هفته بسیج گرامی باد

رادیو مجازی اتاق ایران 30 آبان 1403

پوپولیسم، انگلیس را از اتحادیه اروپا جدا کرد

در شهرهای کوچک و تشکیلاتی که تنها یک بعدی به ماجرا نگاه می کند، رای به جدایی داده شده است. این مساله هم بیشتر به مساله پناهجویان مربوط می شد.

فریال مستوفی

رئیس کمیسیون سرمایه‌گذاری اتاق ایران
08 تیر 1395
کد خبر : 2136
اشتراک گذاری
اشتراک گذاری با
تلگرام واتس اپ
لینک
در شهرهای کوچک و تشکیلاتی که تنها یک بعدی به ماجرا نگاه می کند، رای به جدایی داده شده است. این مساله هم بیشتر به مساله پناهجویان مربوط می شد.

فریال مستوفی، عضو هیات نمایندگان اتاق ایران- عکس: سعید عامری

هفته گذشته، قبل از رفراندوم جدایی انگلیس از اتحادیه اروپا در لندن سمیناری درباره اقتصاد جهانی برگزار شد. کنفرانس مهمی بود و مسئولان رده بالای دولتی از کشورهای مختلف حضور داشتند. تمام سخنرانی هایی که توسط مقامات دولتی انگلیس در این کنفرانس انجام می شد، تماما بر این بود که مردم را تشویق کنند در اتحادیه باقی بمانند.

چرا که هم حزب محافظه کار و هم حزب کارگر بالاخره برسر یک موضوع، یعنی ماندن در اتحادیه اروپا اتفاق نظر داشتند. این مساله هم به شدت تشویق می شد. اما به نظر من، مساله پوپولیستی که در تمام دنیا با وجود آمده، در انگلیس هم ایجاد شده است.

به هرحال به نفع انگلیس نبود که از اتحادیه اروپا خارج شود. زمانی که آرا را نگاه می کنید، به طور مثال، 75 درصد مردم لندن، رای به ماندن داده بودند. یعنی در شهرهای بزرگ و مهم که به مقداری سطح تفکرات بالاتر و تخصصی تر است، رای به ماندن داده شده است.

در شهرهای کوچک و تشکیلاتی که تنها یک بعدی به ماجرا نگاه می کند، رای به جدایی داده شده است. این مساله هم بیشتر به مساله پناهجویان مربوط می شد. مردم هم بیشتر به این دلیل رای به ترک از اتحادیه دادند. حتی جناح راست گرای انگلیس هم برای جدایی از اتحادیه اروپا مساله پناهجویان را پیش کشیده بود، با این مضمون که خارجی ها به انگلیس آمده اند و فرصت های شغلی مردم انگلیس را گرفته اند.

ناگفته نماند انگلیسی ها اصولا مردم تنبلی هستند. در شهرهای بزرگ انگلیس، به ندرت یک انگلیسی را می بینید که کار می کند. به طور مثال در هتل ها، در رستوران ها و ... اکثر خارجی ها که اکثرا از اروپای شرقی هستند، کار می کنند.

به این ترتیب انگلیسی هایی که این تصور باز را ندارند و در شهرهای کوچک زندگی می کنند، گمان می کنند مهاجران جایگاه شغلی آنها را اشغال کرده و به همین دلیل رای به خروج دادند. همچنین این گروه می گفتند، چرا ما باید به کشورهایی مثل یونان که دچار مشکلات اقتصادی و بدهکاری های زیاد است، متعهد شویم، چرا ما کار کنیم و به آنها بدهیم. البته در واقعیت رقمی که انگلیس بخواهد کمک کند در این زمینه، رقم 350 میلیون پوند است که در سطح بالا، واقعا رقم درشتی نیست، اما کسی که هفته ای 50 پوند درآمد دارد، به نظرش 350 میلیون پوند، رقم خیلی بزرگی است.

من شخصا فکر نمی کنم که این جدایی به نفع انگلیس باشد. اولین مساله این است که مراودات تجاری انگلیس و اتحادیه اروپا، بیش از 500 میلیارد یورو است، این صادرات و واردات همه بدون تعرفه و تشریفات بوده است. اما حالا که انگلیس از اتحادیه بیرون آمده، شامل این امتیازات نمی شود و برای صادرات باید تعرفه بپردازد. قرارهایی که با آمریکا داشتند هم دچار مساله می شود. البته نباید منکر این شد که انگلیس شریک مهمی برای آمریکا محسوب می شود، ولی باید این را هم در نظر گرفت.

مساله بعدی این است که انگلیس کشوری تولیدمحور و صنعتی مانند آلمان نیست. انگلیس کشور خدمات و سرویس است. البته در همین زمینه خدمات خیلی قوی است. اما این خطر وجود دارد که در شرایط بعد از جدایی، شرکت های خیلی بزرگ سرویس دهنده در انگلیس، از این کشور خارج شوند. به هرحال، درصد موافقان به جدایی خیلی نزدیک به مخالفان بود؛ 51.9 به 48.1.

مساله دیگری هم این است که الان اسکاتلند و ایرلند خواهان ماندن در اتحادیه اروپا هستند. آنها حتی بیشترین رای را به ماندن داده بودند. به این ترتیب اسکاتلند صد در صد درخواست رفراندوم دوباره می دهد که از انگلیس جدا شود و به اتحادیه بپیوندد. این در حالی است که خیلی از منافع انگلیس از جمله نفت در اسکاتلند قرار دارد. به این ترتیب من موافق این جدایی نیستم اما برالی تحلیل کردن، هنوز خیلی زود است.

در این چند روز، نفت، پوند و نفت کاهش قیمت داشت که طبیعی است و این خصلت بازار است. زمانی که اتفاقی اینچنینی میفتد، شوکی به بازار وارد می شود که در طی زمان جبران خواهد شد و خیلی ماندگار نیست.

اما نکته مهم دیگر این است که جدایی انگلیس از اتحادیه اروپا، اتحادیه را سست خواهد کرد. انگلیس به آن صورت وزنه قوی برای اتحادیه نبود. به هرحال در این مدت هم هم ویزا، پول و ... انگلیس از اتحادیه جدا بود. اما با این حال به عنوان کشوری قوی در اتحادیه حضور داشت. بودنش بهتر از نبودنش است. همان روز بلافاصله «ماری لو پن» اعلام کرد که ما هم باید رفراندوم داشته باشیم. حزب راست گرای هلند هم تقاضای رفراندوم گذاشت. به این ترتیب انگلیس بدعت رفراندوم برای ماندن و نماندن در اتحادیه را گذاشت. به هرحال تعدادی از کشورهای اروپا، کشورهای ضعیفی هستند و نیاز به کمک دارند. این مساله در افکار پوپولیستی عموم وجود دارد.

من شخصا با رفراندوم موافق نبودند. دموکراسی تا مرزهایی خوب است. اما نمی توان درباره وضعیت اقتصادی کشور از هر طبقه و قشری نظرخواهی کرد. البته منکر محترم بودن نظر مردم ندارم، اما در موضوع به خصوص باید کارشناس نظر بدهد. نمی شود هر فردی بدون تفکر کارشناسی نظری به این مهمی بدهد. به صرف اینکه یک مهاجر به کشور من آمده و از خدمات کشور من استفاده می کند.

بعضی کارشناسان معتقدند که جدایی انگلیس از اتحادیه، در بازار ایران هم اثرگذار است. اما در واقع من گمان نمی کنم که تاثیر زیادی در ایران داشته باشد. البته ممکن است به دلیل شوکی که در بازار به وجود آمده قیمت نفت برای مدتی کاهش پیدا کند. اما باز هم نیاز به بحث و کارشناسی بیشتری وجود دارد.

در همین رابطه