هفته بسیج گرامی باد

رادیو مجازی اتاق ایران 30 آبان 1403

دوران نفت سخت و توسعه ملی

رئیس کمیسیون انرژی اتاق ایران در یادداشتی بر ضرورت تغییر رویکرد در بازار انرژی کشور تاکید کرد. به گفته او باید از خوش‌بینی در عرضه جدید نفت و گاز از دشمنی‌های دست‌راستی‌های امریکایی، وهابی‌ها و صهیونیسم بین‌الملل برحذر باشیم. این غفلت به دشمنان تاریخی و حال و آینده فرهنگ و ملیت ایرانی فرصت می‌دهد که از نقش جهانی ایران در صحنه‌های متعدد و از جمله از سهم جهانی نفت ایران بکاهند.

02 دی 1397
کد خبر : 16903
اشتراک گذاری
اشتراک گذاری با
تلگرام واتس اپ
لینک

رویکردهای بازار نفت، ساختار وتنوع مخازن، کهنه شدن چاه‌ها و میدان‌های قدیمی در اغلب نواحی و کشورهای جهان، تغییرات عمده در تکنولوژی‌های تولید، فرآوری و مصرف فرآورده‌های نفتی، نیاز به دیدگاه‌های جدید از صدر تا ذیل صنعت نفت و گاز دارد. قانون ملی شدن صنعت نفت با هدف «به نام سعادت ملت ایران» رقم خورده بود. اکنون که سه نسل از آن زمان می‌گذرد کجاست آن سعادت؟! چگونه باید آن را اندازه گرفت.
با اینکه در روزهای اخیر، در روزآوری‌های بازار جهانی نفت با ترامپ و در اجلاس اوپک ایران پیروزی‌های نسبی به‌دست آورد و دیدگاه غلط و نافرهیخته نفت ارزان و صفر شدن صادرات نفت ایران مفتضحانه شکست خورد و حتی تولیدکنندگان امریکایی نفت‌های غیر متعارف (نفت از سنگواره شیل) در عمل به شکلی با ایران در ساختار قیمت نفت همدل شدند، باید از خوش‌بینی در عرضه جدید نفت و گاز از دشمنی‌های دست‌راستی‌های امریکایی، وهابی‌ها و صهیونیسم بین‌الملل برحذر باشیم.  این غفلت به دشمنان تاریخی و حال و آینده فرهنگ و ملیت ایرانی فرصت می‌دهد که از نقش جهانی ایران در صحنه‌های متعدد و از جمله از سهم جهانی نفت ایران بکاهند وبازاری برای ایران در صحنه گاز طبیعی وانگذارند. وقت آن رسیده که در رویکردهای مهم دنیای انرژی به‌طور عام و در دنیای نفت وگاز به‌طور خاص نظام و ملت ایران، همچون دوران نهضت ملی‌شدن نفت که جهان پس‌از جنگ دوم جهانی را رقم زد، دوران سازی‌تازه‌ای بکنند. و چند نکته در این دوران‌سازی جدید مهم است:
1-‌ آسانی در تولید نفت، آسانی در فروش، آسانی در مصرف و آسانی در خرج (یا به قولی در برج پول نفت) درآمدهای نفتی ناشی از صادرات یا آسانی در مصرف داخلی، به سرآمده است. در 150 سال گذشته کار و تصمیم در مورد نفت به دیدهای مهندسی از مخزن، چاه، تجهیزات سر چاهی، وسایل انتقال نفت و فرآوری و توزیع برای مصارف داخلی خلاصه می‌شد. این رویکرد در بیشتر نقاط جهان هم که در کار تولید نفت بودند مشاهده می‌شد. نتیجه آن فقر عمومی و ناحیه‌ای در بسیاری از این نقاط حتی مناطقی از تگزاس در امریکا بود. تا چه رسد به فقر عمومی در مکزیک، ونزوئلا، ایران، عراق و حتی عربستان. رویکرد عدم توسعه ملی و منطقه‌ای در بسیاری از نقاط نفت خیز جهان، مشکلات اجتماعی/ اقتصادی و سیاسی فراوانی برای کشورهای صاحب میدان‌های نفتی به‌وجود آورد. تضاد ناشی از رونق ظاهری در یک نقطه محدود با فقر و عقب ماندگی عمومی موجب اعتراض، جنبش و حتی شورش و انقلاب در این کشورها شده است. از جمله می‌توان گفت انقلاب‌های مکزیک، ونزوئلا، ایران، عراق و کودتاهای متعدد در نیجریه، اندونزی، گابن و اکوادور زیرساخت در تضادهای اجتماعی نفتی داشتند.
این بی‌سیاستی‌ها نمود چپاول ذخایر طبیعی در یک نقطه و صرف منافع مادی حاصل از این ثروت‌های بین نسلی، مخارج سفیهانه، توزیع رانت، مشارکت بیگانه بوده که عموم مردم را به واکنش منفی نسبت به این صنعت وامی‌داشت. در اوان نهضت ملی شدن نفت کتابی نوشته شد با عنوان «نفت طلای سیاه یا بلای سیاه»! ملت ایران چه در دوران چپاول امتیازداران انگلیسی و چه پس‌از ملی شدن نفت بیشترین حرمان را از این رویکرد داشته‌اند. در حالیکه شاهد رانت‌های میلیارد دلاری برای برخی بوده‌اند، می‌بینند از تأمین بخاری درست سوز نفتی در مدارس درمانده‌ایم و نوباوگان ما جزغاله رانت‌خواران می‌شوند و هیچ مسئولی هم عذرخواهی نمی‌کند و استعفا نمی‌دهد .
پیشنهاد می‌کنم طرح‌های جاری و آتی نفت و گاز ابتدا در یک طرح توسعه ملی و منطقه‌ای تعریف شوند که توسعه اقتصادی اجتماعی مغفول مانده در ساختار بودجه و برنامه را پیش از برداشت نفت و گاز اجرا کند و مسئولیت این طرح‌های توسعه‌ای حرفه‌ای و مستقل از دستگاه نفت و گاز باشد. چیزی شبیه این شیوه را هنگام شروع کار در پارس جنوبی و برای احداث و ایجاد «گازآباد»‌های متعدد پیشنهاد کردم. ولی مشاور خارجی طرح (شرکت انگلیسی هارلگرو) مقاومت می‌کرد.
البته در این فاصله دستگاه توسعه و برنامه کشور در بی خیالی خمیده بود. در آن زمان و پیش از شروع کار حتی برای گسترش خطوط تلفن، احداث شبکه موبایل، کابل نوری، بزرگراه، فرودگاه، بندرگاه، بیمارستان، حفاظت از آبزیان و محیط زیست زمینی و دریایی، مدرسه، دانشگاه، خدمات بهداشت و درمان خطی روی کاغذ نیاورده بود. تا اینکه وزیر فعلی نفت مسئول توسعه میدان پارس جنوبی شد و بسیاری از این طرح‌های توسعه‌ای را گردن گرفت.  دلیل ادامه دید محدود نفتی- مهندسی به پروژه‌های نفت ادامه تفکر شرکت نفت ایران و انگلیس (پیش از ملی شدن نفت در 1329 است) که فقط به عظمای مخزن می‌اندیشد، چندان که در توزیع سوخت نگران آلودگی هوای شهر‌ها هم نیست. پس از ملی شدن صنعت نفت هم ایرانیان که  تحت تأثیر  انگلیس‌ها بودند همان سیاست‌های عدم توسعه و عدم توجه به منطقه نفت خیز را ادامه دادند. نمونه آن فاجعه 60 ساله هدر سوزی گاز در وسط شهر اهواز است. و حال آنکه برای تولید برق می‌شد همین گاز‌ها را از ابتدا تحویل سازمان آب و برق خوزستان برای تولید برق داد. هم‌اکنون دست‌اندرکاران این امور اولاد ایرانی دارسی از نسل چهارم پس از ملی شدن صنعت نفت هستند که هیچ نگرانی آمایش این مرز و بوم، حفاظت از آب و هوا و بالاتر از همه معاش همگانی و نیازهای سرمایه‌ای نسل آینده نیستند.
2-‌ با شکست سیاست نفت ارزان ترامپ و ادامه ورود نفت‌های سخت، گران و جدید به بازار، ایران باید برای تولید کردن نفت‌های غیر آسان و غیر متعارف خود طرح‌های توسعه‌ای مناطق جدید را سامان دهد. البته نفت‌های جدید در تولید و فرآوری و حمل ونقل نیازهای سرمایه‌ای و تکنولوژیکی بیشتر و متفاوتی با دوره نفت آسان دارند و همه اینها سرمایه بری بیشتر دارند.
در نتیجه مصرف‌کنندگان هم باید خود را برای پرداخت هزینه بیشتری آماده کنند. در داخل هم نسل حاضر باید قبول کند که دوران خوردن از سرمایه‌های نسل‌های آتی در مصرف ارزان و بی‌هدف نفت و گاز به سرآمده است! ویژگی دوران «نفت سخت» حضور رقبای غیر سنتی در تولید نفت است و این دلاوران جدید رانت‌ها را به چالش می‌کشند که به جنگ‌های سیاسی- اجتماعی و اقتصادی بین نواحی داخل کشورها و بین کشورها هم می‌انجامد که سیاست ورزی و دیپلماسی‌های خاص خود را می‌طلبد. لذا ملت ایران باید مصمم شود که دوران بودجه‌های نفتی سرآمده و نفت فقط با مفهوم توسعه منطقه‌ای و ملی و حفظ ثروت بین نسلی باید عجین باشد. متأسفانه در جبین مجلس و دولت و حتی در ذهن مردمان ذهنیت توسعه به یمن درآمد نفت فراموش شده چندان که عملاً مسئول آمایش سرزمین و برنامه توسعه واقعی نداریم بلکه همه در خدمت ربودن بخشی از بودجه هستند.
3-‌ اگر تجمیع سرمایه از محل ذخایر نفت‌های سخت برای توسعه ملی «سخت شود» باید نگران امنیت ملی، دفاع ملی، انسجام ملی و معیشت مردم از طریق دسترنج هر کس بود. امکان پخش کردن پول«نفت سخت» به شیوه هدرمندی که به غلط تا به حال آن را هدفمندی خوانده‌ایم، دیگر وجود ندارد. کلام آخر اینکه باید از هزینه‌های اجتماعی ناشی از گسترش فقر سخت ترسید. باشد که با تبدیل هر پروژه نفتی- گازی به جزئی از یک طرح توسعه‌ای منطقه‌ای و ملی برای اشتغال و تولید در دوران «نفت سخت» از دوران رانت‌خوارگی نفت آسان دور شویم. به‌قول حافظ: ساقی به جام عدل بده باده تا گدا/ زحمت نیاورد که جهان پر بلا  کند.

در همین رابطه