موضوع تک نرخی کردن ارز یک بار در دولت اصلاحات و در سال ۸۱ به مورد اجرا گذاشته شد و از آنجایی که تجربه موفقی در این رابطه بود، انجام مجدد آن می تواند تاثیرات مثبت در اقتصاد ایران داشته باشد. از آنجا که تک نرخی کردن ارز، ساز و کارهای ابتدایی خود را می طلبد که کاهش نرخ تورم و کاهش نرخ بهره های بانکی از جمله آن موارد هستند، در شرایط کنونی که این دو عامل تاثیرگذار فراهم شده است به نظر می رسد شرایط زمانی برای نیل به این منظور مناسب باشد. اما در ارتباط با موضوع تک نرخی کردن ارز چند نکته اساسی نیز باید مورد توجه قرار بگیرد. نخست آنکه ذخایر ارزی کشور باید به میزان مناسبی باشد و این حجم ذخایر ارزی تنها نباید محدود به سپرده های ارزی در بانک های خارجی باشد، بلکه باید میزانی از ذخایر ارزی قابل مبادله را مورد ارزیابی قرار داد، که بتوان از آن طریق نیاز تولیدکنندگان، صادرکنندگان، واردکنندگان و فعالان اقتصادی را مرتفع کرد، وگرنه قیمتها افزایش پیدا می کند. مساله دوم به مبادلات ارز مربوط می شود، یعنی شرایط باید برای ورود و خروج ارز مناسب باشد تا هنگامی که فعالان اقتصادی(در بازار داخلی یا خارجی) نیاز به حجم معینی از ارز داشتند، بتوان این نیاز را از طریق مبادلات ارزی فراهم کرد و این اطمینان خاطر در میان فعالان اقتصادی ایجاد شود که مقررات و قواعد بازار ارز، بی محابا و یک شبه تغییر نمی کند. در سال های گذشته این اتفاق به مراتب رخ داده و با کمترین تغییری در بازار ارز قیمت آن به گونه ای غیر مطلوب افزایش یا کاهش یافته است؛ متاثر از این موضوع، دخالتهای دولت نیز نوسان و اغتشاش در بازار ارز به وجود آورده است.
بنابراین در موضوع اخیر که قرار است ارز تک نرخی شود، بانک مرکزی و دولت باید این اطمینان را به فعالان اقتصادی بدهند که سیاستهای اعمالی در بازار ارز باثبات بوده و دستخوش تغییرات ناگهانی نمی شود. نکته سوم نیز مربوط به این موضوع میشود که آیا با تکنرخی کردن نرخ ارز، تلاش میشود قیمت آن پایین نگه داشته شود و یا اینکه قرار است سازوکار بازار نرخ نهایی ارز را تعیین کند. اگر بانک مرکزی و دولت اصرار نداشته باشند تا به شکل دستوری و کاذب نرخ نهایی ارز را تعیین کنند و اجازه دهند تا ساز و کارهای بازار در تعیین نرخ نهایی ارز موثر باشند، به نظر می رسد سیاست تکنرخی کردن ارز میتواند با موفقیت همراه شود. اما به این نکته هم باید توجه داشت که مهمترین وظیفه بانک مرکزی حفظ ارزش پول ملی است، بنابراین بانک مرکزی بنا بر ضرورت و الزامات نرخ ارز و تاثیری که این فرایند بر اقتصاد و ارزش پول ملی می گذارد، ناگزیر از دخالت در نرخ ارز است، اما این مداخلات بهتر است در راستای فراهم کردن شرایط مناسب به منظور تسهیل مبادلات ارزی صورت بگیرد. بانک مرکزی میتواند شرایط را به گونه ای مهیا کند تا فعالان اقتصادی در داخل و خارج از کشور بتوانند به بازار ارز ایران ورود کنند.
گذشته از این، راه اندازی و تقویت بورس ارز هم می تواند کمک شایانی به تقویت ذخایر ارزی کشور بکند؛ چرا که اگر ذخایر ارزی کشور قابل کنترل و در حد معین و پایداری باشد، کنترل ارز تکنرخی نیز امکانپذیر میشود. اما اگر ذخیره ارزی به هر دلیلی به طور مداوم تغییر کند(کم یا زیاد شود) حفظ ارز تک نرخی قدری دشوار خواهد بود. بانک مرکزی حتی می تواند ارز موجود در دست مردم را نیز جذب کند، اما اجرای موفقیت آمیز آن منوط به ایجاد اطمینان در میان سپرده گذاران است. نتیجه این که، شرایط کنونی متاثر از کاهش نرخ تورم و کاهش نرخ بهره های بانکی، برای تک نرخی کردن ارز مناسب به نظر می رسد مشروط به اینکه، بانک مرکزی بتواند ذخایر ارزی مورد نیاز را در حد مطلوب تامین و از ایجاد نوسانات ارزی در بازار پیشگیری کند. ضمن اینکه باید بازار ارز را به گونه ای ایمن کند تا آن دسته از فعالان اقتصادی که در داخل یا خارج از کشور، ارز مازاد دارند بتوانند به راحتی آن را مبادله کرده و به بانک مرکزی در تعادل نرخ ارز یاری برسانند.