در تحلیلهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی از وضعیت «پرمخاطره بودن جامعه ایرانی» میگویند. نحوه اداره اقتصاد در این شرایط چگونه باید باشد و مدل مطلوب اقتصادی کدام است؟ زهرا کریمی، استاد اقتصاد دانشگاه مازندران میگوید: نحوه اداره اقتصاد ایران یا ترسیم الگوی مطلوب برای اقتصاد کشورپاسخ سادهای ندارد. ما الان در شرایط تحریمهای تمام عیار گرفتار هستیم. تحریمهای اقتصادی از جنگ نظامی دشوار است. ما در دهه 60 درگیر هشت سال جنگ بودیم ولی باز هم بخشهایی از کشور از جنگ آسیب ندید، ولی در تحریم اقتصادی نقطهای نیست که از اثر تحریم آسیب نبیند.
کریمی در گفتوگو با «پایگاه خبری اتاق ایران» میگوید: این دوره از اقتصاد ایران با دهه 60 قابل مقایسه نیست و مردم خسته و ناامید هستند. برای جنگ نظامی نقطه پایان وجود دارد ولی جنگ اقتصادی یا نقطه پایان ندارد یا این خط پایان نامشخص است. برای همین من راهکار خیلی سادهای نمیشناسم که بری گذر از وضع موجود به کمک ما بشتابد.
او ادامه میدهد: اقدام متعارف این است که دولت بتواند تورم را کنترل کند، عرضه را زیاد کند و تقاضا را سامان دهد ولی در شرایط فعلی امکان افزایش عرضه وجود ندارد. البته تقاضا تا حدودی کنترل شده و مردم به فروشگاهها هجوم نمیآورند. در حال حاضر در کنترل وضعیت انتظارات تورمی بد عمل شده است؛ آمارها هم این را نشان میدهد. سیاستهای متعارف برای بهبود وضعیت اقتصاد کشور جواب نمیدهد. دولت در شرایط تورمی چه کار میتواند بکند؟
کریمی تاکید میکند: دولت هیچ کاری نمیتواند بکند، نه تورم قابل کنترل است، نه میتواند قیمتهای حاملهای انرژی را بالا ببرد و نه از قطع یارانهها بگوید. البته در همه کشورهای دنیا در شرایط بحرانی و بیماری و پاندومی تصمیم گیری دشوار میشود. در ایران به دلیل درهم تنیدگی مشکلات اجتماعی، اقتصادی و سیاسی مردم خسته هستند.
او میگوید: راهکار اقتصادی پاسخگوی مشکلات اقتصادی نیست. شاید برای گذر از این وضعیت و تحریمها به دنبال دیپلماسی فعال اقتصادی بود. راهکار اقتصادی، سیاستهای پولی و مالی آچمز هستند. از طرفی به دلیل طولانی شدن بحرانها سیاستهای معمول جواب نمیدهد. دولت تلاش میکند اما امید و چشمانداز آینده روشن نیست. تنها راه ممکن در عرصه دیپلماسی دیده میشود و اینکه با ایجاد تفاهم در داخل تنشها به حداقل برسد.
این استاد دانشگاه معتقد است: راهکار را باید در خارج از حوزه اقتصاد جست وجو کرد. متاسفانه نهاد بروکراتیک و دستگاه اجرایی ناکارمد هستند؛ اگر خود آنها هم با تنشهای جدی مواجه است ولی با انباشت مشکلات روبرو است. در شرایطی بحرانی اقتصاد، مشکلات جناحی، عدم کارایی مناسب نهادها و پایین بودن بهره وری از مشکلات اساسی اقتصاد کشور است از طرفی شرایط اجازه اصلاح امرو و اصلاح ساختار را نمیدهد. ساختمانی دارید که لولههای ان آب میدهد.
کریمی میگوید: با تمام این وضعیت ظرفیتهایی در جامعه وجود دارد که ممکن است در بزنگاهها به کمک بیاید. همواره میشود این خوش بینی را داشت که مردم به دنبال چیزهای عجیب و غریب نیستند. سال 1392 را به خاطر بیاورید، آن زمان مردم واقعاً خوش بین بودند یا با برجام تنفس خوبی ایجاد شد. ولی همان زمان هم زد و خوردهای جناحی به اقتصاد ضربه زد و فرصتهای بینالمللی از بین رفت. اگر تنشهای بینالمللی را مدیریت کنیم و جناحهای سیاسی به تفاهم برسند، شاید بشود روزنهای برای تغییر یافت؛ روزنهای با گفتوگو و تفاهم برای رهایی.