امروز تجارت بینالملل بهعنوان یکی از مهمترین عوامل توسعه و رشد اقتصادی کشورها از طریق افزایش فرصتهای تجاری و سرمایهگذاری محسوب میشود. پیوستن به زنجیره ارزش جهانی و توسعه صادرات در کشورهای در حال توسعه زمینه بهبود رقابتپذیری را در این کشورها فراهم میکند و افزایش ارزش افزوده محصولات، سرمایهگذاری در تحقیق و توسعه، سرمایهگذاری مستقیم خارجی و ایجاد فرصتهای شغلی را به همراه خواهد داشت. در ایران نیز اهمیت توسعه صادرات غیرنفتی لزوم دسترسی به بازارهای خارجی را بیش از پیش آشکار میسازد. با توجه به موقعیت جغرافیایی کشور، بازار مصرف نسبتا قابلتوجهی در کشورهای همسایه ایران وجود دارد که توسعه صادرات به آنها مستلزم شناسایی نیازهای وارداتی این کشورها است.
مثلث طلایی مبادلات بازرگانی
یکی از کشورهایی که در چند وقت اخیر صادرات و افزایش پتانسیلهای تجاری با آن مورد توجه قرار گرفته است، عمان است. عمان کشوری پادشاهی در شرق شبه جزیره عربستان است که از شرق به دریای عرب و از شمال به دریای عمان محدود میشود. این کشور از جنوب با یمن و از غرب با عربستان سعودی و امارات متحده عربی همسایه بوده و دارای مرز دریایی با ایران است. عمان از سال ۲۰۰۰ به عضویت سازمان تجارت جهانی درآمده و با جمعیت حدود 4.5 میلیون نفری خود حدود 0.15 درصد از واردات جهان را در سال ۲۰۱۶ به خود اختصاص داده است.
براساس پیشبینیهای صندوق بینالمللی پول، درآمد سرانه عمان بر اساس قدرت برابری خرید از بسیاری از کشورهای منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا بالاتر است و تا سال ۲۰۲۰ بهطور متوسط سالانه 1.34 درصد رشد خواهد یافت. براساس طبقهبندی بانک جهانی نیز، عمان در گروه کشورهای با درآمد بالا طبقهبندی شده است. بنابراین میتوان گفت بازار مصرف بالقوهای برای کالاهای غیرنفتی در جوار مرزهای دریایی ایران قرار گرفته است. این موضوع لزوم بررسی دقیقتر نیازهای وارداتی عمان و شناسایی پتانسیلهای صادراتی ایران را به این کشور بیش از پیش آشکار میسازد. اما برخی فعالان اقتصادی معتقدند از ظرفیتها و فرصتهای سرمایهگذاری در عمان با وجود روابط گسترده و عمیق تهران - مسقط مغفول مانده و آن طور که باید استفاده نشده است.
بستر همکاریها
ویژگیهای ژئواکونومیک ایران و عمان هرگونه همکاری میان دو کشور را توجیه میکند. شاخصههایی همچون مرز آبی مشترک، قرار گرفتن در فضای مناسب اقتصاد جهانی، دسترسیهای بکر دو کشور برای یکدیگر و شرایط خاص اقتصادی و امنیتی تنگه هرمز که لزوم همکاریهای دو کشور را باعث میشود، مهمترین عواملی هستند که رابطه اقتصادی و امنیتی دو کشور را توجیهپذیر میکنند. ایران و عمان در تنگه هرمز مرز آبی مشترکی با یکدیگر دارند و فاصله دو کشور در این نقطه به ۳۷ کیلومتر میرسد. اهمیت ژئوپلیتیک تنگه هرمز باعث شده تا دو کشور از دیرباز همکاریهای امنیتی برای حفظ امنیت حملونقل دریایی از این تنگه داشته باشند. از طرفی محل تلاقی ایران و عمان در اقیانوس هند و پس از مدار ۱۰ درجه را اصطلاحا مثلث طلایی تجارت جهانی مینامند. این مثلث در حقیقت شاهراهی است که بیش از ۳۰ درصد از سهم اقتصاد جهانی را به خود اختصاص داده است و حد فاصل سه تنگه تجاری مالاکائو، هرمز و بابالمندب است و در پایان با عبور از کانال سوئز خود را به بازارهای اروپایی میرساند. از این رو، همکاریهای امنیتی و اقتصادی ایران و عمان در این منطقه، یک فرصت بسیار مناسب اقتصادی است.
فضای اقتصادی منحصربهفرد راسالمسندم و سواحل مکران یکی دیگر از بسترهای ایجاد روابط اقتصادی پایدار میان دو کشور است. راسالمسندم تکهای دور افتاده از سرزمین عمان است. این منطقه هیچ راه ارتباط زمینی با عمان ندارد. از طرفی عمان بسیار نگران نگاه توسعهطلبانه امارات عربی متحده نسبت به این منطقه است. از اینرو از همان ابتدای به سلطنت رسیدن سلطان قابوس کمیتهای به نام کمیته بازسازی مسندم ایجاد شد. ساکنان این منطقه را اغلب قبیله شیحوح تشکیل میدهند که بخش بزرگی از آنان نیز در بخش اماراتی مسندم مستقر هستند و امارات سعی دارد مردم این منطقه عماننشین را نیز به سمت خود جلب کند. این منطقه با دارا بودن بنادر مجهز و نیز نزدیکی فراوان به ایران، میتواند فرصت مناسبی برای توسعه پایدار دو طرف باشد. همچنین سواحل مکران در قسمت شمالی دریای عمان روابط اقتصادی نزدیکی با این کشور و این منطقه دارد که با برنامهریزی مناسب و هدفمند کردن صادرات و واردات منطقه میتوان هم از چالشهای قاچاق جلوگیری و هم توان اقتصادی مردم دو منطقه را تقویت کرد.
دسترسی فرهنگی و ارتباطی بسیار عالی بندر صلاله با بازار بکر شرق آفریقا از دیگر بسترها بهشمار میرود. شرق آفریقا از دیرباز جزو قلمرو حاکمان مسقط محسوب میشده و به همین خاطر روابط اقتصادی و فرهنگی مناسبی میان سلطنت عمان و این کشورها وجود دارد. پس از مرگ سعید بن سلطان در سال ۱۸۶۱ بین دو پسر وی بر سر جانشینی پدرشان اختلاف درگرفت و قلمرو حکومتی این کشور با دخالت و میانجیگری استعمار انگلستان به دو قسمت تقسیم شد و سرزمین مسقط و عمان به یک برادر و جزایر زنگبار و پمبا در شرق آفریقا به برادر دیگر واگذار شد. ایران میتواند از عمان و بهخصوص بندر بزرگ صلاله بهعنوان پلی برای دسترسی آسان به این مناطق استفاده کند که بازاری بکر برای محصولات ایرانی خواهد بود.
از دیگر بسترهای فعالیت تجاری ایران و عمان، دسترسی ارتباطی بسیار مناسب بندر چابهار با بازار آسیای مرکزی است. عمان نیز میتواند از ظرفیت بسیار مناسب بندر چابهار بهعنوان نقطه اتصال به بازارهای آسیای مرکزی استفاده کند و محصولات خود و نیز محصولات صادرات نوع دوم خود را از این طریق به بازارهای آسیای مرکزی که بهترین دسترسی را از طریق ایران و سواحل چابهار دارند، به دست مشتریان خود برساند. این وابستگی متقابل اقتصادی حلقهای از ارتباطات تجاری از شرق آفریقا و یمن تا عمان و ایران و آسیای مرکزی را شامل خواهد شد و عاملی برای توسعه پایدار دو کشور خواهد بود.
موقعیت ویژه ایران و عمان در صنایع شیلات یکی دیگر از بسترهاست. عمان و ایران دارای شرایط منحصربهفردی در صنایع شیلات هستند که جالب توجه اینجاست که گسترش صنایع شیلات در دو کشور با غفلت روبهرو شده است. ایران علاوهبر توان بالا تولید ماهیهای دریاچهای در شمال کشور، در جنوب نیز همچون عمان میتواند از موقعیت خلیجفارس و دریای عمان و اقیانوس هند جهت ماهیگیری استفاده کند. عمان در سال ۲۰۱۵ مبلغی بالغ بر ۱۱۰ میلیون دلار از بانک جهانی جهت تقویت ناوگان ماهیگیری و نوسازی اسکلههای ماهیگیری خود وام دریافت کرده است. همکاری دو کشور در این زمینه نیز میتواند باعث تشکیل یک کارتل صنعت ماهی قدرتمند در سطح منطقهای و جهانی شود و زمینه اشتغال بزرگی را برای هردو کشور بهخصوص بخش جنوبی ایران فراهم کند و به صنعتی شدن این منطقه کمک شایانی کند.
چه باید کرد؟
همانطور که ارزیابیها نشان میدهد روابط ایران به لحاظ اقتصادی با کشورهای حوزه خلیجفارس بهخصوص سلطنت عمان بهرغم توانمندیهای بالقوه در سطح بالایی قرار نداشته است. نبود همتکمیلیهای اقتصادی میان ایران و همسایگان باعث شده است فضای تعامل، تبدیل به رقابت و یا حتی تخاصم شود. هدر رفت این توان بالقوه برای همکاری میان ایران و عمان میتواند پرزیان باشد. وجود همبستگی و همکاری اقتصادی میان دو دولت ایران و عمان، علاوهبر منافعی که میتواند برای دو طرف داشته باشد، در درازمدت میتواند الگوی خوبی برای دیگر همسایگان به جهت گسترش همکاریهای اقتصادی و بهتبع آن سیاسی و امنیتی باشد. این افزایش سطح همکاریها که بر پایه همکاریهای اقتصادی بنا میشود، در بلندمدت میتواند نویدبخش منطقهای امنتر و کمتنشتر باشد. ایران و عمان با توجه به نیازهای اقتصادی، سیاسی و امنیتی خود باید روابط خود را بهخصوص در بخش اقتصادی ارتقا دهند و از فرصتهای توسعهای پیشروی خود در جهت همکاری با یکدیگر بهره برند.
برای اینکه بتوان از پتانسیلهای تجاری میان ایران و عمان استفاده کرد باید چند نکته را مورد توجه قرار داد. آنچه که امروز باید در روابط میان دو کشور پیگیری شود و بسیار اهمیت دارد، بررسی عمده راههای ارتباطی با عمان از طریق مرز مشترک است. ما با کشور عمان علاوهبر ارتباطات تجاری، ارتباطات اجتماعی و قومی کمی داریم، این موضوع باید تغییر کند و درخواست فعالان اقتصادی این است که در هر کدام از تصمیمگیریها این موارد مدنظر قرار گیرد. نکته بعدی هم این است که نگرانی تجار ایرانی در مورد ارتباط با عمان، یکی از مشکلات در حوزه بانکی و ارزی بوده و امید میرود برای حل این معضلات جلساتی با بانکها برگزار شود.
مساله تعرفههای ترجیحی برای دو کشور اهمیت دارد و برای تقویت مراودات بین بازرگانان این کشورها توسعه برگزاری نمایشگاههای تخصصی مورد تاکید است. دیگر اینکه خدمت صندوق ضمانت صادرات سطحی است که در آن صادرکننده کالا را از تولیدکننده دریافت و صادر میکند و در این چارچوب صندوق ضمانت صادرات میتواند ضمانتنامه تولیدی بدهد. در حالتی که کالا به مقصد حمل شده باشد و معامله بهصورت حسابباز صورت گرفته و صادرکننده نگران عدمپرداخت وجه باشد نیز چون صندوق به اطلاعات پایهای بینالمللی دسترسی دارد، میتواند اعتبار خریدار را سنجش کرده و در آن چارچوب، عملیات بیمهای را برای صادرکننده انجام دهد.