رادیو مجازی اتاق ایران - 5 اردیبهشت 1403

مهدی پورقاضی در گفت‌وگو با پایگاه خبری اتاق ایران

مشکل امروز صنعت، عدم‌شفافیت است نه سرمایه در گردش

پورقاضی، رئیس کمیسیون صنعت و معدن اتاق تهران، به پایگاه خبری اتاق ایران می‌گوید: در دنیا شفافیت باعث کارایی بنگاه‌ها شده است و اقتصاد آن‌ها قابل پیش‌بینی است، برای همین نسبت به مشکلات خود راحت‌تر می‌تواند نسخه و راه‌حل ارائه دهند؛ ولی پیش‌بینی‌های ما در تاریکی اتفاق می‌افتد.

03 آذر 1395
کد خبر : 5526
اشتراک گذاری
اشتراک گذاری با
تلگرام واتس اپ
لینک
پورقاضی، رئیس کمیسیون صنعت و معدن اتاق تهران، به پایگاه خبری اتاق ایران می‌گوید: در دنیا شفافیت باعث کارایی بنگاه‌ها شده است و اقتصاد آن‌ها قابل پیش‌بینی است، برای همین نسبت به مشکلات خود راحت‌تر می‌تواند نسخه و راه‌حل ارائه دهند؛ ولی پیش‌بینی‌های ما در تاریکی اتفاق می‌افتد.

مهدی پورقاضی، رئیس کمیسیون صنعت و معدن اتاق تهران

بنگاه‌های صنعتی گرفتار است؛ «کمبود نقدینگی» یا «کمبود سرمایه در گردش» از معضلات اصلی بنگاه‌های صنعتی در کشور است. صنعت در پنج سال گذشته، به دلیل افزایش 300 درصدی نرخ ارز، دچار کمبود نقدینگی شده است؛ قیمت مواد اولیه و انرژی افزایش 300 درصدی داشت، اما سرمایه در گردش هیچ تغییری نکرد؛ در این شرایط صنعت درگیر بحران‌های کلان و خرد شد.

مهدی پورقاضی، عضو هیات نمایندگان اتاق ایران می‌گوید: «واحدهای صنعتی در سال 1391-92 با جهش تورم و نرخ ارز مواجه شد؛ طبیعی است سرمایه در گردشی که در سال 1390 یک واحد صنعتی را به گردش درمی‌آورد در سال‌های بعد کفاف هزینه‌های آن واحد را ندهد. در اینجا نیاز به سه برابر سرمایه در گردش بود. سال 1392-93 بنگاه‌ها نیاز به سرمایه در گردش از بابت تورم داشتند.»

وضعیت امروز چگونه است؟

پورقاضی می‌گوید: «از سال 1393 به بعد شرایط تغییر کرد، بنگاه‌ها خود را با این شرایط وفق دادند و توانستند بر بحران سرمایه غلبه کنند. دخل‌وخرج تناسب پیدا کرد؛ ولی همچنان مشکل پابرجاست؛ بخصوص در واحدهای کوچک و متوسط مشکل اصلی سرمایه در گردش است.»

مشکل امروز صنعت کجاست؟

پورقاضی معتقد است: «خیلی از اظهارت مدیران واحدهای صنعتی با واقعیت تطابق ندارد؛ عضو هیات نمایندگان اتاق ایران می‌گوید: «هم‌زمان بنگاه‌های از دو مشکل یاد می‌کنند؛ هم به محصولات جمع شده در انبارها اشاره می‌کنند و هم از کمبود سرمایه می‌گویند.»

او تصریح می‌کند: «من معتقدم جمع شدن بخشی از سرمایه به‌صورت کالای انباشته‌شده در انبارها امتیاز منفی برای بنگاه‌ها است.چرا واحد تولیدی هم‌زمان هم نیاز به سرمایه دارد و هم به انباشت کالا در انبار اشاره می‌کند. چرا واحدهای اقتصادی نتوانسته است محصول تولیدی خود را در بازار به فروش برساند؟ این کمبود سرمایه به این برمی‌گردد که محصولات به لحاظ قیمت و کیفیت رقابت‌پذیر نیست.»

بنگاه‌ها با نصف ظرفیت کار می‌کنند؛ پورقاضی معتقد است: «اگرچه یکی از دلایل پیش آمدن این وضعیت کمبود سرمایه در گردش است؛ اما نباید فراموش کنیم که در چنین وضعیتی نیاز بنگاه‌ها به سرمایه در گردش هم کمتر می‌شود.» او مهم‌ترین مشکل واحدهای صنعتی را رقابت‌پذیر نبودن کالای تولیدشده به لحاظ قیمت و کیفیت عنوان می‌کند.

عضو هیات نمایندگان اتاق ایران معتقد است: «مشکل اساسی واحدهای تولید در ایران علاوه بر سرمایه در گردش، عدم شفافیت و محاسبات اشتباه از بازار هدف و قیمت تمام‌شده است. این وضعیت به دلیل این اتفاق می‌افتد که ما هنوز به‌صورت تخصصی با علم و صنعت برخورد نمی‌کنیم؛ به شیوه سنتی، علم مدرن پیشرفت نمی‌کند.»

رابطه بانک‌ها و صنعت

پورقاضی اما درباره بانک‌ها معتقد است: «بانک‌ها در سال‌های اخیر، رویه فساد آمیزی در پیش گرفتند؛ آن‌ها به‌جای اینکه در خدمت تولید و صنعت باشند در خدمت پول‌سازی و سفته‌بازی قرار گرفتند، این وضعیت به صنعت و تولید ضربه زد؛ درست زمانی که بنگاه‌ها به دلیل تحریم‌های بین‌المللی با مشکلات جدی مواجه بود، آن‌ها دست از حمایت واحدهای کوچک و متوسط برداشتند؛ البته هنوز هم بانک‌ها  همان سیاست قبل را در پیش‌گرفته‌اند و به مشتری بزرگ دولتی و شبه‌دولتی منابع می‌دهند و خود را در ریسک بنگاه‌های کوچک و متوسط قرار نمی‌دهند؛ اگرچه معوقات بانک‌ها از واحدهای بزرگ است. بانک هنوز هم این مسیر غلط را ادامه می‌دهد.»

به گفته پورقاضی، بازار سرمایه هم اصولاً علاقه‌ای به بنگاه کوچک و متوسط ندارند؛ آن‌ها در خدمت بنگاه‌های بزرگ هستند که دولتی و شبه‌دولتی است.

الگوی موفق دنیا چیست؟

پورقاضی می‌گوید: «نسخه کوچک و سریع برای درمان وجود ندارد؛ ساختار اقتصادی ما مشکل دارد؛ وقتی از مشکلات ساختاری صحبت می‌کنیم؛ یعنی راه‌حل‌ها بلندمدت و پله‌پله است. فساد گسترده در اقتصاد و نبود شفافیت باعث شده که بررسی‌ها را با تأخیر مواجه کند.»

 او به تسهیلات 16هزارمیلیاردی اشاره می‌کند :«همین 16 هزار میلیارد تومانی که وزارت صنعت، معدن و تجارت در نظر گرفته بود، به چه کسانی پرداخت‌شده است؟ واقعاً به‌طور دقیق و مشخص نمی‌توان این واحدها را مشخص کرد. آیا این بنگاه‌ها شایسته دریافت تسهیلات بودند؟ آیا با این تسهیلات، واحدها بحران سرمایه در گردش خود را برطرف کردند یا بدتر در بحران فرورفتند؟» به گفته پور قاضی این بررسی‌ها انجام‌نشده است و نمی‌توان به‌راحتی درباره این مسئله قضاوت کرد. در دنیا شفافیت باعث کارایی بنگاه‌ها شده است و اقتصاد آن‌ها قابل پیش‌بینی است، برای همین نسبت به مشکلات خود راحت‌تر می‌تواند نسخه و راه‌حل ارائه دهند؛ ولی پیش‌بینی‌های ما در تاریکی اتفاق می‌افتد.

در همین رابطه