رادیو مجازی اتاق ایران - 5 اردیبهشت 1403

آشنایی با مفاهیم اقتصادی

چگونه می‌توان اقتصاد یک کشور را اندازه گرفت؟

امروزه طیفی از حوزه‌های مختلف علوم اجتماعی از جامعه‌شناسی (جامعه‌شناسی اقتصادی) و تاریخ (تاریخ اقتصادی) گرفته تا انسان‌شناسی (انسان‌شناسی اقتصادی) و جغرافیا (جغرافیای اقتصادی) به بررسی و تجزیه و تحلیل جنبه‌های مختلف اقتصادی حیات جمعی انسان‌ها می‌پردازند. با استفاده از مفاهیمی می‌توان بزرگی اقتصاد کشورها را اندازه گرفت.

سماء فرخنده‌نژاد

کارشناس حقوق‌بین‌الملل
25 مهر 1396
کد خبر : 10601
اشتراک گذاری
اشتراک گذاری با
تلگرام واتس اپ
لینک
امروزه طیفی از حوزه‌های مختلف علوم اجتماعی از جامعه‌شناسی (جامعه‌شناسی اقتصادی) و تاریخ (تاریخ اقتصادی) گرفته تا انسان‌شناسی (انسان‌شناسی اقتصادی) و جغرافیا (جغرافیای اقتصادی) به بررسی و تجزیه و تحلیل جنبه‌های مختلف اقتصادی حیات جمعی انسان‌ها می‌پردازند. با استفاده از مفاهیمی می‌توان بزرگی اقتصاد کشورها را اندازه گرفت.

عکس: تسنیم، عرفان کوچاری.

در میان تمام مسائل یک جامعه، اقتصاد به‌عنوان یکی از مهم‌ترین مسائل زندگی مطرح است. اقتصاد در تمام ابعاد یک جامعه از جمله سیاست، جامعه و فرهنگ از اهمیت بالایی برخوردار است، زیرا استقلال جامعه و قدرت مقاومت آن در مقابل حوادث طبیعی و اجتماعی، شکوه و عظمت یک جامعه در مقابل جوامع دیگر و ثبات سیاسی آن، بستگی به حل مشکلات و رفع کمبودهای اقتصادی آن دارد.

امروزه طیفی از حوزه‌های مختلف علوم اجتماعی از جامعه‌شناسی (جامعه‌شناسی اقتصادی) و تاریخ (تاریخ اقتصادی) گرفته تا انسان‌شناسی (انسان‌شناسی اقتصادی) و جغرافیا (جغرافیای اقتصادی) به بررسی و تجزیه و تحلیل جنبه‌های مختلف اقتصادی حیات جمعی انسان‌ها می‌پردازند.

همه این ‌حوزه‌ها نیازمند شناخت کمی از اقتصاد هستند. با استفاده از مفاهیم زیر می‌توان معیارها و شاخص‌هایی را برای شناخت و اندازه‌گیری اقتصاد به دست آورد:

  • مخارج مصرفی-Consumption Expense
  • نرخ ارز-Currency Rate
  • تولید ناخالص داخلی-GDP-Gross Domestic Product
  • درآمد سرانه-Per Capita Income
  • تولید ناخالص ملی-GNP-Gross National Product
  • بازار سهام-Share Market
  • نرخ بهره-Profit Rate
  • بدهی ملی-National Debt
  • نرخ تورم-Inflation Rate
  • بیکاری-Unemployment
  • تراز تجاری- Trade Balance

مخارج مصرفی: خرید نهایی از کالاها و خدمات توسط افراد به منزله مصرف است و در حوزه مخارج مصرفی قرار می گیرد. انواع دیگر هزینه‌ها به‌عنوان‌مثال سرمایه‌گذاری ثابت، مصرف متوسط و هزینه‌های دولت، در دسته‌های جداگانه قرار داده می شود.

نرخ ارز: ارز هر وسیله‌ای است که به‌صورت اسکناس، حواله یا چک در مبادلات خارجی جهت پرداخت‌ها استفاده می‌شود و منظور از نرخ ارز خارجی عبارت است از مقداری از واحد پولی ملی که برای به دست آوردن واحد پول کشور دیگر باید پرداخت شود. همچنین می‌توان نرخ ارز را ارزش برابری یک واحد پول خارجی به پول داخلی دانست. به عبارت دیگر بهای خرید یا فروش یک واحد پول خارجی به پول رایج کشور را نرخ ارز می‌گویند.

تولید ناخالص داخلی: در بر گیرنده مجموع ارزش کالاها و خدمات نهایی است که در طی یک دوره معین معمولاً یک سال در یک کشور تولید می‌شود. در واقع منظور از کالاها و خدمات نهایی، کالا و خدماتی است که در انتهای زنجیر تولید قرار گرفته‌اند و خود آن‌ها برای تولید و خدمات دیگر خریداری نمی‌شوند.

درآمد سرانه: عددی است که از تقسیم تولید ناخالص داخلی بر جمعیت یک کشور به دست می‌آید و چون تولید ناخالص داخلی دربرگیرنده ارزش مجموع کالاها و خدماتی است که طی یک دوران معین، معمولاً یک سال، در یک کشور تولید می‌شود پس معنای ساده‌تر درآمد سرانه این است که به ازای هر نفر در یک کشور چه میزان درآمد وجود دارد.

تولید ناخالص ملی: عبارت است از ارزش ریالی سالانه تمامی کالاها و خدمات نهایی تولیدشده به قیمت‌های جاری (بازار) در اقتصاد ملی.

بازار سهام یا بورس: مکانی است که در آن سهام شرکت‌های گوناگون تولیدی، خدماتی و سرمایه‌گذاری دادوستد می‌شود. مردم به بازار بورس بازار سهام هم می‌گویند. اما نام رسمی و قانونی آن «بورس اوراق بهادار» است.

نرخ بهره: نرخی است که بابت جلوگیری از کاهش ارزش پول پرداختی در امروز و دریافتی در آینده (به دلیل ارزش زمانی پول و نرخ تورم) از وام‌گیرنده دریافت می‌شود. همچنین در شرایط متعارف بازار، به‌منظور جبران فرصت‌های سرمایه‌گذاری وام‌دهنده، ممکن است مبلغی به‌عنوان حداقل سود مورد انتظار وام‌دهنده به این نرخ اضافه شود.

بدهی ملی: که تحت عنوان بدهی عمومی نیز شناخته می‌شود به نوعی از قرض گفته می‌شود که توسط دولت مرکزی گرفته شده است. در دولت‌های فدرال، بدهی دولتی ممکن است به بدهی‌های ایالت‌ها، شهرها یا دولت‌های محلی نیز اطلاق شود. در مقابل این واژه، واژه «کسری بودجه» قرار دارد که به مقایسه وصول‌های یک حکومت در برابر مصارف سالانه آن می‌پردازد.

نرخ تورم: افزایش سطح عمومی قیمت‌ها در طول یک زمان مشخص است. نرخ تورم برابر است با تغییر در یک شاخص قیمت که معمولاً شاخص قیمت مصرف کننده است.

بیکاری: بیکار به فردی گفته می‌شود که در سن کار (۱۵ تا ۶۵ سال) و جویای کار باشد اما شغل یا منبع درآمدی پیدا نکند. کودکان و افراد مسن از آن جهت که قادر به انجام کار نیستند، جزو جمعیت فعال به حساب نمی‌آیند. زنان خانه‌دار و دانشجویان اگر جویای کار نباشند و حتی کسانی که با وجود منبع درآمد کافی، مشغول به انجام کاری نیستند نیز جزو جمعیت فعال شمرده نمی‌شوند.

تراز تجاری: تراز تجاری تفاوت میان ارزش پولی واردات و صادرات خروجی در طی یک دوره معین در اقتصاد است. تراز تجاری در واقع رابطه بین واردات و صادرات کشورهاست. اگر صادرات بیشتر از واردات باشد مقدار مثبت به نام مازاد تجاری مشخص می‌شود. اگر واردات بیشتر از صادرات باشد مقدار منفی به نام کسری تجاری یا شکاف تجاری مشخص می‌شود.

در همین رابطه