بر اساس سند چشم اندازه 20 ساله، ایران در سال 1404(2025 میلادی) کشوری است با بیشترین تعامل با محیط بینالملل. هنگامیکه کشوری بتواند با بهرهگیری از موقعیت جغرافیایی خود با همسایگان و کشورهای منطقه و جهان تعامل داشته و ارتباطات منطقهای را از طریق قلمرو خود امکانپذیر سازد، آنگاه به موقعیت ژئوپولتیکی دستیافته است. باوجود شبکههای زیاد خط لوله انتقال انرژی آسیای مرکزی و قفقاز برای صادرات انرژی به بازارهای جهانی، تنها یک خط لوله انتقال گاز ترکمنستان به ترکیه به ظرفیت حدود 10 میلیارد مترمکعب گاز (که بخشی از آن تا سال گذشته در ایران مصرف میشد) و سواپ نفت از دریای خزر (به ظرفیت روزانه حدود یک و نیم میلیون بشکه در روز که در دولت قبلی غیرفعال شده و از حیز انتفاع افتاده است) و یک مورد سواپ گاز آذربایجان به جمهوری خودمختار نخجوان (با ظرفیتی محدود)، هیچ خط لوله انتقال انرژی از ایران عبور نمیکند که به ارتقای موقعیت ژئوپلیتیکی ایران کمک کند. با نگاهی به شبکهها ارتباطی ایران با کشورهای همسایه میتوان این مورد را بررسی کرد:
از سال 1375 ایران موفق به اتصال راهآهن خود به راهآهن آسیای مرکزی (معروف به پروژه راهآهن مشهد- سرخس- تجن) شده است. راهآهن بافق - مشهد این مسیر را کوتاهتر کرده است. این مسیر هیچگاه با ظرفیت کامل خودکار نکرده و هزینه سرمایهگذاری آن احتمالاً بازگشت داده نشده است. با نگاهی به روند ترانزیت کالا از این مسیر میتوان بدان پی برد. مقررشده بود در این مسیر قطارهای مسافری نیز فعال شوند که هنوز اتفاق نیفتاده است.
ایران در سال 1382 موافقتنامه ایجاد راه ارتباطی بین ایران-افغانستان – آسیای مرکزی را با کشورهای افغانستان، ترکمنستان، تاجیکستان و ازبکستان امضاء کرده است.
ایران در چارچوب کمک به بازسازی افغانستان در کنفرانس برلن (2001) متعهد به کمک 500 میلیون دلاری به افغانستان شد. در راستای همین تعهد راه آسفالته درجهیک 123 کیلومتری دوقارون-هرات را احداث و به دولت افغانستان اهدا کرده است.
ایران در نظر دارد راه ارتباطی ریلی چابهار-مشهد را برای تسهیل ارتباط افغانستان با بندر چابهار و از آن طریق با آبهای آزاد و بهویژه هندوستان (متحد استراتژیک افغانستان) را احداث کند. این را بهموازات جاده ارتباطی چابهار - مشهد است که بخشهای زیادی از آن در حال بهرهبرداری است. این شبکه راهها میتواند در چارچوب محور شرق به توسعه اقتصادی و اجتماعی کشور یاری رساند.
بااتصال راهآهن زاهدان به شبکه سراسری راهآهن ایران، پاکستان نیز به شبکه راهآهن سراسری ایران متصل شده است. این پروژه به سازمان همکاریهای منطقهای (اکو) کمک شایانی کرده است. اکنون امکان حملونقل بار و مسافر از پاکستان به اروپا از طریق ایران فراهمشده است.
راهآهن قزوین-رشت-انزلی-آستارا (که بخش قزوین-رشت آن بهزودی فعال خواهد شد)، برای اتصال راهآهن ایران به جمهوری آذربایجان و روسیه در دست اقدام است. پس از فروپاشی اتحاد شوروی راهآهن ایران که از نقطه مرزی جلفا به شبکه راهآهن سراسری اتحاد شوروی متصل میشد، در اثر درگیریهای بین دو جمهوری آذربایجان و ارمنستان بر سر مسئله قرهباغ مسدود شد. در سال 1374 در همایش شناخت استعدادهای بازرگانی – اقتصادی آذربایجان اینجانب طی ارائه سخنرانی پیشنهاد اتصال راهآهن ایران به آستارا (که در آنجا در نقطه مرزی در شهر آستارای جمهوری آذربایجان راهآهن وجود دارد) به مسافت تنها 185 کیلومتر را ارائه دادم که به راهآهن آستارا متصل شود و ازآنجا به راهآهن سراسری روسیه متصل گردد. در سال 1375 هنگام دیدار رئیسجمهور وقت (آقای هاشمی رفسنجانی) این پیشنهاد موردپذیرش قرار گرفت و مقرر شد که این طرح انجام شود. در سال 1378 مطالعه و نقشهبرداری این مسیر آغاز شد. اما متأسفانه دیگر هیچگونه فعالیتی در این زمینه صورت نگرفت و طرح متوقف شد. اکنون پس از گذشت حدود 10 سال راهآهن قزوین-رشت قرار است در آیندهای نزدیک مورد بهرهبرداری قرار گیرد.
راهآهن ایران-ترکمنستان-قزاقستان در حاشیه شرقی دریای خزر ارتباط ریلی ایران را با قزاقستان و روسیه در خارج از شبکه آسیای (که دولت ازبکستان موانع زیادی برای این ارتباط ایجاد میکند)، شبکه راهآهن ایران را به شبکه راهآهن آسیای مرکزی، شبکه راهآهن سراسری روسیه (بهویژه سیبری و بایکال) و از آن طریق به چین متصل میکند. این شبکه در سال 1393 به بهرهبرداری رسید.
کریدور بینالمللی ترانزیت شمال-جنوب، برای ایجاد شبکه ارتباطی جایگزین مسیر دریایی سنتی حوزه اقیانوس هند و شمال اروپا، برای ایجاد کریدوری زمینی – دریایی بین روسیه- ایران- هند با گذر از دریای خزر، خاک ایران، حوزه اقیانوس هند، در سال 2000 بین ایران، روسیه و هند در سنت پترزبورگ روسیه به امضا رسید. مقررشده بود در این مسیر سالانه بیش از 20 میلیون تن کالا بین سه کشور و کشورهای مسیر جابجا شود. این مسیر هزینه و زمان جابجایی کالا را نسبت به مسیر سنتی دریایی بین 30 تا 40 درصد کاهش میدهد. متأسفانه این مسیر چندان فعال نبود. به نظر میرسد این مسیر بیشتر ازنظر استراتژیک برای روسیه طراحیشده است. به همین سبب پس از سالها سکون، اکنونکه روسیه با تحریمهایی مواجه شده است قصد فعال کردن این مسیر را دارد. بااینوجود میتوان دریافت که نیاز روسیه به ایران برای ارتباط با جهان بیش از نیاز ایران به روسیه است که باید از طرف برنامه ریزان و سیاستمداران مورد ملاحظه برای امتیاز گیری از روسیه تبدیل شود. اخیراً شرکتهای حملونقلی هندوستان برای بررسی فعالسازی این کریدور به ایران آمده و در این زمینه مذاکراتی صورت گرفته است.
بهغیراز راه ارتباطی دوقارون-هرات که مسیری فعال، سازنده و پویا و پررفتوآمد و مورد بهرهبرداری اساسی قرار دارد، بقیه شبکههای ارائهشده، یا بهرهبرداری نشده، یا با ظرفیت کامل کار نمیکنند.
اکنون به سبب بروز بحران بین روسیه و اوکراین و ناامن شدن کریدور هوایی مسیر پروازهای اروپا- آسیا-اقیانوسیه، از فضای اوکراین و روسیه و از سوی دیگر تحریمهای اروپا علیه روسیه، کریدورهای هوایی ایران جایگزین و مورداستفاده قرارگرفتهاند. حجم پروازهای عبوری از فضای ایران شش مرتبه افزایشیافته و به ارتقای جایگاه سیاسی ایران در محیط بینالملل منجر شده است.
مدتها در اثر ناامنیهای ایجادشده توسط توسعه فضای اشغالی داعش (دولت اسلامی) در عراق و سوریه، ترانزیت بین ترکیه و اروپا با عراق از مسیر ایران انجام شد. طی آن دوره حجم کالاهای ترانزیتی از مسیر ایران سه برابر افزایشیافته بود. این مورد نشان میدهد که قلمرو ایران موقعیتی مناسب در منطقه دارد.
ازآنجاکه حدود 90 درصد گاز صادراتی روسیه به اروپای غربی از مسیر اوکراین میگذرد و حدود 40-50 درصد گاز وارداتی اروپا از این مسیر تأمین میشود، در اثر بحران اوکراین و روسیه و تحریمهای اقتصاد و سیاسی آمریکا و اتحادیه اروپا علیه روسیه (شامل اشخاص، بانکها و مؤسسات مالی و پولی و دولت روسیه)، احتمال دارد ترانزیت گاز روسیه به اروپا دچار اختلال شود (موردی که چند بار در سالهای گذشته اتفاق افتاده و اروپا را با دشواریهایی روبرو شده است). تاکنون روسیه بازار گاز اروپا را در انحصار خود داشته و ایران را بهعنوان دومین دارنده ذخایر اثباتشده گاز جهان در رقابت با خود میدید و اجازه ورود ایران به اروپا را نمیداد (نمونه آن خرید تأسیسات گازرسانی ارمنستان به بهانه بدهی دولت ارمنستان به روسیه و جلوگیری از صدور گاز ایران به گرجستان از طریق خط لوله ارمنستان در سال 2005). نگارنده در چند مصاحبه در این زمینه درباره استفاده ایران از این فرصت و تشویق اروپا به سرمایهگذاری در منابع گاز و استخراج و صادرات آن به اروپا پیشنهادهای لازم را داده است. خوشبختانه پس از چندی، دولت ایران از محافظهکاریهای قبلی و ملاحظات منافع روسیه دست برداشته و وزارت نفت در این زمینه پیشنهادهایی به اروپا ارائه داده است.
سالهاست مسئله خط لوله صلح برای انتقال گاز ایران به هندوستان از طریق پاکستان مطرح و به نتیجهای نرسیده است و روسیه ایران را تشویق به ادامه این مسیر برای صادرات گاز میکند (و حتی چندین بار گاسپروم روسیه پیشنهاد سرمایهگذاری و همکاری با ایران در این مسیر را داده است) و خود میخواهد یکهتاز بازار انرژی اروپا باشد.
اکنون با آغاز دوره دوم ریاست جمهوری دکتر روحانی، رئیس دولت امید و تدبیر، فرصت مناسبی برای ایران پیشآمده است تا با استفاده از فضای مناسبی که در اروپا پیشآمده و جریان مثبتی که پیامدهای موفق برجام به دنبال داشته است، نسبت به این تحولات با جدیت کار کند و به ارتقای جایگاه شایسته ایران که در سالهای اخیر از آن دورافتاده است اقدام کند.