در حالی که دونالد ترامپ چندین بار در طول مبارزات انتخاباتی خود از پاره کردن توافق هستهای با ایران بهمحض ورودش به کاخ سفید سخن گفته بود، اما با وجود گذشت بیش از یک سال از دوره ریاستجمهوری وی، برجام هنوز به قوت خود باقی است.
رکس تیلرسون، وزیر سابق امور خارجه آمریکا، نقش مهمی در پیشگیری از خروج آمریکا از برجام ایفا میکرد و به همین دلیل ترامپ تصمیم گرفت به جای کشمکش با تیلرسون بر سر برجام، او را کنار بگذارد تا شاید راحتتر بتواند به اهداف خود در مورد برجام برسد.
بااینوجود هنوز هم به نظر نمیرسد که وزارت خارجه آمریکا کاملاً با کشتن برجام موافق باشد. برایان هوک، مدیر برنامهریزی سیاسی وزارت امور خارجه آمریکا و نماینده این کشور در کمیسیون مشترک برجام، هفته گذشته پس از نشست این کمیسیون در وین به خبرنگاران گفت: «ما معتقدیم که میتوانیم در چهارچوب توافق هستهای کار کنیم». البته با توجه به اینکه ظاهراً دونالد ترامپ عزم خود را برای خروج از برجام جزم کرده است، این احتمال وجود دارد که برایان هوک نیز به سرنوشت رئیس سابقش یعنی رکس تیلرسون دچار شود و دوران حضورش در کاخ سفید بهزودی پایان یابد.
در این میان باید توجه داشت که اگر قرار باشد کشورها همچنان به خرید نفت از ایران ادامه دهند، خروج آمریکا چندان توجیهپذیر نخواهد بود. اما اگر دولت ترامپ بتواند به آرزوی خود برای محدود نمودن صادرات نفت ایران جامه عمل بپوشاند، آنگاه شرایط متفاوتی رقم خواهد خورد. در سال 2012 تحریمهای نفتی علیه ایران باعث شد که صادرات نفت این کشور حدود یک میلیون بشکه در روز کاهش یابد و اگر قرار باشد چنین اتفاقی تکرار شود، کمبود عرضه نفت در نیمه دوم سال جاری میلادی به دو میلیون بشکه در روز –یعنی دو برابر رقم برآورد شده کنونی- خواهد رسید و در این صورت افزایش قیمتها در بازار نفت کاملاً محتمل خواهد بود.
علیرغم اینکه بنا بر اظهارات مقامات دولت ایران این کشور هنوز آنطور که بایدوشاید از مزایای برجام در حوزه سرمایهگذاری خارجی بهرهمند نشده است، اما با از میان برداشته شدن تحریمهای نفتی، ایران توانسته است از اوایل سال 2016 تاکنون تولید و صادرات نفت خود را بیش از یک میلیون بشکه در روز افزایش دهد.
بازگشت صنعت نفت ایران به سطح تولید و صادرات قبل از تحریمهای نفتی، با تغییراتی در مقاصد صادراتی نفت این کشور همراه شده است. در دو سال اخیر صادرات نفت ایران به کشورهای اتحادیه اروپا –بهویژه ایتالیا، اسپانیا، فرانسه و یونان- افزایش چشمگیری داشته است اما هنوز هم 25 درصد کمتر از میزان آن سال 2011 است. از طرفی صادرات نفت ایران به کره جنوبی و ژاپن نیز با وجود رشد نسبی آن پس از اجرای برجام، هنوز هم فاصله زیادی با رقم آن در نیمه اول سال 2011 دارد. در مقابل، واردات نفت هند و چین از ایران اکنون حتی از میزان آن در سال 2011 نیز به میزان کاملاً محسوسی بیشتر است.
در سال 2012 تحریمهای نفتی سنگینی علیه ایران اجرا شد و دولت باراک اوباما توانست دولتهای اروپایی را متقاعد کند که واردات نفت از ایران را تقریباً به صفر برسانند. کشورهای آسیایی نیز بر اثر تهدیدات کاخ سفید مبنی بر محدود کردن دسترسی آنها به شبکه بانکی آمریکا در صورت عدم کاهش واردات نفت از ایران، مراودات نفتی خود را با ایران کاهش دادند. دولت آمریکا همچنین بانکهای خارجی را از هرگونه تراکنش مالی با بانک مرکزی ایران و نیز بانکها و مؤسسات مالی این کشور منع نموده و به آنها اعلام کرد که در صورت تخلف از تحریم بانکهای ایرانی، خود مشمول تحریم خواهند شد.
پس از توافق هستهای بین ایران و کشورهای 1+5 و اجرایی شدن این توافق از اوایل سال 2016 (دیماه 1394) هم تحریمهای نفتی و هم تحریمهای بانکی علیه ایران لغو شدند و اینک بعید به نظر میرسد که کشورهای اروپایی تمایلی برای همراه شدن با دولت آمریکا در راستای برقراری مجدد این تحریمها داشته باشند. با این اوصاف خروج آمریکا از برجام چه تأثیری بر صادرات نفت ایران خواهد داشت؟
یکی از راهکارهای احتمالی دولت ترامپ برای محدود ساختن صادرات نفت ایران این است که بهصورت یکجانبه اقدام به تحریم بانکی ایران کند –همان رویکردی که دولت اوباما در پیش گرفت- تا واردکنندگان نفت از ایران را تحت فشار قرار دهد. اما کارشناسان مؤسسه مالی کردیت سوئیس بر این باورند که چنین راهکاری نمیتواند یک راهکار بینقص باشد زیرا چین و هند قادرند هزینه واردات نفت از ایران را با پول داخلی خود بپردازند و از این طریق نظام بانکی آمریکا را بهکلی دور بزنند؛ هرچند صادرات نفت ایران به این کشورها به حدی نخواهد بود که کاهش احتمالی صادرات به اروپا را جبران کند. در دوره سه ماهه منتهی به اواسط مارس 2018 (اواخر اسفند 1396) هند و چین مجموعاً بیش از 1.2 میلیون بشکه در روز نفت و میعانات گازی از ایران وارد کرده اند.
راهکار دیگری که دولت ترامپ پیش روی خود میبیند این است که بیمهکنندگان نفتکشها و محمولههای نفتی ایران را تحت فشار قرار دهد. در حال حاضر شرکتهای بیمه آمریکایی به دلیل برخی تحریمهای غیرمرتبط با مسئله هستهای ایران نمیتوانند هیچگونه مشارکتی در بیمه کردن ناوگان نفتی ایران داشته باشند و بهناچار بازار ایران را به شرکتهای بیمه اروپایی و آسیایی واگذار کردهاند. در چنین شرایطی ممکن است دولت ترامپ به دنبال این باشد که شرکتهای بیمه دیگر کشورها را بر سر یک دوراهی قرار دهد؛ اینکه از بین همکاری با ایران یا حضور در بازار بیمه آمریکا یکی را انتخاب کنند.
هنوز مشخص نیست که ترامپ چگونه میخواهد پس از خروج از برجام، ایران را تحت فشار قرار دهد اما تقریباً میتوان اطمینان داشت که او راهکارهای مختلفی را برای نیل به اهدافش امتحان خواهد کرد.
چنانکه اشاره شد، در صورت تحریم نفتی ایران کسری عرضه در بازار نفت به دو میلیون بشکه خواهد رسید؛ بدین ترتیب عربستان و روسیه بهعنوان بزگترین صادرکنندگان نفت این فرصت را خواهند داشت که بدون احساس خطر از کاهش قیمتها، تولید نفت خود را به سطوح قبل از اجرای طرح فریز نفتی بازگردانند. علاوه بر این، از بین رفتن یا حداقل بیاعتبار شدن برجام بر اثر اقدامات دولت ترامپ میتواند به افزایش ریسکهای ژئوپلیتیکی در خاورمیانه منجر شود و سرمایهگذاری در میادین نفتی این منطقه را کاهش دهد. اتفاقی که کاهش ظرفیت تولید نفت را در پی خواهد داشت و شرایط را برای جهش قیمت نفت فراهم خواهد نمود.