به جرأت میتوان به این نکته مهم اشاره کرد که ریشه اصلی بیثباتی اقتصادی در کشور صعود افسارگسیخته نرخ تورم توأم با نزول ارزش پول ملی است که عوامل متعددی در ایجاد این موارد تأثیرگذار هستند. تحریمهای خارجی هم آثار خود را بر اقتصاد ایران گذاشتهاند و هم موجب یک نوع عدم شفافیت در اقتصاد ایران شده است. از طرف دیگر اختلافهای دولت و مجلس بر سر مسائل کلان اقتصادی هم بهانهای شده است تا شاهد انجام امور ناهماهنگ برای اقتصاد کشور باشیم.
در واقع عدم شفافیت اقتصادی سیگنالی است که به جامعه داده میشود و بهطور کلی میتواند در بیثباتسازی اقتصاد نقش داشته باشد. یکی از دلایل اینکه سرمایهگذاری در کشور انجام نمیشود بیثباتی اقتصادی است در حالی که ایران از پتانسیلهای بالای اقتصادی برخوردار است.بیش از هزار میلیارد دلار سرمایه ایرانیها در خارج کشور برآورد میشود و با جذب این سرمایه میتوان اقتصاد ایران را گلستان کرد اما تا به امروز شرایطی برای جذب سرمایه ایرانیان خارج از کشور در داخل ایران ایجاد نشده است که خود این موضوع یک ضعف بزرگ محسوب میشود. برای توانمندسازی اقتصاد ایران مسئولان باید این نکته مهم را بدانند که باید کشور با جهان تبادلات بانکی داشته باشد و به صورت چمدانی امکان نقل و انتقال پول در دورهای طولانی وجود ندارد.
وقتی رشد اقتصادی رو به پایین و رشد جمعیت رو به بالا میرود، بهطور قطع به لحاظ علمی توان اقتصادی ضعیف میشود و تولید ناخالص ملی کشور کاهش پیدا میکند. یکی از تبعات این اتفاق کاهش درآمد سالانه و در نتیجه گسترش فقر خواهد بود. تحریمهای ظالمانه و البته شیوع ویروس کرونا موجب شده وضعیت رشد اقتصاد نه تنها در ایران بلکه در کل جهان حالت منفی پیدا کند بهطوری که حتی اقتصادهای توسعهیافتهای که تحریم هم نیستند موانع زیادی پیشروی خود میبینند.
از سوی دیگر وقتی گفته میشود خط فقر زیر 10 میلیون تومان است، یک معلم اگر4 میلیون تومان درآمد داشته و قیمت خانهای که مالک آن است متری 5 میلیون تومان باشد، در واقع قدرت خرید او 9 میلیون تومان است. همچنین باید به این نکته مهم اشاره کرد که اقتصاد ایران 2 پتانسیل عالی دارد که مسئولان تا به امروز از آن بهطور بهینه استفاده نکردهاند. اولین پتانسیل انرژی ارزان و دومین پتانسیل نیروی کار انسانی ماهر و تحصیل کرده است اما متأسفانه با وجود این 2 پتانسیل مشکل مهم این است که منافع ملی در بین تصمیم گیران و مسئولان دیده نمیشود و با اتخاذ تصمیمهای غلط مانع از ورود سرمایههای خارجی به کشور میشوند.
اگر قیاسی بین اقتصاد ایران و ترکیه داشته باشیم به این نکته مهم میرسیم که اقتصاد ترکیه بدون داشتن اقتصادی پویا توأم با انرژی ارزان و همراه با نیروی کار انسانی تحصیل کرده به دلیل جذب سرمایهگذاری خارجی در حال صعود است اما اقتصاد ایران به دلیل اعمال تحریمهای سنگین و ظالمانه و عوامل متعدد داخلی نتوانسته است سرمایهگذاری خارجی را جذب کند که این اتفاق یک ضعف بزرگ محسوب میشود. رشد و توانمندسازی اقتصاد یک کشور بدون تعامل با دنیا امکانپذیر نیست.
به طور مثال در آلمان آنگلا مرکل تمام کارخانجات آلمان شرقی را به قیمتی ناچیز به آلمان غربی فروخت و در شرایط کنونی شاهد رشد اقتصادی آلمان هستیم. ژاپن و کره جنوبی از نمونههای بارز رشد اقتصادی در بین کشورهای آسیایی هستند به طوری که صادرات محصولات خود را به ابرقدرتهای جهان همچون چین، روسیه و امریکا سال به سال افزایش میدهند.
بنابراین اگر بخواهیم در ایران اقتصادی پویا و شکوفا داشته باشیم باید با استفاده از انرژی و نیروی انسانی ماهر و ارزان از یک طرف و تعامل با کشورهای مختلف دنیا از طرف دیگر در مسیر رشد و توسعه اقتصادی گام برداریم.