در سال 1397 که با تدبیر مقام معظم رهبری، شعار «حمایت از کالای ایرانی» برای آن انتخاب شده است، همه، بهویژه دولت و فعالان اقتصادی موظفاند در مسیر تحقق این شعار قدم بردارند. در این زمینه، اتاق بازرگانی صنایع، معادن و کشاورزی ایران نیز بهعنوان بزرگترین تشکل بخش خصوصی کشور که نبض تولید، صادرات و واردات بخش خصوصی را در دست دارد، میتواند در تحقق شعار سال نقش به سزایی ایفا کند.
غلامحسین شافعی، رئیس پارلمان بخش خصوصی معتقد است در سال حمایت از کالای ایرانی، همه مردم باید به هر نحو ممکن حتی برای مقطعی کوتاه هم که شده، با خرید کالای ایرانی از تولید داخلی حمایت کنند و البته در این زمینه یک تفاهم ملی و ۳ ضلعی میان دولت، بخش خصوصی و مردم نیاز است. در ادامه مشروح گفتوگوی غلامحسین شافعی، رئیس اتاق ایران با روزنامه خراسان را میخوانید.
جناب شافعی، رهبر معظم انقلاب شعار امسال را «حمایت از کالای ایرانی» قرار دادند. برای ورود به بحث درباره این شعار و بایستههای تحقق آن، لطفاً مختصری از وضعیت اقتصادی کشور و رابطه مردم با تولید داخلی بگویید.
وقتی میخواهیم از حال و وضعیت تولید و از سویی رابطه نامطلوب مردم با مصرف کالاهای تولید داخل صحبت کنیم باید یک واقعیت را در جامعه و از منظر اجتماعی مورد بررسی قرار دهیم که چگونه و چرا کالای خارجی بیشتر از کالای ایرانی مصرف میشود. دراینارتباط یک قضیه اجتماعی در کشور اتفاق افتاده است که خیلی کم به آن توجه شده و آن این است که طبقه متوسط جامعه طی سالهای متمادی بسیار ضعیف شده و قدرت خرید مردم پایین آمده است. درواقع بخشی از همین طبقه متوسط جامعه به دلیل فضای ناسالم اقتصادی که در سالهای پیش به وجود آمده به طبقه بالاتر صعود کرده و بخش بزرگی از این طبقه به دلیل شرایط اقتصادی به طبقه پایین نزول پیدا کردهاند. آنچه درباره مصرف کالا در طبقه اول جامعه از گذشته با آن روبهرو بودهایم و اکنون نیز ادامه دارد، این است که طبقات اول یا دهکهای بالای جامعه همیشه و همواره کالای ایرانی مصرف نمیکردهاند و اکنون نیز این روند ادامه دارد. از طرفی هم طبقه متوسط تجزیه شده و تعداد زیادی از آنها به طبقه پایین رفتهاند که قدرت خریدشان کاهش پیدا کرده و اصلاً قدرت خرید کالای ایرانی با قیمت بالا را ندارند، بنابراین به دنبال کالاهای ارزان ولو بیکیفیت هستند.
از سویی هم یک دیدگاه اجتماعی و هم یک معضل اقتصادی با عنوان کاهش قدرت خرید مانع از توجه به تولیدات داخلی است چرا تولید داخلی ما گران است؟
مشکل اصلی ما در تولید کالاهای ایرانی شکاف فناوری بین فرایند ما در تولید در مقایسه با فرایند تولید جهانی است که بخشی از آن به دلیل تحریمها به وجود آمده است چه اینکه در بسیاری از تولیدات به فناوری روز مجهز نیستیم. بنابراین کالای ما از لحاظ کیفیت با کالای جهانی توان رقابت ندارد. علاوه بر این از ماشینآلات فرسوده استفاده میکنیم و کارایی این ماشینها پایین و مصرف انرژیاش بالاست . همین باعث میشود کالای ما با قیمت زیادتری عرضه شود. میتوان اینطور نتیجه گرفت که به لحاظ کیفیت و قیمت با مشکل مواجه هستیم و در بسیاری از کالاهای ایرانی اگر تغییرات اساسی در این دو مورد صورت نگیرد، خواهناخواه مصرف کالای ایرانی با مشکل مواجه خواهد شد.حالا اگر قرار باشد شعار سال را به واقعیت تبدیل کنیم باید جذابیت کالای ایرانی را بالا ببریم و اگر این مسئله رخ دهد، خودبهخود شعار سال تحقق پیدا میکند.
جذابیت چطور بالا میرود وقتی کیفیت پایین و قیمت بالاست ؟
جذابیت این است که کالای ایرانی رقابتپذیر باشد. اما اگر این اتفاق نیفتد مصرف کالای ایرانی را بهسختی میتوانیم اشاعه دهیم. وقوع این اتفاق همراه با ایجاد حساسیت برای مصرف تولیدات ملی ، ارجحیت دادن مصرف داخلی بر کالای خارجی را ایجاد خواهد کرد.
اگر بخواهیم کاربردیتر صحبت کنیم و وارد مقوله «چه باید کرد» شویم برنامهای که میتوانید پیشنهاد بدهید و طبیعتاً آن را در اتاق ایران دنبال کنید چیست ؟
دراینباره بزرگترین کمکی که برای تحقق شعار سال میتوانیم انجام دهیم این است که برای ورود فناوری، بازسازی و نوسازی صنعت ایران تسهیلات کاملاً ویژهای را فراهم کنیم و برای ورود مواد اولیه و تولیدات ایرانی تسهیلات ویژهای را در نظر بگیریم. این قضیه بهسرعت میتواند فناوری روز را به کمک تولید بیاورد و قیمت تمامشده کالای ما را کاهش دهد و آن را رقابتپذیر کند البته مسئله دیگری که در تولیدات و صنعت ما میتواند اثرپذیری قابلتوجهی داشته باشد مساعد کردن فضای کسبوکار برای سرمایهگذاری در کشور است چراکه تا وقتی فضای کسبوکار مساعد نباشد نه سرمایهگذاری داخلی و نه خارجی توسعه پیدا نمیکند و رقابتپذیری واقعی اتفاق نمیافتد. بهبود فضای کسبوکار در بخش تولید یکی از مؤلفههای بسیار مهم برای تولید کالای بهتر و قیمت بهتر در آینده خواهد بود.
در همین بحث بهبود فضای کسبوکار برخی فعالان اقتصادی از ناپایدار بودن و بیثباتی وضعیت اقتصادی یا بهطور جزئیتر بازار گلایه دارند.
بله در همین بحث بهبود فضای کسبوکار و جذب سرمایهگذاری چه خارجی و چه داخلی که باعث توسعه بخش تولید میشود مهمترین موضوع پیشبینی پذیر بودن آینده است. سرمایهگذاران باید بتوانند حداقلی از آینده را پیشبینی کنند. پیشبینی پذیر بودن بخش تولید در کشور حائز اهمیت است و سرمایهها را از بخش غیر مولد به بخش مولد سوق دهد. زمانی که نتوانیم حداقلی از آینده اقتصاد را پیشبینی کنیم، امنیت برای سرمایهگذاری متزلزل میشود و مانند گذشته منابع به سمت کارهای زودبازده و غیرمولد و دلالی پیش میرود . تولید جان نمیگیرد و کالای ایرانی رقابتپذیر نمیشود. حداقل باید پیشبینی عوامل قیمتی تمامشده کالا را داشته باشیم. برای مثال بدانیم سال آینده مالیات بر تولید و قیمت ارز و عوارض بر تولید بر چه اساس خواهد بود . اگر نتوانیم این موارد را پیشبینی کنیم، امنیت برای سرمایهگذاری دچار خدشه میشود، تولید توسعه پیدا نمیکند و مشکلات گذشته کماکان ادامه خواهد داشت.
نوسانات نرخ ارز، بالا بودن نرخ سود سپردهها و تسهیلات بانکی هم از جمله همین گلایههاست؟
دراینباره حدود دو ماه پیش اعلام موضع رسمی کردهایم.ما اقدامات بانک مرکزی را مناسب ارزیابی نمیکنیم. یکی از کارهایی که درباره نرخ ارز باید انجام شود و اقدامی قانونی بود که در برنامه چهارم توسعه مصوب شد این بود که تفاوت نرخ تورم داخلی و خارجی را در قیمت ارز در نظر بگیریم. بارها خواستار این شدیم که این کار انجام شود. اگر این قضیه را سرکوب کنیم در اقتصاد تنش ایجاد میشود باید بر اساس واقعیتهای اقتصادی و باتوجه به قانون نرخ ارز اقدام شود. درباره سپردههای با نرخ ۲۰ درصد هم دیدید که نقدینگی از سطح جامعه کم نشد. همان موقع به بانک مرکزی اعلام کردیم تفاوت ۵ درصد را باید پرداخت کند تا بارش بر دوش دیگران نباشد نباید ضرر این موضوع را بخش خصوصی و فعالان اقتصادی متقبل شوند. درباره سپردههای ارزی نیز در گذشته اتفاقاتی افتاد که باعث اعتماد نکردن مردم شد .حدود سه سال پیش رسماً به بانک مرکزی نامهای نوشتیم. برآورد ما این بود که حدوداً بین ۱۸ تا ۲۰ میلیارد دلار ارز در خانهها موجود است و این موضوع مطرح شد که به شرط اعتماد و اطمینان، این ارز را از مردم جمعآوری کنیم تا سپرده بانکی شود و ۵ درصد به آنها سود ارزی دهیم آن وقت همین ارز را در چرخه اقتصاد به تولیدکنندگان برای وارد کردن ماشینآلات و مواد اولیه بسپاریم و به ازای آن ۷ درصد از آنها سود دریافت کنیم. بر این اساس۲۰ میلیارد دلار پول خفته وارد بازار اقتصاد کشور میشود اما این کار صورت نگرفت.باید مسائل اقتصادی را با واقعیتهای اقتصادی حل کنیم . درباره نرخ ارز همان قانونی که مجلس تصویب کرده است، کاش اعمال شود و کاش اکنون اعمال شود. دولت و برنامه ریزان اگر اطمینان دهند که با اجرای شعار سال اقتصاد ما در یک نقطه مطلوب به برنامهریزی جامع میرسد، ولو همه مردم در یک مدتی حتی اگر ضرر میبینند باید این کار را کنیم تا به نقطه مطلوب برسیم و در این زمینه نیازمند حرکت جمعی در کشور هستیم و تولیدکنندگان ما از این قضیه حسن استفاده را میبرند.
از مشکلات بخش خصوصی گفتید. مردم در این میان چه حقوقی دارند؟
تولیدکنندگان و برنامه ریزان باید مشتری مداری را در اولویت قرار دهند. مشتری نیازمند خدمات شایسته تولید است و تولیدکنندگان باید مانند تمام دنیا مشتری مداری را بهعنوان اصل اولیه در کار خود قرار دهند و مشتری را مالک اصلی کار خود بدانند و خدمت به مصرفکننده را بهعنوان وظیفه اصلی خود قلمداد کنند. همچنین فاصله بین تولیدکننده و مصرفکننده هنوز پیچیده و طولانی است، کالای تولیدی تا زمانی که به دست مصرفکننده میرسد پروسه طولانی را طی میکند. ازاینرو نظام توزیع در ایران باید اصلاح شود و این فاصله تغییر قیمت زیادی را ایجاد میکند و کالای ایرانی را به لحاظ رقابتپذیری با مشکل مواجه میسازد، بنابراین نظام توزیع در کشور نیاز به اصلاح دارد. اینها جزو حقوق مردم است اما این را هم باید توجه داشته باشیم که در تحقق شعار سال مردم بیشترین نقش را دارند. بهطورقطع منظور شعار سال، تکرار سیاستهای گذشته نیست و نباید در ذهن متبادر شود که شعار سال یعنی سیاست تولید برای جایگزینی واردات. این نیست که مجبور باشیم کالای ایرانی مصرف کنیم اما باید در نظر گرفت کشورهایی که در گذشته همین شعار را در جامعه تقویت کردند و مردم نیز بدان همت و عمل کردند، تغییرات اساسی در اقتصاد و جامعه آنها ایجاد شده است. در یک شرایطی حتماً و باید کالای ایرانی مصرف کرد، ولو ریاضت باشد حتی اگر شده این کالا را گرانتر بخریم باید چنین کنیم تا در آینده با دیگران برابر شویم و امید داشته باشیم با این اقدام آینده را میسازیم. درباره شعاری که امسال داده شده است، تقویت بخش عمومی بیشتر از بخش اقتصادیاش اهمیت دارد تقویت شعاری که ایرانی کالای ایرانی بخر در جامعه نسبت به شعارهای قبلی پذیرفتهشدهتر است و باید عمومیتر و تقویت نیز شود. در این زمینه برای رسیدن به یک هدف خاص نیاز به یک تفاهم ملی داریم و برای رسیدن به این هدف خاص باید متعهد باشیم و تولیدمان را جهانی کنیم و مشکلاتمان را مرتفع سازیم و از این موقعیت استفاده کنیم تا همتراز جهان شویم . برنامه ریزان کشور برنامه منسجمی را تدوین و به جامعه القا کنند و متعهد به اجرایش شوند و گزارش روند اجرایش را به جامعه اعلام کنند تا جامعه باور کند که در این مسیر حرکت میکند.
شما از یک تفاهم ملی صحبت میکنید و اینکه باید به هر قیمتی کالای ایرانی بخریم دقیقاً یعنی چه ؟
ما فرصت زیادی نداریم. باید یکبار تصمیم بگیریم و همه باهم اعم از مردم، برنامه ریزان، حاکمیت کشور و فعالان اقتصادی این شعار را محقق کنیم.بسترهای لازم را فراهم کنیم. مواد اولیه متناسب با تسهیلات مناسب و فضای کسبوکار را فراهم آوریم. امنیت اقتصادی را به کشور برگردانیم نمیتوان کتمان کرد جوانان ما امکانات در اختیارشان نیست. درحالیکه جوانان تحصیلکرده آماده کار میتوانند نبوغهای تازه را به جامعه اقتصادی کشور تزریق کنند و ابتکارات جدید را در بخش تولید کشور به مرحله عمل درآورند . نباید از این نیرو غافل ماند.
این میدان را چه کسی باید به جوانان بدهد ؟
دولت باید سایهاش را از سر اقتصاد کشور بردارد. سایه سنگین دولت بر اقتصاد راه حرکت نبوغهای کشور و راه رقابت را برای بخش خصوصی بسته است وگرنه همین بخش خصوصی میتواند با کمک نبوغ جوانان کشور اقتصاد را پیش ببرد. یکی از عواملی که میتواند توسعه اقتصادی و اقتصاد رقابتپذیر را ایجاد کند این است که اقتصاد مردمی شود.
شما جزو کسانی هستید که همیشه از رانت و فساد انتقاد کردهاید، آیا قبول دارید فسادهایی وجود دارد که بخش خصوصی را هم با چالش روبهرو کرده است؟
اقتصاد ما دامنه گستردهای دارد و همه به این مهم اعتراف دارند که مشکل اساسی در کشور است و دامنه این موضوع گسترده شده و در مسائل اقتصادی یک عده کاسبان راحتطلب عادت به رانتخواری کردهاند که تحت هر شرایطی قصد سوءاستفاده دارند. بهبیاندیگر نبود شفافیت، مانع بزرگی بر سر راه مبارزه با فساد و رانت در کشور است. دراینباره باید به حقوق مصرفکننده توجه شود و حقوقش به رسمیت شناخته شود. حرکت در این مسیر ممکن است سنگلاخهایی داشته باشد که باید آن سنگلاخها را پذیرفت. اما اگر نقطه عزیمت ما مشخص نباشد همه سنگلاخها را هم که بپیماییم باز بهجایی نمیرسیم.
مقام معظم رهبری در پیام سالشان به موضوع قاچاق هم اشاره کردند.
قاچاق کالا در کشور بساط عجیبی است البته آمارهایی مبنی بر کاهش آن ادعا میشود اما مبارزه با قاچاق کالا با روشهای معمول نمیتواند پاسخ مناسبی بدهد. حرکتهای پلیسی بهتنهایی این کار را متوقف نمیکند. دراینباره باید یک اصل اساسی مورد توجه قرار گیرد . زمانی میتوانیم اثرپذیری داشته باشیم که کالای قاچاق غیراقتصادی شود. در این صورت مبارزه صورت میگیرد نباید برای قاچاقچی کالا سودآوری هنگفتی داشته باشد یا ریسکپذیری در مقابل این سود برایش صرفه عمل پیدا کند. اگر قاچاق سودآور باشد هرچقدر مبارزه کنیم، اثر ندارد.
پیشبینی میشود فشارهای سیاسی بینالمللی اجازه ندهد اضلاع مؤثر در تحقق شعار سال این مهم را محقق کنند نظرتان چیست؟
در شرایط حاضر از مهمترین کارهایی که باید در روابط خارجی بدان توجه شود، تلطیف روابط است این برای اقتصاد ما مهم است.با این وضع یکپارچگی که درباره دیدگاه دیگران نسبت به ایران بوده است برنخواهد گشت و بسیاری از کشورها آن پیروی چشمبسته را نخواهند داشت. شناخت از ایران نسبت به گذشته متفاوت شده است. در چند سالی که رفتوآمدها شروع شده دیدگاهها نسبت به ایران تغییر کرده است و سیاست کشورهایی که با آمریکاییها جفت بودند امروزه به آن محکمی نیست و خوشبختانه اختلافنظر وجود دارد. ممکن است هنوز برخی تلاشهای سیاسی در عرصه بینالمللی علیه ایران روی ما اثرات زیادی داشته باشد اما قطعاً مانند گذشته نخواهد بود. البته اقتصاد ما در این قضیه شکنندهتر است. بنابراین در این شرایط نیازمند این هستیم که بیش از گذشته هم بخش خصوصی و دولتی در مجامع جهانی حضور داشته باشیم. ارتباطمان با اتاقهای جهان را بیشتر کنیم . قطعاً کشورهایی که خرید نفت را از ما افزایش دادند به دنبال کاهش آن هستند و این مهم روی درآمدهای ارزی ما اثر میگذارد اما همانطور که رهبری تأکید فراوان کردند تکیه به بازوی خودمان و تقویت کار ضروری است و بالا بردن توان ملی کشور در بخش اقتصادی نیز حائز اهمیت است. چه تحریمها بیشتر شود و چه کمتر، این بهعنوان راهبرد بلندمدت کشور مورد توجه قرار گیرد و به هر صورت سعی کنیم توان داخلیمان را افزایش دهیم.