در واگذاری واحدهای صنعتی به بخش خصوصی باید موارد متعدد مدنظر قرار گیرد. صرف انتقال مدیریت یک واحد صنعتی یا تولیدی به بخش خصوصی نمی تواند در راستای خصوصی سازی راهگشا باشد. در واگذاری پالایشگاه کرمانشاه باید نگاهی جامع اعمال می شد، که اینگونه نبود. معمولاً در واگذاری طرحهای بزرگ مسائلی ازایندست پیش میآید اما در این بین باید به چند نکته دقت کرد.
ابتدا باید مشخص شود چه منطقی پشت این واگذاری است، آیا واقعاً هدف افزایش کارایی و بهرهوری و همچنین سود ده شدن پالایشگاه بوده، یا هدف این بوده که این واحد صنعتی از گردن دولت باز شود و مدیریت آن به دیگری سپرده شود. پالایشگاه کرمانشاه در طول 3 نسل با مردم این شهر بوده است. این پالایشگاه در بطن شهر کرمانشاه واقعشده و یک نماد و یکی از ویژگیهای شهر کرمانشاه است؛ پس باید برای واگذاری با مسئولان استان، نمایندگان مجلس و دیگر مسئولان محلی همفکری صورت میگرفت.
باید هدف اصلی از این واگذاری برای مردم و مسئولین محلی کرمانشاه مشخص شود. مردم و مسئولان باید حداقل توجیه شوند که دلیل واگذاری پالایشگاه و شیوه این واگذاری چطور بوده است. شفاف سازی در زمینه واگذاری های واحدهای صنعتی اولویت دارد. باید اطلاع دقیقی از شیوه واگذاری، مضامینی که برای این واگذاری وجود دارد و حتی آینده شغلی نیرویهای پالایشگاه در اختیار مردم و مسئولان قرار گیرد.
حتی اگر نیت کار واگذاری پالایشگاه به بخش خصوصی درست و منطقی بوده اما چون این موارد بهطور کامل رعایت نشده به نظر میرسد که در خصوص واگذاری پالایشگاه کرمانشاه به بخش خصوصی شتابزده عمل شده است.
نگرانی که در خصوص واگذاری پالایشگاه وجود دارد این است که اگر پالایشگاه کرمانشاه پس از اینهمه سال آنقدر ضرر داده که مجبور به فروش آن شدیم، پس دیگر پالایشگاهی مانند آناهیتا که بیش از 10 سال است مردم منتظر آن هستند چه توجیه اقتصادی دارد؟ از این منظر توجیه پالایشگاه آناهیتا هم به خطر میافتد.
لازم به ذکر است اگر واگذاری پالایشگاه کرمانشاه به بخش خصوصی توانمند صورت گرفته باشد، قطعاً نتیجه خوبی خواهیم گرفت. کما اینکه درگذشته نیز مواردی البته در نمونه کوچکتر از واگذاری داشتهایم که نتیجه مثبت بوده است. دو واحد صنعتی کابل باختر و شیر بیستون ازجمله این موارد هستند.
در شرایط کنونی بهتر است به حساسیتهایی که در مورد واگذاری پالایشگاه کرمانشاه مطرح شده توجه شود و سوالات موجود پاسخ داده شود.