داوود سوری، اقتصاددان
دولت سیاستهای جسته و گریختهیی برای تحریک تقاضا، که هم انبساط مالی و هم انبساط پولی را درپی داشته، دنبال کرده است اما اینکه تا چه اندازه این سیاستها میتواند روند کاهشی نرخ تورم را در ماههای آینده ادامهدار کند به چند پارامتر نیاز است. از زمانی که دولت یازدهم بر سر کار آمد، کابینه اقتصادی تدبیر و امید به کاهش نرخ افسارگسیخته تورم که از دولت پیشین بهجا مانده بود، متمرکز شد. آنها با چالشی روبهرو بودند که راهی جز تکرقمی کردن آن نداشتند.
خوشبختانه دولت توانست به هدف موردنظر خود که تورم تکرقمی بود، دست پیدا کند. اما در این بین بحثی که اکنون در اقتصاد کشور وجود دارد که بسیار هم حائزاهمیت است، بحث رکود حاکم بر بخشهای مختلف اقتصادی است. رکود تنیده شده بر اقتصاد ایران جدا از بحث زمان ظهورش، در حال حاضر ناشی از سمت تقاضاست. به این معنا که قدرت خرید نه برای بنگاهها و نه برای خانوارها وجود ندارد و بالطبع زمانی که تقاضا و خریدی وجود نداشته باشد، رشد اقتصادی هم صورت نمیگیرد و قیمتها هم افزایش پیدا نمیکند.
اما اینکه دولت تا چه زمانی درنظر دارد که روند رو به کاهش نرخ تورم را ادامه دهد باید بر گزینهیی تاکید کرد که در مقابل دولت قرار دارد و دولت هم تحت فشارهایی به آن تن میدهد، بحث تسهیل تقاضاست. اگر در فاصله دوران فعالیت دولت یازدهم، دولتمردان فعالیتهایی انجام میدادند که میتوانست بخش عرضه را به نوعی توانمند کرد، سیاستهای تحریک تقاضا میتوانست همچنان انجام شود بدون اینکه قیمتها افزایش پیدا کند. در یک قاعده کلی اگر بخش عرضه به بخش تقاضا پاسخ مناسب دهد، قیمتها افزایش پیدا نخواهد کرد و اگر نتواند پاسخگو باشد، تبعا افزایش تقاضا به افزایش قیمت منتهی خواهد شد.
اما عامل دیگری که وجود دارد این است که دولت در چه حجمی میخواهد تقاضا را تحریک کند و چه فعالیتها و اقداماتی را برای تحریک تقاضا در نظر دارد که از دیدگاه من به نرخ قیمتها و چرخش آن مرتبط است. البته به نظر نمیرسد حداقل تا پایان امسال و عمر این دولت تورم افزایش چشمگیری پیدا کند چراکه کاهش نرخ تورم، تنها دستاورد دولت بهشمار میرود و به نظر نمیرسد دولت به این راحتیها این دستاورد را از کف دهد.
ازسوی دیگر یکی از اهداف تیم اقتصادی دولت تثبیت نرخ تورم در یک سطح معقول برای ثبات بخشی به اقتصاد است. اینکه صرف تورم تکرقمی، باتوجه به اینکه در هدفگذاری برنامه ششم توسعه که حدود 9درصد است، میتوان این هدف را محقق کرد یا نه، باید عنوان کرد که تورم تکرقمی درواقع شاهبیت هرگونه برنامهریزی اقتصادی در کشور است. نمیتوان هیچگونه برنامهریزی و امید به پیشرفتی وجود داشته باشد در صورتی که تورمهای چندرقمی در کشور به چشم بخورد. اینکه دولت توانسته در این فاصله به نرخ 8.7درصدی برسد بسیار مطلوب و حائزاهمیت است اما اینکه بتواند این نرخ را در این سطح نگهداری کند، نیازمند اقدامات دیگری است که دولت در آینده باید انجام دهد.
دولت باید بخشی را که مربوط به عرضه، تولید، رشد اقتصادی و اشتغال است را درنظر داشته باشد و بتواند این بخشها را تحریک کند. این مساله را باید درنظر داشت که بهدلیل شرایطی که در آن قرار داریم و بهدلیل نبود تقاضا، قیمتها هم با کاهش مواجه شده است و بهراحتی هم میتواند تغییر پیدا کند. این درحالی است زمانی که با کارشناسان و مردم صحبت میکنید درست است که نرخ کاهش پیدا کرده اما همه این انتظار و ترس را دارند که بهزودی این نرخ دوباره با افزایش مواجه خواهد شد.
همچنین این موضوع را باید درنظر داشت فاکتورهایی که در نرخ تورم تاثیرگذار خواهند بود زمانی که قیمتها افزایش پیدا کند، تغییر خواهند کرد. بنابراین اینکه نرخ تورم روند نزولی در پیش گیرد یک بحث است و اینکه این اطمینان بخشیده شود که این نرخ پایین خواهد ماند، بحثی دیگر. پایین ماندن نرخ تورم هم به اقدامات دولت در بخش عرضه و تولید بازمیگردد. آن زمان است که میتوان اطمینان بخشید که نرخ تورم در سطحی مطلوب و با روند نزولی پیش خواهد رفت.
ازسوی دیگر عمده کشورهای دنیا هسته سخت تورم را شکافته و به تورم زیر 5درصد دست پیدا کردهاند. درخصوص اینکه این موضوع میتواند در آینده نزدیک یکی از سرفصلهای عملکرد اقتصادی دولتمردان در ایران هم باشد باید گفت در دنیای امروز پایین نگه داشتن نرخ قیمتها یک لازمه بهشمار میرود. یعنی اگر در ایران بخواهیم رشد را تجربه کنیم یا به تولیدکنندگان این اطمینان را دهیم که در یک فضای مطلوب اقتصادی فعالیت دارند یا به نسل جوان امید بخشیم که اشتغالآفرینی خواهیم کرد، چارهیی نیست جز اینکه به اقتصاد کشور ثبات بخشیم و ثبات بخشیدن یعنی تورم را روزبهروز کاهش دهیم و اینکه بتوانیم به نوعی شوکهایی که به اقتصادمان وارد میشود را مهار کنیم تا بتوانیم نرخ تورم را پایین نگه داریم.
اما اینکه نرخ تورم تکرقمی شود و نوسانات کمی هم داشته باشد و افراد به این اطمینان دست پیدا کنند که این نرخ پایین خواهد ماند، لازمه رشد اقتصادی است و بدون این امر رشد و توسعه امکانپذیر نخواهد بود.