برای اینکه وزارتخانه تازه تاسیس بتواند شکوفایی ایران در امر گردشگری را محقق کند نیاز به یک نگاه ساختاری و البته تلفیقی در این امر دارد جایی که باید تصدی گری را کاهش دهد و به بخش خصوصی اعتماد کند اگر چنین شود میتوان به مفید بودن تشکیل وزارتخانه برای گردشگری امیدوار بود.
با توجه به گذشت نزدیک به دو ماه از تاریخ تصویب تشکیل وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی انتظار میرفت، شخص وزیر جناب مونسان، طی حکمی که از رئیس جمهور دریافت کرده بودند ساختار تشکیلاتی وزارتخانه را طراحی و معرفی میکردند که تا به امروز چنین نشده است.
هدف نهایی این تلاش ۱۵ ساله برای تبدیل سازمان به وزارتخانه عبور از موانع موجود بر سر راه شکوفایی ایران در حوزهی گردشگری و میراث فرهنگی بود. ما اگر قرار باشد خودمان را به جهان معرفی کنیم نه با خودرو و نه با کشاورزی بلکه با وجود ظرفیتهای بالای فرهنگی و تاریخی است که کشورمان در این زمینه بسیار غنی است و بر کسی پوشیده نیست.
بنابراین در طرح پیشنهادی وزارتخانه به رئیس جمهور باید هشت مورد که اهمیت بسیاری دارد وجود داشته باشد و به تناسبی که این هشت مورد در نظر گرفته شده باشد می توانیم امیدوار باشیم که تغییر سازمان به وزارتخانه مفید به فایده بوده است. هشت مورد مد نظر را به ترتیب زیر برمیشمارم.
اول- تنظیم یک «ساختار سازمانی تلفیقی» مناسب برای وزارتخانه میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی که این سه حوزه بتوانند به خوبی وظایف خود را انحام بدهند. این موضوع نیاز به یک اندیشه فرابخشی دارد اینکه وزارتخانه بتواند در هر موضوعی جامع فکر بکند(میراث فرهنگی،گردشگری،صنایع دستی) و بعد تخصصی عمل کند.
دوم- واگذاری امور تصدیگری. شرکت توسعه ایرانگردی و جهانگردی، شرکت توسعه گردشگری ایران و شرکتهای تابعی کانون جهانگردی و اتومبیلرانی جمهوری اسلامی ایران باید به بخش خصوصی واگذار شوند. در اصل باید سیاست گذاری، برنامه ریزی، هدایت، حمایت، کنترل و ارزشیابی مربوط به دولت باشد و تمام امور اجرایی در اختیار بخش خصوصی و دولت نباید در بخش گردشگری وارد امور اجرایی بشود.
سوم- تلاش برای ایجاد «پایگاه آماری به هنگام و نظام حسابهای اقماری گردشگری». یعنی وجود یک سایتی که بتواند بصورت فصلی آمارهای گردشگریِ ورود به کشور آمار گردشگری خروج از کشور و آمار گردشگری داخلی را اعلام کند که برنامه ریزها و سرمایه گذارن بتوانند با استناد به آن تصمیم گیری و تصمیم سازی کنند.
چهارم- تلاش برای «تصویب طرح جامع گردشگری» کشور که هرچه سریعتر باید انجام شود.
پنجم- تلاش برای «مثبت کردن تراز گردشگری کشور هم به لحاظ تعداد و هم به لحاظ ارزی». بخش زیادی از کسانی که وارد کشور ما می شوند مهمان هستند اینکه چه مقدار از درآمد گردشگری ما به هتل می رسد و چه مقدار به سیستم حمل و نقل می رسد اندک است و مشخص نیست.
ششم- «یکپارچه کردن صنوف مختلف حوزه گردشگری». ما یک سری جامعه هتلداران داریم و یکسری انجمن صنفی هتلداران داریم. یکسری از اینها رفته اند از وزارت بازرگانی یا وزارت صمت مجوز گرفته اند یکسری دیگر مجوز از وزارت کار و امور اجتماعی گرفته اند یکسری هم از میراث فرهنگی. اعطای مجوز باید یکپارچه بشود.
هفتم-«تقویت نهادهای وابسطه به میراث فرهنگی» . یک پژوهشگاه میرات فرهنگی وجود دارد، یک مرکز آموزش عالی میراث فرهنگی صنایع دستی و گردشگری و یک صندق احیا و بهربرداری از اماکن تاریخی فرهنگی، این نهادها باید تقویت بشود.
هشتم- «تقویت سازمانهای مردم نهاد». همانند سایر نقاط دنیا باید به این سازمانهای مردم نهاد در ایران هم اعتماد کرد.
امیدوار هستیم با رعایت این موارد در طرح پیشنهادی وزارتخانه به جایگاه واقعی ایران در سهم خود از گردشگری برسیم.