ایجاد مافیا و رانت در اقتصاد به دلیل تصمیمات یکشبه و بدون مطالعهای است که از طرف تصمیم گیران گرفته میشود. دولت اکنون تصمیمگیرنده اصلی و تعیینکننده سیاستها است. دولت زمانی اعلام کرد که ارز 4200 تومان خواهد شد و فقط این ارز در دست یک عده خاص قرار میگیرد. طبیعتاً افرادی که به ارز نیاز دارند و در دستهبندی دولت جایی ندارند نمیتوانند نیازهای ارزی خود را برطرف کنند درنتیجه بازاری دیگر برای تأمین ارز موردنیاز شکل خواهد گرفت.
اگر دولت از ابتدا با برنامه، تصمیمهای منطقی میگرفت که به چه کالاهایی ارز دولتی تعلق میگیرد، شرایط آشفته کنونی در بازار شکل نمیگرفت.
مشکل کنونی سیستمی و ساختاری است و سیاستهای اشتباه باعث به وجود آمدن آن هستند. نباید برنامههای آنی و عجولانه را تنظیم کرد که توان اجرایی آن نباشد. اگر برنامهریزیهای درست صورت گیرد و طبق آن برنامهها پیش رود، مشکلی پیش نخواهد آمد. قوانین، مقررات، بخشنامهها و لوایح را دولت تنظیم میکند. بیشک مافیا اقتصادی نمیتواند این قانونها را تنظیم کند تنها میتواند از فرصت پیشآمده سوءاستفاده کند. زمانیکه زمینه برای فعالیت مافیا اقتصادی فراهم باشد و آن را با دست خودمان ایجاد کنیم زمینبازی که همان کشور و اقتصاد آن است در دست این افراد قرار میگیرد.
از سوی دولت گفته شد که نرخ ارز ۴۲۰۰ تومان است، بدون آنکه به راهکارها و مسائل مرتبط دیگر توجه شود. در اتاق ایران حدود پنج سال است که به دنبال آن هستیم که یکسانسازی نرخ ارز اتفاق بیفتد و بارها پیشنهاد آن از سوی اتاق به دولت دادهشده است. نرخ ارز باید پیشتر از اینها تعیین و تکرقمی میشد اما زمانش و اینکه با چه پشتوانهای اتفاق بیفتد بسیار مهم است. دولت در سیاست ارزی اخیر راه را باز گذاشته و اعلام کرده است که تمامی تقاضاها برای ارز و سکه را بدون محدودیت تأمین میکند؛ بنابراین افراد اقدام به خرید سکه با تعداد بالا کردند و آن را در سامانه به ثبت رساندند؛ اما بعد از مدتی با این اشخاص برخورد شد. درصورتیکه ازنظر قانونی و عرفی کار خلاف و اشتباهی صورت نگرفته بود؛ اما چون تصمیم یکشبه و بدون برنامهریزی بود، سبب التهابات بازار اقتصادی و تورمها شد. حتی فردی که چند هزار سکه خریده بود بازداشت شد. امر بدیهی است که یک فرد عادی نمیتواند این تعداد سکه را خریداری کند و بیشک عملی خلاف قانون صورت گرفته اما باید دید چه تصمیم و ساختاری به او اجازه این خرید را داده است.
دولت با تصمیمات خود موجب به وجود آمدن مشکل میشود و در ادامه تلاش میکند که از این روند جلوگیری کند. باید پرسید چرا ابتدا خود دولت چنین فضایی را مهیا میکند که بعدازآن بخواهد با صرف نیرویی بیشتر مانع آن شود؟ افراد سودجو که روابط خاصی دارند منتظر هستند که از چنین شرایطی استفاده کنند و نتیجه آن نرخ ارزی خواهد شد که حتی در یک 24 ساعت نمیتواند ثبات داشته باشد. پیشازاین هم کاهش نرخ سودهای بانکی سیاست اشتباهی بود چراکه باعث شد مقدار کثیری پول سرگردان و خارج از خدمت بانکها تولید شود و باعث افزایش نقدینگیها شود و به سمت سفتهبازی، خریدوفروش ارز، سکه و ... جهت بگیرند. اگر از ابتدا برای این سیاستها محدودیت در نظر گرفته میشد و با هر کس که تعدی میکرد، برخورد صورت میگرفت، مشکل به وجود نمیآمد. البته لازم به ذکر است که رانتی وجود دارد که کسی میتواند هزار عدد سکه خریداری کند.