در هفته گذشته همزمان با تخلیه حباب بازار آزاد ارز و سکه، شاخص کل بورس هم قرمزرنگ شد که این امر نشان از فرصتسوزی بازار سرمایه بر اساس بیتدبیری مدیران آن دارد. علل این موضوع بارها بررسی شدهاند و اکنون باید راهکارهایی برای نجات این بازار ارائه داد که در ادامه به آن اشاره میشود.
به دنبال ارسال نامهای توسط پیشکسوتان بورس به مقامات ذیربط، سران سه قوه تشکیل جلسه داده و برای تقویت ساختار مالی شرکتهای پذیرفتهشده در بورس مصوب کردند که همانند سایر کشورها، سود تخصیص دادهشده به سرمایهگذاری مجدد و اجرای طرحهای توسعه از مالیات معاف باشند؛ اما به علت منفعل بودن مدیریت بورس، این مصوبات هنوز به شرکتها ابلاغ نشده است. اگر این طرحها به مرحله اجرا برسند، به دنبال آن دهها هزار شغل ایجاد میشود.
نکته دوم این است که بازار اولیه و تأسیس شرکتهای سهامی عام از زمان پایان مدیریت اللهوردی رجایی سلماسی، نگارنده و حسن فهیمیراد متوقف شده است. در آن زمان شرکت توسعه صنعتی ایران با 230 هزار سهامدار و شرکت توسعه معادن روی ایران با 130 هزار سهامدار تشکیل شدند. اگر این فرآیند بار دیگر آغاز شود و پروژههای مشخص مانند ساخت آزادراهها و استفاده از آبیاری مدرن بهجای آبیاری سنتی برای زمینهای کشاورزی، شروع به فعالیت کنند، علاوه بر جذب نقدینگی، صدها هزار شغل به وجود میآید.
در بررسی راهکار سوم باید گفت که نرخ بهره در انگلستان 5/0 درصد است، اما نرخ بازده اوراق قرضه 10ساله دولت بریتانیا به 5/1 درصد میرسد. حال اگر در ایران اوراق بهادار اسلامی با نرخ حداقل ۲۳ درصد منتشر شوند، میتوان بخش بزرگی از نقدینگی را بهسوی فعالیتهای مولد اقتصادی هدایت کرد. اجرای همه این پیشنهادها و راهکارها وظیفه مسئولان بازار سرمایه، بهویژه رئیس سازمان بورس و اوراق بهادار است.
متأسفانه باید اعتراف کرد که شورای عالی بورس و مسئولان وزارت اقتصاد آگاهی چندانی به این شیوه مدیریتی ندارند و بهجای بهکارگیری شیوههای مولد و اشتغالزا، اقدامات دیگری در بورس رخ میدهد.
برای مثال، فرمول محاسبه قیمت خوراک پتروشیمیها را مسئولان بورس به شکل مندرآوردی و غیرعلمی تهیه کردهاند که بر اساس آن، قیمت خوراک چهار برابر میانگین رقم میخورد و اگر مصوبه دولت به اجرا برسد ما دیگر مزایایی در این زمینه نخواهیم داشت. چنانکه پس از ابلاغ این فرمول، دیگر کلنگ هیچ کارخانه جدید پتروشیمی به زمین نخورد. درحالیکه رقیب اصلی ما در این حوزه، یعنی عربستان برنامه هفتساله برای تولید۲۴۰ میلیون تن خوراک تدوین کرده، ما برای تولید 62 میلیون تن خوراک اندر خم یک کوچه ماندهایم.
استفاده از این فرمول اشتباهی آشکار است که باید اصلاح شود. زیرا ضربهای بزرگ به اقتصاد و منافع ملی وارد میکند. در واقع اکنون فرمول تغییر نکرده است، ولی مسئولان بورس، مبنای تعیین قیمت خوراک را نرخ برابری ریال در برابر دلار گذاشتهاند. یعنی اگر دلار برفرض به ۲۰ هزار تومان برسد، به همان نسبت قیمت خوراک پتروشیمیها افزایش مییابد. حال اینکه چرا این فرمول تنها برای پتروشیمی اختراع شده، جای شبهه و سؤال است و مزیت داشتن بزرگترین ذخایر گازی جهان را خنثی میکند.