روز جهانی کارگر و روز معلم گرامی باد

رادیو مجازی اتاق ایران - 8 اردیبهشت 1403

در جستجوی سرپناه

تام نوتال: بحران مهاجرت در اروپا تنها بخشی از یک مشکل جهانی است؛ دنیای ثروتمندان باید در مدیریت پناهندگان بهتر عمل کند.

23 تیر 1395
کد خبر : 2468
اشتراک گذاری
اشتراک گذاری با
تلگرام واتس اپ
لینک

احمد مانند دیگر دانش‌آموزانی که پیش از او به آلمان آمده‌اند با صرف و نحو افعال درگیر است. اشتیاق فراوانی به یاد گرفتن دارد و با شوق و ذوق به داوطلبانی که به آن‌ها زبان می‌آموزند گوش می‌دهد. او تمام تلاش خود را به کار بسته تا با غول زبان آلمانی مقابله کند و سختی‌های قواعد دستوری را پشت سر بگذارد. با کمی سختی می‌گوید: «من آلمانی‌ها را دوست دارم اما فقط نمی‌توانم به زبان آن‌ها صحبت کنم.»

این تنها مشکل احمد نیست. او به عنوان یک پناهنده 24ساله سوری نمی‌تواند در برلین وارد جامعه بشود؛ نخستین مورد نیز به محل سکونت او باز می‌گردد که بسیار دور از برلین است. احمد حتی اگر بخواهد نمی‌تواند به بازار کار آلمان دسترسی پیدا کند و برای خود کاری دست‌وپا کند. مشکل زبان باعث شده او حتی نتواند به شغل‌های بی‌ارزش آلمان نیز دسترسی پیدا کند. به این ترتیب اکنون او در یک قفس اسیر شده‌است.

پای احمد در نوامبر گذشته به ایران باز شد، او همراه با صدها هزار سوری دیگر از طریق ترکیه، یونان و حوزه بالکان به آلمان پناه آورده‌است. او نیز مانند دیگر سوری‌ها نه تنها از سوریه بلکه از لبنان نیز گریخته‌است و اکنون راهی برای بازگشت به خانه ندارد. قصه احمد در حقیقت داستان چالش‌های پیچیده‌ای است که آلمان و چندین کشور اروپایی دیگر با آن مواجه شده‌اند. موجی از تازه‌واردان به این کشورها پناه آورده‌اند اما نه مهارت زبانی کافی دارند و نه شایستگی لازم برای دسترسی به بازارهای کار این کشورها را در خود دارند. این جامعه‌ای که در دل جوامع پیشین اروپایی شکل گرفته‌اند به زمان، منابع و سرمایه سیاسی نیاز دارند. در برخی از کشورها رفاه، مسکن و اشتغالِ آن‌ها به یک معضل بزرگ تبدیل شده‌است.

درامی که در سال گذشته رخ داد به اروپا ثابت کرد نمی‌تواند خودش را نسبت به مشکلات همسایگانش عایق کند. پناهندگان سوری برای سال‌ها زندگی خود را از نو در ترکیه، لبنان و اردن می‌ساختند؛ جدا از آن‌ها میلیون‌ها نفر نیز در درون خاک همان کشور دربه‌در و آواره شدند. از میان 13میلیون نفری که به دلیل جنگ آواره و بی‌پناه شده‌اند، 7میلیون در خود سوریه و 6میلیون به دیگر کشورها رفته‌اند. اما از کل این تعداد تنها 1میلیون نفر به اروپا مهاجرت کرده‌اند. لبنان در حال حاضر میزبان 1میلیون و 70هزار پناهنده است که نام آن‌ها به ثبت رسیده، البته تعداد کل پناهندگان در این کشور بیش از 1میلیون و 500هزار نفر برآورد شده‌است. این تعداد برای کشوری با 4میلیون و 500هزار نفر جمعیت یک بار بزرگ به شمار می‌آید. در اردن نیز 1میلیون و 300هزار پناهنده حدود یک‌چهارم از جمعیت این کشور را بلعیده‌اند و هزینه‌هایی را برای این کشور به دنبال دارند. پیش‌تر دولت‌ها و مقامات در خاورمیانه در مورد سیلی مهاجران و پناهندگان به اروپا هشدار داده بودند. اما تا زمانی‌که قوانین مشخص و قدرتمندی در سطح بین‌المللی وجود نداشته باشد احمدها با بیداری خود به صورت ناخواسته پا به کشورهای اروپایی می‌گذارند و مشکلات را برای اروپا و سایر مناطق تشدید می‌کنند. چیزی که زمانی مشکل لبنان بود امروز مشکل آلمان است. خیلی دیر شده اما بالاخره جهان پیشرفته دریافت که حمایت‌های بین‌المللی از مهاجران و پناهندگان چقدر خلل‌پذیر است. و اروپا که 65سال پیش آغازگر رژیم پناهندگی بود امروز باید نقش کاتالیستی برای ایجاد تغییر را ایفا کند.

مسئله 60میلیون

به لطف بمب پناهندگانی سوری، کمیساریای عالی پناهندگان سازمان‌ملل جمعیت آوارگان جهان را در دوران پس از جنگ 60میلیون نفر اعلام کرد که از این تعداد 20میلیون نفر در داخل کشور خود آواره هستند (در این آمار، تنها پناهندگانی که نام آن‌ها به ثبت رسیده وجود دارد و دیگر ارقام در دسترس نیست). تنها چند نقطه روشن وجود دارد که برخی از این پناهندگان با ایجاد صلح دوباره به خانه و کاشانه خود بازگردند اما در دیگر موارد شرایط هر روز بدتر می‌شود. درگیری‌های تازه در سودان جنوبی جرقه مشکلات جدید پناهندگی را روشن کرده‌است. این در حالی است که مشکلات کهنه مثل سومالی هنوز مانند زخمِ سرباز هستند.

البته هیچ قانونی وجود ندارد که بگوید تعداد پناهندگان در جهان الزاماً افزایش پیدا می‌کند. تنش‌ها و کشمکش‌ها همانطور که آغاز می‌َشوند ممکن است به پایان برسند. اما شاید آنچه نگران‌کننده به نظر می‌رسد این است که 45درصد از این تعداد پناهندگان در حال حاضر کسانی هستند که در جنگی پنج‌ساله گرفتار شده‌اند. سوری‌ها آخرین نمونه این پناهندگان هستند و هر چه سفر آن‌ها به کشورها بیشتر می‌َشود خوشامدگویی کشورها به آن‌ها کم‌رنگ‌تر می‌شود. اوضاع وخیم ترکیه، اردن و لبنان اکنون به اروپا سرایت کرده‌است.

اکثر مقامات اروپایی از اینکه باید به صورت قانونی مرزهای خود را به روی این پناهندگان باز نگه بدارند، عاصی شدند و برخی دچار شوک شدند؛ به همین خاطر است که بسیاری از آن‌ها از سازمان ملل درخواست کردند در قوانین پناهندگی و کنوانسیون‌ها در این زمینه تجدیدنظر کند. این در حالی است که این قوانین پایه و اساس حمایت از افرادی را تشکیل می‌دهد که از کشورهای خود به هر دلیلی می‌گریزند. این قوانین چهارچوب بسیاری از دیگر قوانین را تشکیل می‌دهند.

اما همانطور که جیمز هتوی کارشناس قوانین مهاجرت در دانشگاه میشیگان می‌گوید، این قوانین ابزاری انعطاف‌پذیر بوده‌اند. در این قوانین پناهنده کسی تعریف می‌شود که در کشور خود تحت خطر است و نیاز به حمایت دارد. اکنون مشخص شده سیاستمدارانی که از ترس جنگ جهانی دوم، قوانینی را برای حمایت از این افراد در نظر گرفته بودند از اقدامات خود پشیمان هستند. در همان زمان که این قوانین و کنوانسیون‌ها به تصویب رسید نیز عده بسیار کمی به دوام آن باور داشتند.

اروپا بر سر دو راهی

اکثر پناهندگانی که به کشورهای دیگر رفته‌اند دوست دارند دوباره به کشور خود بازگردند اما راه برای آن‌ها بسته است. سومالی‌ها، سوری‌ها و افغان‌ها هیچ راهی برای بازگشت ندارند به همین خاطر از سال 1983 تا کنون تعداد بازگشت‌ها کاهش شدیدی داشته‌است. در این شرایط شاید کشورهای اروپایی بیشترین کمک را در توان داشته باشند. آن‌ها باید با وام‌های کم‌هزینه در برخی از مناطق خاص به حل این مسئله کمک کنند. پیتر ساترلند کارشناس مسائل مربوط به مهاجرت در یادداشتی نوشته‌است: «کاملاً ناعادلانه است که نزدیک بود به مناطق بحرانی، در کشورها ایجاد مسئولیت کند.»‌ به همین خاطر است که اکثر قوانین به اقداماتی در سطح بین‌المللی اشاره می‌کند. بحرانی که سال گذشته در اروپا ایجاد شد به خوبی نشان داد که رژیم پناهندگی در جهان ضعف‌های بسیاری دارد.

در اروپا اکثر پناهندگان مطابق با استانداردهای جهانی به زندگی ادامه می‌دهند. در برخی از کشورها پناهندگان پیش از آنکه وضعیت پناهندگی خود را به ثبت برسانند مشغول به کار می‌شوند. مسکن و آزادی جابه‌جایی در اختیار آن‌ها قرار می‌گیرد. آن‌ها پس از پنج سال به یکی از ساکنان معمولی اروپا تبدیل می‌شوند. از آنجا که اروپا نمی‌خواهد این شرایط را تغییر بدهد، به بستن مرزهای خود روی آورده‌است. در این سال‌ها دولت‌های غربی آب را در مورد پناهندگان گل‌آلود کرده‌اند. این مسائل نوعی عدم اطمینان و اعتماد را ایجاد کرده‌است. آنچه مسلم است این است که سیاستمداران اروپا در آینده با مشکلات بسیاری مواجه خواهند شد؛ جریان پناهندگان در این مدت فضای سیاسی را در اروپا به شدت آلوده کرده‌است. هر انتخابات سیاسی در اروپا می‌تواند متشنج بودن شرایط را به خوبی نشان بدهد. در این گزارش تأکید داریم که کنوانسیون پناهندگان باید حفظ شود اما باید برای اجرایی شدن آن‌ها به صورت دقیق تدابیری اندیشید.  

موضوعات :
در همین رابطه