موسی غنینژاد، اقتصاددان
اقتصاد در ایران هزینههایی غیر از هزینه اقتصادی میدهد، هزینهای از جنس سیاست؛ گزارههای که برای تبیین آن باید وجوه اساسی دخالت سیاست در اقتصاد و تاثیرگذاری این حوزه را برهم و در هم تبیین کرد:
اولین مسئلهای که در دوره پسابرجام میتواند بر اقتصاد اثرگذار باشد، ایماژ ذهنی و تصویری است که دنیای خارج از ایران دارد. در طول هشت سال دولت گذشته، خارجیها از ایران تصویر نادرستی در ذهن داشتند و برای رفع این ایرانهراسی و اصلاح تصویر منفی نیازمند زمان هستیم. اگرچه در طول سه سال گذشته تا حدی این تصویر تغییر مثبت داشته اما همچنان یکی از مشکلات پیشپای اقتصاد ایران است. البته همچنان مسئولان دیپلماسی و وزارت خارجه تلاش میکنند که به طرق متعدد این مشکلات را برطرف کنند. همین تصورات باعث شده است که بانکهای بزرگ اروپایی به ایران اقبال کمتری نشان دهند. آنها یک بار به دلیل رابطه اقتصادی با ایران جریمه سنگینی پرداختند و هنوز ترس از این دارند که باردیگر اوضاع تغییر کند و آنها از سرنوشت منابع مالی خود مطمئن نباشند. یا مجبور به پرداخت هزینه باشند.
اما شرایط در حال حاضر هم چندان برای سرمایهگذاری در ایران بد نیست. در این دوره کارهای بانکی ایران با بانکهای کوچک و متوسط هم قابل انجام هست و حجم مبادلات ایران به آن اندازه نیست که این بانکها از عهده آن برنیایند. باید توجه داشته باشیم که سلب اعتماد سریع اتفاق میافتد و جلب اعتماد نیاز به زمان دارد. این مشکل امروز سیاست ایران است که تاثیر مستقیم آن را در حوزه اقتصاد میبینیم ولی غیرقابل حل نیست. اگر رویهها درست باشد حتما گذر زمان مشکلات را حل میکند.
مسئله دیگر، همزمانی دولت اعتدال با مجلسی تندرو بود که عدهای در این مجلس، به هیچ وجه نمیخواستند با دولت تعامل کنند. سه سال از عمر دولت با تنشهای بین دولت و مجلس سپری شد و همین باعث شد که دولت به برخی از اهداف خود نتواند دست یابد. حالا که مجلس دهم، مجلسی با اکثریت نمایندگان معتدل و اصلاحطلب تشکیل شده است امیدواریم که خیلی از مسایل و مشکلات حوزه اقتصاد برطرف شود. خیلی از لوایح دولت و حتی خیلی از برنامه وزرا در این سه سال، از مجلس نهم رای اعتماد نگرفت و خیلی از برنامههای دولت به تعویق افتاد. ولی امروز زمان مناسبی است که دولت اگر بخواهد تغییری در کابینه داشته باشد آن را انجام بدهد. البته احتمال یک اقلیت تندرو و مخالف دولت در مجلس وجود دارد؛ ولی اکثریت مجلس همراه دولت و برنامههای آن خواهند بود. همین همراهی مجلس با دولت میتواند به تصویر بیرونی از ایران کمک کند. وقتی مجلس گذشته با خیلی از برنامههای دولت مخالفت میکرد تصویر منفی از ایران را هم تقویت میکرد ولی بهنظر میرسد در دوره جدید این تصویر تغییر کند.
مسئله دیگر نحوه برخورد و نوع جهتگیری صدا و سیما با دولت است. هر کشوری منافع ملی را خود بر منافع کشورهای دیگر ترجیح میدهد. ولی صداوسیما چه در دوره بررسی و تصویب برجام در مجلس و چه از زمان شروع به کار دولت بسیار سیاسی عمل میکند. برنامههای صدا و سیما فقط یک مسئله داخلی نیست و در تصویرسازی از ایران بسیار اثرگذار است. امروزه بواسطه اینترنت و کانالهای دیجیتال و ماهوارهها دنیا به طور مستقیم اوضاع ایران را رصد میکند. ما باید تعریف دقیقتری از منافع ملی داشته باشیم. باید در تصویری که از ایران و از دولت ارائه میدهیم خیلی دقت نظر داشته باشیم. خیلی مواقع همین شناخت آنها از طریق رسانهها میتواند مانع بزرگی برای سرمایهگذاری خارجیها در ایران باشد. برای همین باید گفت که عوامل متعدد سیاسی در اقتصاد ایران تاثیرگذار است؛ عواملی که برای رفع آن باید چارهای اندیشید، مرزهای اقتصاد و سیاست به هم تنیده هستند و رفع این چالش نیازمند تعامل و هماندیشی.