در شرایط امروز جامعه ایران مهمترین هدف مخالفان ایران، نگه داشتن کشور در فقر و انزوای بینالمللی است. روش کار مخالفان جلوگیری از سرمایهگذاری در اقتصاد ایران است. بنابراین ما باید امنیت و اقتصاد را در کنار هم ببینیم. برای اینکه این استراتژی تحقق پیدا کند، باید بدانیم که جهان مدرن اندیشههای مدرن به بار میآورد نه ابزارهای مدرن. آگاه باشیم با مدیریت سنتی دوران قبل از انقلاب صنعتی نمیتوان یک جامعه مدرن و توسعه یافته را اداره کرد. بنابراین دررابطه با بودجه سال ۱۴۰۰ طبق قانون اساسی وظیفه امور برنامه و بودجهریزی جزو وظایف مشخص و معین دولت است. بنابراین لایحه را دولت باید براساس واقعیتهای اقتصادی و با هماهنگی دستگاههای اجرایی تعیین و تصویب کند و به مجلس بفرستد، مجلس هم حق دارد این لایحه را مورد بررسی قرار بدهد ولی نمیتواند بدون اینکه منبع درآمدی را در نظر بگیرد، برای دولت هزینه ایجاد کند، این خلاف قانون اساسی است بنابراین مجلس اگر میتواند درآمدی را حذف کند، باید آن مخارج را هم حذف کند. نکته مهمی که وجود دارد این است که در بودجه سال ۱۴۰۰ منابع درآمدی دولت مشخص است: نخست نفت و دیگری درآمدهای غیرنفتی مانند مالیات بر عوارض گمرکی و سومین منبع واگذاری داراییهای مالی است که در واقع فروش اوراق بدهی و اوراق مشارکت است.
بنابراین در شرایط فعلی مخارج دولت و منابع درآمدهای آن مشخص است.از سوی دیگر امروزه بیش از ۴۰ درصد اقتصاد ایران معاف از مالیات است، مجلس میتواند تمام معافیتهای مالیاتی را لغو کند و گستره مالیاتی را افزایش دهد اما مجلس نمیتواند نرخ مالیاتی را افزایش دهد، بنابراین منبع درآمدی دولت باید مشخص باشد.
پس مجلس اگر میتواند باید بازوی دولت در جهت شفافسازی درآمد و واقعی نمودن بودجه باشد. مگر میشود حقوق بازنشستگان را پرداخت نکرد. در قانون امسال یعنی سال ۱۳۹۹ بالغ بر ۹۰ هزار میلیارد تومان کمک دولت به صندوقهای بازنشستگی بوده است، در سال آینده ۱۴۰ هزار میلیارد تومان افزایش پیدا میکند. همچنین به دلیل تورمی که نشأت گرفته از تحریمهای ظالمانه بینالمللی است و همچنین بیماری کرونا دولت پیشنهاد افزایش نرخ ۲۵ درصدی را کرده، در حالی که نرخ تورم بر اساس برآوردهای کارشناسی آن این است که امسال بالغ بر ۳۵ درصد است. بنابراین باید قدرت خرید مردم را تا حدودی حفظ کرد، بنابراین مجلس باید واقعبین باشد. مجلس میتواند هزینههای خود را کم کند و ابتدا از بودجه خودش شروع کند یعنی از هر شاخصی چه بودجه جاری و چه بودجه عمرانی.
چون نمایندگان نمیتوانند طرح جدید بدهند فقط عناوین طرحها را تغییر میدهند و در واقع هزینهای را متحمل دولت میکردند. امروزه در کشور بیش از ۴۰۰ هزار میلیارد تومان پروژههای نیمه کاره وجود دارد که در حوزههای انتخاباتی نمایندگان هستند پس اقدام به حذف آنها کنند، دولت هم استقبال خواهد کرد. مجلس باید به وظیفه نظارتی خود در بودجه برگردد و سعی کند واقع بین باشد، هر چند یکسری از هزینهها اجتنابناپذیر است مثل حقوق کارکنان دولت. پس مجلس باید نظارت خود را قوی کند و سیستم بشدت شفاف باشد. سال گذشته مجلس بشدت بودجه را افزایش داد، من فکر میکنم باید سیستم بودجه ایران شفاف باشد و مجلس هم با شفافیت تمام سعی کند اگر منبع هزینهای برای دولت اضافه میکند درآمد آن را هم مشخص کند.