سیدرضی حاجیآقا میری، رییس کمیسیون صادرات اتاق ایران
اولویت اقتصادی دولت کدام است؟ آیا عزم دولت در توسعه صادرات غیرنفتی جدی است؟ الزامات توسعه اقتصادی و توسعه صادرات غیرنفتی کدام است؟ یکی از اهداف دولت یازدهم در سال جاری، لایحه اصلاح نظام بانکی و تکنرخی شدن ارز است؛ آیا دولت در این جهت گامهایی برداشته است؟ همه این اهداف در دولتهای گذشته نیز مطرح بوده؛ اما به دلیل مسائل متعددی مانند وابستگی دولت به درآمدهای نفتی، این مهم، هیچگاه بهصورت شایسته محقق نشده است.
سیدرضی حاجیآقا میری، رئیس کمیسیون توسعه صادرات اتاق ایران در گفتوگو با پایگاه خبری اتاق ایران با طرح سؤال «نرخ ارز چه تاثیری بر توسعه اقتصادی دارد و جایگاه آن در برنامه ششم توسعه چگونه است؟» میگوید: «اساساً هر چیزی که بهصورت تصنعی و بهصورت جزیرهای طرح و عمل شود، ره بهجایی نخواهد برد.»
او تصریح میکند: «سیاست ارزی ایران، از دیرباز تا الان هرگز شفاف نبوده است.» به گفته حاجیآقا میری، از زمان برنامه چهارم توسعه تا به امروز دولتهای شعار دادهاند که باید سیاستهای ارزی شفاف باشد ولی در عمل هرگز به این مهم عمل نکردهاند.
در برنامه چهارم توسعه به سیاستهای ارزی اشارهشده بود؛ از همان زمان برنامه چهارم به بعد به این کار توجه نشده و ارز با فراوانی و کمبود دلارهای نفتی و قدرت و دخالت دولت دستخوش تغییر شده است. دولتها هر وقت که خواستند نرخ ارز را دستکاری کردند و آن را بالا و پایین بردند.
رئیس کمیسیون توسعه صادرات اتاق ایران، از تأثیر نرخ ارز در تولید واردات و صادرات میگوید: «این تلاطم به همه حوزههای اقتصاد لطمه میزند؛ این سیاست هم ضد تولید و صادرات است و هم ضربه به واردات میزند.»
او معتقد است: «هنوز هم دولت شعار تکنرخی شدن ارز میدهد که در عمل به آن ناموفق بوده است و حتی نمیتوان به این وعدهها اعتماد کرد.»
او اشاره میکند: «اخیراً محمدرضا پورابراهیمی، رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس از بورس ارز سخن میگوید؛ در کجای دنیا بورس ارز وجود دارد که ما میخواهیم چنین کنیم؟ با این پیشنهادها چه بلایی بر سر ارز، بازار مالی و اقتصاد کشور خواهد آمد.» او میگوید: «من فکر میکنم پارادایم اقتصادی در این کشور بهگونهای است که نمیتوان در بلندمدت روی برخی از گفتهها حساب باز کرد. همانطوری که در حرف از بخش خصوصی میگویند و این گفتن فقط در حد حرف است در مورد سیاستهای کلان ارزی هم اینگونه است. ما فقط حرف میزنیم و عمل نمیکنیم.»
در صورت بیثباتی نرخ ارز، آیا سرمایهگذار خارجی حاضر است که سرمایه خود را به ایران منتقل کند؟ حاجیآقا میری میگوید: «ما هنوز هم از قاچاق ارز صحبت میکنیم؛ مگر ارز در ایران تکنرخی و آزاد نیست؟ پس گفتن از ارز قاچاق چه معنایی دارد؟ این هم به ضرر صادرکننده است و هم به ضرر سرمایهگذار؛ سرمایهگذار خارجی چگونه میتواند در این شرایط، ارز خود را از کشور انتقال دهد؟ آیا در این شرایط آنها حاضر به سرمایهگذاری در ایران هستند؟»
چقدر در برنامه ششم توسعه به سیاستهای ارزی توجه شده است؟ رئیس کمیسیون توسعه صادرات اتاق ایران میگوید: «در برنامه ششم هم هیچ تغییری اصولی اتفاق نمیافتد. این تغییر به سازوکاری نیاز دارد که من این سازوکار را در دولت نمیبینم. اما اگر امکان انجام این کار به وجود بیاید، کاری شبیه به معجزه است.»
او میگوید: «اگرچه بخش خصوصی برای توسعه اقتصادی میخواهد موانع تولید، صادرات و واردات از مقابل آنها برداشته شود، سیاستهای مالی-ارزی اصلاح شود ولی اولین قدم در این راه عدم دخالت دولت در اقتصاد است.»
او میگوید: «اولویت اصلی بخش خصوصی این است که نهادهای دولتی و غیرخصوصی مسئولیت خود را به بخش خصوصی واگذار کنند. من فکر میکنم اگر تصدیگری دولت در اقتصاد کمتر شود خیلی از مشکلات برطرف خواهد شد.»