی قابل جبران هم نمیبود.
بههرحال هر چه بود تمام شد و امروز که کارنامهٔ دولت تدبیر و امید مورد تأیید دوبارهٔ مردم قرارگرفته است، لازم است چند نکتهٔ اساسی موردتوجه قرار گیرد:
اول اینکه دولت دوازدهم باید قدر نخبگان و اندیشمندان و روشنفکرانی که با همهٔ توان بهپا خواستند و از مشی و کارنامهٔ حسن روحانی دفاع کردند را بداند و در دور دوم ریاستجمهوریاش در راستای تحقق وعدههای بر زمینماندهٔ آنان تلاش مضاعفی از خودش نشان دهد تا خدایی نکرده، ضعف و انفعال او باعث دلزدگی، قهر، بیتفاوتی و انزوای آنها نشود. که اگر این اتفاق بیفتد، جلب اعتماد دوبارهٔ آنان بسیار دشوار و حتی شاید ناشدنی و ناممکن باشد.
دوم اینکه حالا دیگر رقیبان و منتقدان، به خواست و ارادهٔ عموم مردم احترام بگذارند و مطمئن باشند مسیری که حسن روحانی پیش پایشان گذاشته، مورد تأییدشان است و نمیخواهند دوباره تن به تجربه و تکرار گذشته بدهند. و یادشان نرود که حتی اقشاری که با یارانه زندگی میکنند هم، ثبات و آرامش را بیشتر میپسندند و ترجیحش میدهند. کمترین کاری که رقبای روحانی و منتقدانش میتوانند برای مردمشان انجام دهند این است که اگر نمیتوانند همراه باشند، سنگاندازیها، هزینهسازیها و فرصتسوزیها را برای همیشه متوقف کنند و بگذارند مردم با اطمینان و اعتماد بیشتری در کنار خادمان و خدمتگزارانشان باشند.
حالا دیگر حساب شخص روحانی و یک دولت مطرح نیست؛ آنچه مهم است پشتوانهٔ بالای مردمی وی در دور دوم ریاستجمهوریاش است که هم از منظر داخلی و هم از منظر خارجی حائز اهمیت است. پیام خارجی این همراهی این است که عموم مردم ایران پشتیبان گفتمان اعتدال، صلح، ثبات و آرامش هستند و دوست دارند از این دریچه با جهان و جهانیان در ارتباط باشند و معنای روشن این پیام میتواند هموار کنندهٔ مسیر دولت دوازدهم در دیپلماسی خارجی باشد.
از سوی دیگر از منظر داخلی هم آنچه میتوان از نتیجهٔ انتخابات دوازدهم برداشت نمود این مسئله است که مردم، ثبات را بر هر چیز دیگری ترجیح میدهند و حاضر نیستند دوباره تن به آزمونوخطاهایی بدهند که آخر و عاقبتشان معلوم و مشخص نیست. آنها میدانند که مدعی یا مدعیان پذیرش مسئولیت باید برای جلب نظر موافقشان، برنامه ارائه نمایند و وعدههای رنگارنگ و توخالی دیگر محلی از اعراب ندارد.
امیدواریم با مشخص شدن نتیجهٔ انتخابات، با احترام به "میزان، رأی ملت است" رقابت میان جناحها و گروهها نیز متوقف شود و دیگر شاهد ادامه پیدا کردن روند تخریبها علیه دولت منتخب نباشیم. آنچه تلخ است میتواند این باشد که رقابت انتخاباتی در سطح دیگری ادامه پیدا کند و در قالب "کارشکنی و تخریب رقیب" خودش را نشان دهد. متأسفانه شکلگیری این جریان خطرناک و ناصواب سابقهٔ بروز دارد و درنهایت دودش به چشم نه یک حزب و گروه، که به چشم عموم مردم میرود و منافع ملی را به خطر میاندازد.
واقعیتی که نباید فراموش شود این است که امروز، حسن روحانی برای بار دوم توانسته نظر مردم ایران را به خودش جلب کند و رئیسجمهور همهٔ مردم ایران باشد. آنها که نسبت به عملکرد وی نقدهایی داشتند، خواستههایشان را مطرح ساختند. رقبا هم بههرحال حرفها و مواضعی داشتند که بعضاً میتواند قابلتوجه باشد. درواقع امروز باید هم دولت و هم منتقدانش توجه و تمرکزشان را بر خواست مردم استوار سازند و در راستای آن حرکت نمایند؛ چراکه هنوز عقبماندگیها و عقبافتادگیها کم نیست و در آغاز راهی قرارگرفتهایم که برای نتیجهگیری مطلوب لازم است از دقیقهبهدقیقهٔ فرصتهایی که در اختیارداریم، استفاده نماییم. تنها در این صورت است که قادر خواهیم بود از سیاستهای غلط گذشته فاصله بگیریم، در غیر این صورت همواره امکان بازگشت به گذشته و تکرار دوبارهٔ اشتباهات وجود دارد و یادمان نرود که هر بار برای جدا شدن از اشتباه، نیازمند توان و هزینهٔ بیشتری هستیم و نباید از یاد ببریم که همواره امکان جبران اشتباهات وجود ندارد.