روابط اقتصادی ایران با دنیای خارج وضعیتی را در حال تجربه کردن است که به طور قطع و یقین بر روابط اقتصادی داخلی تاثیرگذار است. به خاطر مشکلات ناشی از برخورد نامناسب برخی از قدرتها برای کشوری که میخواهد آزاد زندگی کند، تحریمهایی که از قبل علیه ایران وضع شده بود، دوباره تشدید شده است. به نظر میرسد سال آینده در استمرار تحریمها که شتاب اولیه خود را در سال 1397 شروع کرده، ما شرایط مساعدتری از سال 97 در شقوق مختلف اقتصادی نخواهیم داشت.
اقتصاد ایران، اقتصاد بزرگ 80 میلیون است که در آن تقاضای زیادی وجود دارد و انگیزههای تولید ولو سخت در داخل کشور تدارک دیده است. باید صورت مسئله این باشد با توجه به رکود و گرفتارییهایی که در اقتصاد ایران وجود دارد، کاری کرد که بخشی از این مشکلات کاهش یابد و ملت به طور سربلند این دوره سخت را طی کند.
1- مسئله اولصحبت صادقانه، مستمر و عموم فهم نمایندگانی از حاکمیت با مردم درباره اوضاع اقتصادی است. نباید در خصوص مردم ایران این نکته را کم اهمیت دید. اگر مردم به مکانیسم اقتصادی وقوف یابند با حاکمیت همکاری می کنند. وقتی حاکمیت مسائل اقتصادی را بر مردم تحمیل شده می بیند و لی هیچ توضیحی درباره سازوکار آن به مردم نمیدهد مردم را دچار یاس و سردرگمی می کند و خود مردم را از کارگزاران تخریب وضع موجود میکند.
وقتی مردم تحولات قیمت در ارزهای خارجی را می بیند یا قمیت فلزات قیمتی و مسکن را مشاهده میکند به طور انفرادی احساس می کنند از تغییرات قیمت در این کالاها استفاده کنند. وقتی برای آنها توضیح داده می شود که جست وجوی نفع شخصی اگرچه مهم است ولی نتیجه آن مشکلاتی خواهد بود که بر سر همه ریزش می کند. مردم این فهم را میپذیرند. باید هر هفته از رسانه های عمومی افرادی- فقط از دستاوردها نگویند- درباره واقعیت و سازوکار مشکلات با مردم گفت وگو کنند.
2- سال جدید سال آبی خوبی در پیش است؛ سال 1397 وضعیت بارندگی در کشور خوب بوده و بر اساس آمارهای وزارت نیرو جای امیدواری است که بخشی از مشکلات معطوف به کاهش رشد اقتصادی ناشی از فروش نفت با رشد در بخش کشاورزی جبران شود.
این می تواند نکته مثبتی باشد در جهت بهبود اوضاع باید تا اقتصاد کشاورزی موانع بر سر راه اقتصادی را برطرف یا کم اثر کند. اقتصاد کشاورزی ار بر نیست یا به ارز کمتری نیاز دارد ولی درآمدهای ارزی خوبی دارد.
3- سال آینده می تواند سال آزمون بخش خصوصی برای اثبات قابلیتها، استعدادها و لیاقتهای خود در خدمت به اقتصاد ملی باشد.
ما دههها در فضای عمومی کشور با این ادعا که -به نظر من در مواردی صادق است- اگر دولت اختیاراتی به بخش خصوصی بدهد، این بخش می تواند اقتصاد ایران را شکوفا کند روبرو هستیم. در بخش خصوصی ما متاسفانه قسمت های غیرمولد هم وجود دارد که به اقتصاد ملی لطمه می زنتد. اگر بخش خصوصی مولد که در کارکرد و ادعای خود صادق است و من دلیل بر عدم صداقت نمی بینم نشان دهد که نه تنها در به وجود آوردن و تعمیق مشکلات اقتصادی مردم ناشی از تحریم موثر نیست بلکه می تواند باری از دوش این جامعه بردارد، وضعیت بهتر خواهد شد. بسیاری از امور اقتصادی مردم و زندگی تودههای مردم در اختیار بخش خصوصی است. تحولات قیمت، بورس بازی، احتکار، افزایش بیمنطق قیمتها و دهها اتفاق دیگر توسط بخش خصوصی ایران ساماندهی میشود. کاری که مشکلات و ضرر آن کمتر از تحریم خارجی نیست. اتاقهای بازرگانی، اصناف و انجمنهای خصوصی غیردولتی باید با یک بسیجی در بین خود نشان دهند که آنها قابلیت واگذاری امور به خود را دارند و آن موقع که اقتصاد در گرفتاری به سر می برد می توانند با همکاری اوضاع را سامان دهند. تا شرایط بد اقتصادی را از بدتر شدن نجات دهند.
در ایران امروز به اندازه نیازی که به فروش نفت یا واردات کالا دارد به همان اندازه یا بیش از آن احتیاج به امیدوار شدن مردم دارد. اینجا دستگاه های فرهنگی کشور با ماهیت کارش خود می تواند وارد امور اقتصادی شود. آنها با تفهیم امور از طریق آموزه های فرهنگی میتوانند سبب افزایش سرمایه اجتماعی شوند. این امیدواری می تواند به بهبود اقتصادی در محدوده مشکلات کمک کند یا حلال مشکلات باشد.
در ترسیم چشم انداز اقتصاد برای سال جدید دست زندن به متغیر غیراقتصادی هستیم تا اقتصادی. دست ما در امور اقتصادی تا حدودی بسته است اما متغیر فرهنگی، اجتماعی و سیاسی می تواند به کمک اقتصاد آید تا این مشلات را با هزینه های کمتری طی کنیم.
وقتی دولتی از طریق انتخابات از مردم رای می گیرد و اکثریت آرا را به دست می آورد، یعنی اکثریت مردم به آن دولت اعتماد کرده است. مردم فکر می کنند این فرد می تواند مشکلات را برطرف کند و این در آرای مردم متبلور است. اما در دوران حاکمیت روسای جمهور چون مواجهه مناسبی با اعتماد عمومی نمی شود و در مواردی بیش از حد توان وعده داده میشود، وعدههای میان تهای اعتماد را از بین می برد. ترمیم اعتماد از دست رفته کار ساده ای نیست اما از آنجایی که ملت باسواد و هوشیاری داریم اگر با آنها صحبت نشود این هوشمندی و استعداد در اموری که به اقتصاد لطمه می زند به کار گرفته خواهد شد اما اگر با انها صحبت شود و ملت احساس کنند حرفی که می شنوند مبتنی بر صداقت است به صورت تساعدی به ساختار اعتماد می کنند حتی اگر موقت باشد.
من راهکار را در انتخاب افرادی می بینم که در گذشته خود ناصداقتی در رفتار و گفتار ندارند ؛ اینها باید با مردم درست صحبت کنند. اگر سرمایه اجتماعی جامعهای یا دولتی تخریب شود جبران آن سخت است ولی در شرایط حاضر ما نسبت به هزینه کم قانع هستیم و باید با مردم صادقانه صحبت کرد و تا این اعتماد هر چند کوتاه مدت باشد، به جامعه برگردد. راه نجات اقتصاد ایران در امور غیراقتصادی نهفته است.