طی چند روز اخیر در بازار سرمایه تغییراتی رخ داده است. حقوقیهای بورس بهشدت و در حجمهای بالا اقدام به خریداری سهام میکنند، اما باید دید ریشه این تغییر روش از کجا نشأت میگیرد. به هر حال در بازار بورس و به صورت روزانه معاملاتی صورت میگیرد که خوشبختانه حجم و ارزش این خرید و فروشها تاکنون نوسان غیرعادی نداشته است و روند میانگینی را دنبال میکند. از سوی دیگر حجم معاملات، رقم قابل قبولی را از سرگذرانده یا به عبارت دیگر نقدشوندگی بازار روند مساعدی را سپری میکند.
البته ممکن است در این میان فرصتهای سرمایهگذاری برای عدهیی از سرمایهگذاران مهیا شده باشد. فرصتهایی که در یک نگاه کلی از زمان بحث کاهش نرخ سود بانکی پررنگتر شده و درنتیجه عدهیی را ترغیب و تشویق کرده که وارد معاملات و خرید و فروشهای بازار سرمایه شوند. این در حالی است که با بررسی روند کلی شاخصهای بورس، به این نتیجه میرسیم که اتفاق غیرمعقول یا عجیبی در این بازار رخ نداده و افت و خیزها همه جنبه معمولی و عادی دارند.
اما در این میان یک مساله وجود دارد و آن هم روند کلی فعالیت بازارگردانها در بازارهای بینالمللی و مقایسه آنان با بازارگردانان ایرانی است. در دنیا عموما بازارگردانها به هر اندازه که لازم باشد سهام میخرند یا میفروشند. اما نکته مهم این است که آیا حقوقیهای ایران هم رفتاری مشابه با این نهادها دارند؟ لزوما نه؛ چراکه در سالهای گذشته که اوضاع اقتصادی کشور در شرایط بغرنج قرار داشت، روی تشکیل صندوقهای بازارگردانی در ایران تاکید بسیار شد که این کار به صورت تخصصی دنبال و انجام شود. حتی صندوق توسعه بازار که بیش از 1200میلیارد تومان دارایی دارد، با همین هدف تشکیل شد که به صورت عام درواقع بازارگردانی صورت گیرد.
این در حالی است که یکسری از صندوقها نیز به صورت خاص این اقدامات را در پیش گرفتند. یک صندوق دیگر هم در کشور تشکیل شد که به صورت چندین صندوق به هم متصل، اداره میشد و این امکان را فراهم میکرد که در سهمهای جداگانه منابعش نگهداری و بازارگردانی شود. اما به هر حال برخی شرکتها مانند شرکتهای مادر ممکن است از شرکتهای زیرمجموعه خود حمایت کنند و کار بازارگردانی را انجام دهند یا برعکس آن شرکتهای تابعه، بازارگردانی شرکت مادر را انجام دهند. اینها موضوعاتی است که در ایران و در بخش بازارگردانی دیده میشود که با بازارهای جهانی متفاوت است.
در این میان هم شائبههایی ایجاد شده که خرید حقوقیها به صورت دستوری و برای مثبت نگه داشتن شاخص انجام میشود. از دیدگاه من بسیار بعید است که چنین شائبهیی درست باشد. چراکه به هر حال مقام ناظر بورس مرتبا با حقوقیها در ارتباط است و با آنان درخصوص موضوعات مختلف بورس نیز مشورت میگیرد و حتی در جریان امور مربوط به آنان نیز هست. اما اینکه بگوییم در شرایط فعلی اتفاق خاصی در این خصوص رخ داده، باید پاسخ منفی داد چراکه روند، همان روند قبلی است.
اساسا رفتار حقوقیها در بازار سرمایه را میتوان با یک قاعده کلی قضاوت کرد. برخی از حقوقیها به صورت فعال و شفاف در بازار سرمایه فعالیت میکنند و هدفهای مشخصی را نیز دنبال میکنند و برخی دیگر ممکن است خیلی فعال نباشند و به صورت منفعلانه عمل کنند. اما بالاخره این موضوع را باید در نظر داشت که ایرانیها در بسیاری از بخشها با خارجیها و دنیای بیرون فاصله دارند، فاصلهیی که در گذشتههای دور هم به همین شکل ادامه داشته است. زمانی که شاخصی به سرعت در حال افزایش و رشد است ممکن است یک حقوقی با وجود اینکه قیمت سهم لزوما آنقدر باارزش هم نباشد، این سهام را خریداری کند. رفتارهای اینچنینی در بازار بورس ما دیده میشود اما عمومی نیست و در قالب استثناها جای میگیرد.