بیتوجهی به مجموعه نظرات کارشناسان و نخبگان اقتصادی در مسیر توسعه، برگرداندن اعتماد عمومی در سطح جامعه با تکیه بر مبارزه واقعی با فساد و فضاهای رانتی و در نهایت برگزاری انتخاباتی باشکوه برای حضور تلاشگران و دلسوزان این کشور در پارلمان بخشخصوصی، موضوعاتی بود که رئیس اتاق ایران در چهل و چهارمین نشست هیات نمایندگان به آنها اشاره کرد.
غلامحسین شافعی، رئیس اتاق ایران اظهار امیدواری کرد که ۴۰ سالگی انقلاب آغاز جدیدی باشد و زمینهای را فراهم کند تا با برگرداندن اعتماد به بخشهای تولیدی، افق روشنی برای تولید و صنعت کشور ترسیم کنیم.
مشروح سخنان غلامحسین شافعی را در ادامه میخوانید:
شرایط پیش آمده بعد از تحریمهای اخیر علیه ایران بعد از سال 85 و مجددا خروج آمریکا از برجام، واقعیتی را پیش چشم فعالان اقتصادی قرار داد مبنی بر اینکه مسیر طی شده در کشور، مسیر صحیحی در راستای توسعه نبوده است.
امروز کشور نیازمند اجماع همگانی در مورد این واقعیت است که بهجز در چند برهه خاص و کوتاه مسیر پیموده شده در اقتصاد کشور به علت عدم وجود دانش نظری کاربردی در میان تصمیمگیران کشور، در راستای توسعه نبوده است.
آنچه امروز ضامن اصلاح و بهبود وضعیت اقتصادی است، قبول این واقعیت است که تصمیمگیران به جز در همان چند دوره خاص از دانش کافی برای توسعه و اداره اقتصاد کشور برخوردار نبودهاند، هرچند نقدهایی نیز به همان دوران یاد شده وارد است اما باید بپذیریم که متوجه نبودیم، دانش کافی نداشتیم و همچنان نیز ضعف دانش کاربردی وجود دارد و آنچه باید انجام دهیم، دعوت از نخبگان، صاحبان دانش و تجربه که منظور همان فعالان اقتصادی است، برای کاستن از خطاهای راهبردی و عدم تکرار اشتباهات گذشته است.
اگر بخواهیم به ریشه مشکلات امروز اقتصاد برگردیم باید گفت که یکی از این ریشهها همین ضعف دانش کاربردی توسعه و عدم بهرهگیری از نخبگان و افراد دارای صلاحیت در تصمیمسازیهای اقتصادی کشور است.
اما نکتهای که باید به آن اشاره کرد این است که ریشه مشکلات امروز اقتصاد تنها در این یک مورد خلاصه نمیشود بلکه با مجموعهای از عوامل روبهرو هستیم. وضعیت نامطلوب اثربخشی استفاده از نخبگان و افراد دارای صلاحیت حرفهای هنگامی در مرحله عمل به نحو مؤثری نمایان خواهد شد که تصمیمسازیهای اقتصاد کشور از برآیند دانش و تجربه یک جمع حاصل نشود و نخبگان و صاحبان دانش و تجربه به صورت انفرادی و جزیرهای در گوشهای از اتاقهای خود به تنهایی به نتایجی رسیده و خواهان عملیاتی کردن آن باشند.
بنابراین موفقیت در دعوت از نخبگان، صاحبان دانش و تجربه به صورت انفرادی در حوزههای تصمیمگیری نمیتواند موفقیت در اتخاذ تصمیمات صحیح و راهبردی در راستای توسعه کشور را تضمین کند. بلکه دعوت از افراد دارای صلاحیت باید همراه با تمرکز آنها و اتخاذ تصمیمات توسعه کشور برآمده از جمع خرده دانشها و تجربیات آنها باشد.
امروز راهحل خروج از ساختار توسعهنیافته کشور تنها با اصلاح یک مورد خاص به دست نمیآید. ما با مجموعهای از عوامل روبهرو هستیم که برآیند آنها نیازمند اصلاح است. با صرف دعوت از نخبگان و افراد دارای صلاحیت حرفهای در پستهای تصمیمگیری و اتخاذ تصمیمات انفرادی، خروج از وضعیت توسعهنیافتگی ممکن نیست. ما به برآیند خرده دانشها و تجربیات این افراد برای تصمیمگیری و مستقل بودن آنها از ذینفعان و گروههای ضد توسعه نیازمندیم.
با چنین ترکیبی است که میتوان به کاستن از خطاهای راهبردی، تجهیز تصمیمات به دانش توسعه و عدم تکرار اشتباهات، امید داشت.
از طرفی ساختار فعلی تصمیمگیری اقتصادی کشور دچار واگرایی است. راهبری مسیر توسعه اقتصادی کشور نیازمند اصلاح و بازبینی است. باید بدانیم تا زمانی که نتوانیم اقتصاد خود را اصلاح و در مسیر توسعه واقعی امنیت ما نیز میتواند دستخوش مخاطراتی قرار گیرد و پارامترهای اجتماعی هم میتواند به تبع آن دچار افت و نزول شود.
در مسیر توسعه، بازنگری در ساختار فعلی تصمیمگیری اقتصادی، اصلاح ساختار صنعتی و کشاورزی موجود و به خدمت گرفتن بخش بازرگانی و خدمات برای کمک به بخشهای تولیدی و صادراتی لازم است. نه بخش صنعتی و کشاورزی امروز در وضعیتی قرار دارد که بتوان از آن امید توسعه داشت و نه بخشهای بازرگانی و خدماتی.
بدون برنامهای عالمانه برای توسعه اقتصاد، صنعت کشور به جای اینکه ارزآور باشد به صنعتی ارزبر تبدیل میشود که مدام نیازمند واردات ماشینآلات و مواد اولیه است و بخش کشاورزی نیز به اتلاف منابع آبی دچار شده و حیات و زیست جمعی را به خطر انداخته است، بخش بازرگانی و خدماتی نیز به جای اینکه در مسیر حمایت از بخشهای تولیدی و صادراتی قرار گیرد در خدمت توزیع و مصرف کالاهای خارجی قرار گرفته است.
همین اشتباهها را در مورد هدفمندی یارانهها نیز مرتکب شدیم. بدون ایجاد بستر و پیش شرطهای لازم برای اصلاح قیمتهای انرژی، میخواستیم با یک شوک قیمتی به اصلاح ساختار تولید و بهبود بهرهوری دست یابیم که نشد که نشد.
باید بپذیریم که در مسیر توسعه، دانش کافی نداشتیم و باید با برآیند دانش و تجربه ارزشمندی که داریم از وضعیت موجود خارج شویم. به تأخیر انداختن اصلاح این وضعیت، به طور حتم ما را پشیمان خواهد کرد.
ضرورت ایجاد اعتماد بین مردم و حاکمیت با تکیه بر تولید و مبارزه با فساد
امروز کشور در شرایط خطیری قرار دارد و با انواع شوکهای درونی و بیرونی مواجه است. سالهاست که در معرض انواع نابسامانیهای اقتصادی قرار داریم اما برای مقاوم کردن اقتصاد و جلوگیری از آسیبهای جدی وارده بر کشور علیرغم پیشبینیهای کاملاً واقعی مقام معظم رهبری و صدور دستور ایشان نسبت به توجه و تکیه جدی به اقتصاد مقاومتی، به دنبال تمهیدی اساسی نبودهایم. بدین ترتیب سرمایه اجتماعی روند کاهشی و فاصله طبقاتی روند فزاینده پیدا کرد. ادامه این وضعیت باعث خواهد شد پایبندی به اصول اخلاقی در جامعه کاهش یابد.
آنچه امروز بیش از اقتصاد، جامعه را تهدید میکند، سقوط اخلاق در جامعه است. تاریخ نشان داده که تعمیق فقر و فاصله طبقاتی در هر اقتصادی به راحتی میتواند تعامل دولت و جامعه را خدشهدار سازد. عدم اعتماد میتواند به مانعی جدی برای اجرا و اثرگذاری سیاستها بدل شود. میبینیم در شرایط حاضر بازگرداندن اعتماد و اطمینان به جامعه از اولویتها نیست. با این رویکرد در دستور کار قرار گیرد در غیر این صورت هرگونه اقدام هرچند صحیح، بیاثر خواهد بود.
تا زمانی که جامعه باور نداشته باشد حاکمیت به دنبال حلوفصل مشکلات پیش روی مردم است، نمیتوان انتظار هیچگونه همکاری سازنده از طرف مردم با دولت داشت.
اولین اقدام برای تقویت سرمایه اجتماعی و بازگشت اطمینان به جامعه، برگرداندن اعتماد به بخشهای تولیدی کشور است.
در شرایطی که تحریمها، فروش نفت و ارزآوری را محدود و کل حیات جمعی را متأثر ساخته، تکیه بر بخشهای مولد اقتصاد میتواند موجب بهبود شرایط شود. فشارهای اقتصادی تحریمها به شدت هزینههای تولید را برای بخشهای مولد اقتصاد بالا برده است و در کنار آثار سوء تحریمها، تصمیمات اشتباه نیز مزید بر علت شده و عرصه را برای فعالیتهای بخش حقیقی اقتصاد تنگتر از گذشته کرده است.
نداشتن افق روشن برای بخشهای مولد، خطری جدی برای اقتصاد محسوب میشود. اگر تولید بر اثر این فشارها از میدان به در شود، عواقب ناخوشایندی در انتظارمان خواهد بود.
همانطور که میدانیم وضعیت صنعت در سال جاری مناسب نبوده است و چنان چه این روند ادامه یابد، شاهد بیکاری گسترده در کشور خواهیم بود.
بیکاری در کنار تورمهای فزاینده میتواند به نابسامانیهای اجتماعی دامن بزند و بروز چنین اتفاقی به معنای اثرگذاری تحریمهاست. هدف از تحریمها هم چیزی جز سلب اعتماد مردم و ازهمگسیختگی بین ملت و دولت نیست. در جلوگیری از چنین پیشامدی همه مسئولند و باید در کنار هم و با ایجاد اعتماد متقابل در برابر بدخواهان ایران بایستند. امیدوارم همه با درک شرایط خطیر کنونی سال آینده را با افق های روشنی آغاز کنیم.
۴۰ سالگی سن بلوغ است. همانطور که همه پیامبران در ۴۰ سالگی مبعوث شدند و مدیران کشورهای پیشرفته ۴۰ سالگی را جشن میگیرند، امیدواریم ۴۰ سالگی انقلاب آغاز جدیدی باشد.
انتخابات فرصتی برای تجدید قوای بخش خصوصی کشور است
در آستانه انتخابات دوره نهم اتاقهای کشور هستیم. این انتخابات فرصتی برای تجدید قوای بخش خصوصی کشور است. باید توجه داشت که شرایط پیش رو، مسئولیت اتاق را بیشتر میکند.
انتخابات اتاق مجالی برای انتخاب نمایندگان شایسته بخش خصوصی واقعی است. حضور پررنگ نمایندگان کارآمد بخش خصوصی واقعی در تصمیمسازیهای سرنوشتساز اقتصادی، حائز اهمیت است. دستان کمرمق تولید و صنعت کشور بیش از هر زمان دیگری چشم امید به تلاش مسئولانه بخش خصوصی دارد.
بیایید با همدلی و همیاری، انتخاباتی سالم بر پایه اخلاق را رقم بزنیم، چراکه بیش از هر زمانی نیازمند توجه به منافع ملی و تقویت سرمایه اجتماعی هستیم. از همه عزیزانی که در این سالها با مشارکت فعال و همراهی خود، مسیر را برای هر چه اثربخشتر بودن اتاق در عرصه اقتصادی هموار کردند، سپاسگزارم و همه ما امیدواریم شاهد حضور جمعی از تلاشگران در اتاق باشیم. زنده باد ایران