امروز عوارض ورود و تعرفههای کالاها و مواد اولیه کارخانجات به نحوی افزایش پیدا کرده که باعث بروز اختلاف قیمت بین پشت و روی گمرک میشود. یعنی قیمتها در آنسوی گمرک تا این طرف، بعضاً دوبرابر هم میشود. اینها باید با این مسئله که آیا مردم توان و قدرت خرید دارند یا خیر، مورد بازنگری قرار بگیرد.
نگاهی به وضعیت و فروش واحدهای تولیدی ما نشان میدهد که روز به روز در حال تجربه کاهش فروش هستیم. این خبر بدی است، در دل این ماجرا یک حقیقت وجود دارد و آن هم این است که قدرت خرید مردم کاهش پیدا کردهاست.
ما روزانه چیزی نزدیک به 1800 تن شیر خام را به شیر خشک تبدیل میکنیم چرا که مردم توان و قدرت خرید آن را ندارند. این شیری است که به صورت مازاد به دست میآید و به شیر خشک تبدیل میشود که در نهایت هم تولیدکننده بعد از مدتی مجبور میشود آن را با قیمت بسیار پایینی به فروش برساند.
وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی وظیفه دارد به این حوزه ورود کند و در این زمینه رسیدگی کند. او باید معیشت مردم را مورد بررسی قرار بدهد و دلایل کوچک شدن سفرههای مردم را مشخص کند. او باید دقیقاً این پرسش را مورد بررسی قرار بدهد که چرا سفرههای ایرانی در حال کوچک شدن است.
البته عوامل دیگری نیز در این حوزه اثرگذار است. یکی از مهمترین عوامل دیگر این است که قیمت فروش محصولات غذایی از درب کارخانه با قیمتی که به دست مصرفکننده میرسد، به گونهای است که چیزی حدود 35 تا 55 درصد از قیمت مصرفکننده به دست واسطهها و سوپرمارکتها میرسد.
این در حالی است که میتوان با مدیریتی صحیح این عدد را حداقل 20درصد کاهش داد. یعنی میتوان قیمت مواد غذایی را در یک نظام مدون و اصولی، تا 20درصد کاهش داد.