عباس ابوقداره، عضو هیات نمایندگان اتاق ایران
بنگاههای صنعتی گرفتار است؛ «کمبود نقدینگی» یا «کمبود سرمایه در گردش» از معضلات اصلی بنگاههای صنعتی کشور است. سطح سرمایه در گردش بنگاهها، به دلایل متعددی پایین آمده است؛ اگر بخشی از این مشکل به ساختار سرمایه و تأمین مالی این بنگاهها و عملکرد بانکها برمیگردد، بخشی دیگر به سیاستهای اقتصادی نادرست، سیاستهای کلان دولت و وقوع شوکهای منفی مربوط است؛ اما ساختار صنایع هم در تعمیق بحران بیاثر نیست. اما این پایان ماجرا نیست و همه مشکلات حوزه صنعت کمبود نقدینگی نیست.
صنعت ایرانی در رکود است؛ عباس ابوقداره، عضو هیات نمایندگان اتاق ایران میگوید: «تنها راه توسعه اقتصادی مملکت در شرایط فعلی خروج از رکود است. تا رکود حاکم باشد اتفاق مهمی نمیافتد. خروج از رکود با نگاه صنعتی باید دنبال شود.»
او تأکید میکند: «همه ارکان حاکمیت نهفقط دولت باید به این نتیجه برسند که راه توسعه اقتصادی از مسیر صنعت اتفاق میافتد. تمام هنجار و ناهنجارهای جامعه بارونق و رکود تولید گرهخورده است.»
الزامات خروج از رکود
ابوقداره میگوید: «برای خروج صنعت از رکود الزاماتی لازم است. اولاً قیمتها باید واقعی شود. مشکل صنعت این است که قیمت تمامشده تولید خیلی بالاست.»
او ادامه میدهد: «دلار در 5 سال گذشته بهعنوان عاملی تعیینکننده با سوبسیدی ارائه میشود. مجموعاً 10-12 درصد دلار نرخ دلار بالا رفته است. ما به واردکننده سوبسید دلاری میدهیم. قیمت تمامشده واردات در این سالها 12 درصد افزایشیافته درحالیکه قیمت تمامشده تولید در هرسال حدود 20 الی 25 درصد افزایش مییابد. یعنی در 5 سال گذشته 100 تا 150 درصد نرخ تمامشده تولید بالا رفته است و این با واردات قابلمقایسه نیست.»
او تصریح میکند: «اگر هدفگذاری برای رشد تولید موردتوجه است باید قیمت دلار آزاد باشد. دولت باید نرخ دلار را رها کنند و قیمت آن را به بازار بسپارند.»
به گفته عضو هیات نمایندگان اتاق شیراز اگرچه در اول همین رهاسازی دلار، تورمی در پی خواهد داشت ولی این تورم شبیه همان تبی است که در مقابل بیماری، بدن از خود نشان میدهد. یعنی میخواهد با وضعیت ناسالم مقابله کند و بعداً آن وضع خود را اصلاح کند.
او از عدم رهاسازی قیمت ارز انتقاد میکند: «جامعه سیاستزده است و اقتصاد را با پارامترهای سیاسی میسنجد. به خاطر توجه به انبوه و قشر کلی جامعه و پایین نگهداشتن نرخ تورم، قیمت ارز دستکاری میشود. اگر قیمت ارز در کوتاهمدت سبب تورم شود دستکاری آن در بلندمدت آسیبزا است؛ صنعت ایرانی جای خود را به واردات خواهد داد.»
او میگوید: «خیلیها درباره رویههای ضد وارداتی صحبت میکنند؛ اما هیچ راهکار مثبتی دراینباره انجام نمیشود. 25 میلیارد دلار در سال قاچاق داریم که به خاطر پایین بودن نرخ دلار این اتفاق میافتد. با واقعی شدن نرخ دلار قاچاق هم انجام نمیشود.»
یعنی باید حمایت از واردات حذف شود؟
بله!
اگر دولت بخواهد جلوی واردات را بگیرد آینده صنعت در ایران به چه سمت و سویی میرود؟
ابوقداره پاسخ میدهد: «من معتقد به حذف واردات یا قطع تجارت خارجی نیستم. نکته حرف من این است که اگر واردات نباشد کالاهای داخلی نمیتوانند الگوی رقابتی داشته باشند و کیفیت خود را از دست میدهند. مصرفکننده کالای بیکیفیت نمیخواهد، کیفیت کالا در مقابل واردات تنظیم میشود. واردات باید آزاد باشد و تعرفهها پایین بیاید. بحث اصلی من با نرخ دلار است که به واردات سوبسید میدهد. اگر نرخ دلار آزاد باشد هم واردات و هم صادرات در بازار تنظیم خواهد شد.»
به گفته ابوقداره اگر وضعیت به اینگونه پیش برود تمام کالای ایرانی جای خود را به واردات میدهد.
صنعت و نقدینگی
ابوقداره میگوید: «نیاز صنعت به نقدینگی بحثی است که خیلی از صنعتکاران آن را مطرح میکنند. اما راهکار رونق اقتصادی تزریق پول به صنعت نیست. ممکن است بعضی از واحدهای خاص با تزریق پول بتوانند به تولید برسند. آن آنها صنایعی هستند که بازار رقابتی دارند و اگر تولید کنند محصولاتشان به فروش میرسد. درحالیکه عمده مشکل ما این است که الآن وقتی کالایی را تولید میکنیم بازهم به فروش نمیرسد.»
او تأکید میکند: «هرچقدر پول به صنعت تزریق کنیم مرگان را عقب میاندازیم ولی نجات نمیدهیم. صنعت ایرانی توان رقابت با کالای مشابه ندارد. دولت از محل فروش نفت به واردکننده سوبسید میدهد.»
راهکار چیست؟
به گفته ابوقداره باید قیمت دلار تکنرخی، آزاد و شناور باشد. بعدازاین هم بهمرور تب تورم از بین میرود. صنعت درآمد پیدا میکند و قیمت کالای را پایین میآورد و با ماشینآلات روز به رقابت با کالای مشابه میپردازد.»
با توتال راه سرمایهگذاری هموار شد
صنعت نیاز به سرمایه دارد؛ بخشی از این سرمایه باید از محل سرمایهگذاری خارجی فراهم شود. اما تاکنون اقبال به این سرمایهگذاری کم بود. ابوقداره میگوید: «ما برای اینکه عقبماندگی 20 الی 30 ساله خود را جبران کند نیاز به سرمایه داخلی و خارجی دارد. باید بستر سرمایهگذاری خارجی را فراهم کنیم تا سرمایه به ایران بیاید.»
به گفته ابوقداره سرمایهگذاری خارجی دو سو دارد: هم فرصت است و هم تهدید. باید ورود سرمایهگذاری خارجی به کشور را مدیریت کنیم تا سرمایه به مشارکت در واحدهای موجود اقدام کند نه رقابت به صنعت ایرانی.
مثلاً وقتی صنعت ما در حوزهای فعال است و تکنولوژی ان عقبمانده است باید نحوه این مشارکت بهگونهای تنظیم شود که سرمایهگذار اجبار یا منافع داشته باشد که با صنعت ایرانی همکاری کند نه اینکه در مقابلان و رقیبان باشد.
آیا آنها چنین اقبالی دارند؟ عضو هیات نمایندگان پاسخ میدهد: «تا مرور در جذب سرمایهگذاری خارجی صنایع کوچک و متوسط ما موفق نبودند اما حدود 4.7 دهم میلیارد دلار سرمایهگذاری قطعی شده است. من مطلع هستم که حدود 2 هزار توافقنامه مشارکت و سرمایهگذاری پیشنویس شده است ولی همه اینها منتظر بودند تا شرکتی معتبر به ایران وارد شود و آنها راه هموار را بپیمایند.»
به گفته ابوقداره با آمدن توتال به ایران این مسیر هموار شده است؛ اتفاقی میمون که بعد از این باید راه برای ورود سرمایههای کوچک هم هموار و امن شود.