موسی غنینژاد؛ اقتصاددان
هر ایرانی با هر وسیله و پوششی حق دارد به دفاع از میهن عزیز خود برخیزد. یکپارچگی و اتحاد ملی نیازی به نمادهای ظاهری یکسان و کلیشهای ندارد. این نوع ظاهرسازیها که مبنایی برای تقسیمبندی خودی و غیرخودی شده و میان ایرانیان انشقاق ناموجه ایجاد کرده، در عین حال موجب ناکارآمدی نظام تدبیر در کشور ما شده است.
در وضعیت جنگ تحمیلی اسرائیل به ایران و در شرایطی که دولتهای اکثریت قریب به اتفاق کشورهای غربی و در رأس آنها ایالات متحده آمریکا که دیگر مستقیماً وارد جنگ شده است، عملاً طرف کشور مهاجم را گرفتهاند، کشور ما در مجامع بینالمللی مانند سازمان ملل متحد و آژانس بینالمللی انرژی اتمی گوش شنوایی در مقابل خود نمیبیند.
در این شرایط به نظر میرسد اتخاذ دو تدبیر اصولی و مؤثر ضرورت مبرم دارد: یکی مخاطب قرار دادن افکار عمومی جهانیان به منظور ایجاد فشار روی دولتهایی که طرف کشور مهاجم را گرفتهاند و دیگری فراهم آوردن زمینههای لازم برای گسترش و تحکیم اتحاد میان اقشار و آحاد ملت ایران.
۱. به ضرس قاطع میتوان گفت در افکار عمومی جهانیان حتی در خود کشورهای غربی اکثریت قابل ملاحظهای مخالف سیاستهای تجاوزکارانه رژیم اسرائیل هستند، اما مسوولان ذیربط در کشور ما اغلب نسبت به اهمیت افکار عمومی، چه در کشور خودمان و چه در خارج از ایران، اعتنای چندانی ندارند و عمدتاً به تکرار شعارهای کلیشهای خاکخورده به قدمت بیش از نیم قرن ادامه میدهند. مضافاً اینکه با محدود کردن کلی و جزئی اینترنت، راههای تاثیرگذاری فعالان جامعه مدنی ایران روی افکار عمومی جهانیان را هم عملاً مسدود کردهاند.
بنابراین انتظار میرود مسوولان محترم رسانهای کشور با در نظر گرفتن اهمیت تاثیرگذاری بر افکار عمومی جهانیان، زمینههای ارتباط مستقیم با رسانههای همگانی جهانی را هر چه بیشتر فراهم کنند و محدودیتهای فعلی اینترنت را برطرف سازند. رسانههای رسمی دولتی ایران که انحصار انتشار اخبار و تحلیل را در اختیار دارند، لازم است طیف مخاطبان خود را از صرف همفکران سیاسی و ایدئولوژیک خود بسیار فراتر ببرند و برای این منظور از کارشناسان و تحلیلگران با رویکردهای متفاوت، مستقل و منتقد در برنامههای خود استفاده کنند.
به علاوه، نباید فراموش کرد که فقدان حضور نمایندگان رسانههای مهم و مستقل بینالمللی در ایران در مجموع به زیان منافع ملی ما ایرانیان است. وجود چنین رسانهها و گزارشهای آنها از داخل ایران میتواند بر افکار عمومی جهانیان بسیار تاثیرگذار باشد. فعالان جامعه مدنی در ایران میتوانند از طریق همین رسانهها صدای مردم ایران را به طور موثرتری به گوش جهانیان برسانند.
۲. در شرایط کنونی که حاکمیت ملی و تمامیت ارضی ایران عزیز در معرض تهدید و خطر جدی قرار گرفته، بزرگترین سرمایه ملی برای تضمین منافع ملی ایران ایجاد یکپارچگی میان اقشار مختلف مردم است. نباید رسانه همگانی ملی (دولتی) را که بخشی از سرمایه ملی متعلق به همه ایرانیان با هر فکر و عقیدهای است در انحصار جناح سیاسی خاصی قرار داد که اغلب به شعار دادن و رجزخوانی اکتفا میکنند. تقسیمبندیهای زیانبار و خانمانسوزِ خودی و غیرخودی را باید از فرهنگ سیاسی کشور یکبار برای همیشه زدود. همه ایرانیان از هر قوم و قبیلهای، با هر فکر و عقیدهای، به صرف اینکه حاکمیت ملی و تمامیت ارضی ایران را در اولویت قرار دهند، هموطنند و سرمایه ملی محسوب میشوند. نباید اجازه داد صرفاً پوشش خاصی انحصاراً به نماد دفاع میهنی تبدیل شود.
هر ایرانی با هر وسیله و پوششی حق دارد به دفاع از میهن عزیز خود برخیزد. یکپارچگی و اتحاد ملی نیازی به نمادهای ظاهری یکسان و کلیشهای ندارد. این نوع ظاهرسازیها که مبنایی برای تقسیمبندی خودی و غیرخودی شده و میان ایرانیان انشقاق ناموجه ایجاد کرده، در عین حال موجب ناکارآمدی نظام تدبیر در کشور ما شده است.
به نظر میرسد فرآیند معروف به «خالصسازی» نه تنها نظام تدبیر ملی را از برجستهترین نخبگان و متخصصان محروم کرده، بلکه به نوعی راه را برای ورود «نفوذیها» در سطوح مختلف لشکری وکشوری باز کرده است. کنار گذاشتن رویکرد مبتنی بر ظاهرسازی و خالصسازی کار چندان دشواری نیست و فقط اراده سیاسی لازم دارد؛ اما در مقابل، این کار باعث تقویت بیش از پیش اتحاد مردم ایران میشود.