بورس کالای ایران در پاسخ به نیاز به ایجاد بازاری متشکل و سازمان یافته برای تقابل آزاد عرضه و تقاضا تأسیس شد. اما پیچیدگیهای ساختاری و روابط تودرتوی آن، در برخی صنایع از جمله صنعت فولاد، مانع تحقق اهدافی چون جلوگیری از نوسانات کاذب قیمت محصولات، برقراری نظام قیمتگذاری شفاف و هماهنگی میان بخشهای مختلف اقتصادی شده است.
هرچند در ظاهر انتظار میرود عرضه محصولات فولادی در بورس کالا، منجر به کشف متوازن قیمت شود، اما عرضههای مهندسی شده چه پیش و چه پس از اجرای «شیوهنامه ساماندهی زنجیره فولاد»، سبب پیشی گرفتن قیمت شمش فولاد در بورس کالا از نرخهای جهانی شد که از نگاه هر کارشناسی غیرعقلایی و غیرمنطقی است. متأسفانه مدیران بورس کالای ایران نیز به جای برخورد با چنین عرضههای مهندسی شده و اجرای مسئولیت خود، با عرضهکنندگان محصولات فولادی همراهی کردهاند که البته موضوع عجیبی نیست. چرا که سه صندلی از هفت عضو هیأت مدیره بورس کالای ایران در اختیار سه شرکت ذوبآهن اصفهان، فولاد خوزستان و فولاد مبارکه اصفهان است.
در چنین شرایطی، وزیر صمت همچنان ترجیح داده است روی اصول اقتصادی صحیح ایستادگی کرده و به جای قیمتگذاری دستوری در حوزه فولاد، بهدنبال عرضه آن در بورس کالا براساس مفاد شیوهنامه ساماندهی است.اخیراً وزیر صمت از بورس کالا خواسته است برای مدیریت صحیح بازار، قیمت پایه شمش فولادی در بورس کالا را بر اساس ۷۰ درصد قیمت CIS اعلام کند که این خواسته با هجمه سنگین رسانهای روبهرو شده است. خاستگاه این انتقادات، آن هم از سوی رسانههایی که قلمشان همواره بهصورت جهتدار و یک طرفه به نفع یک سمت ماجرا چرخیده، مشخص است. طبیعتاً کمیسیون معادن و صنایع معدنی اتاق ایران نیز با قیمتگذاری دستوری مخالف بوده اما تغییر قیمت پایه از 80 درصد به 70 درصد CIS، در زمانی که سقف رقابت تعریف نشده است را نمیتوان مصداق قیمتگذاری دستوری دانست. اگر فولادیها معتقدند قیمت واقعی فولاد داخلی، بالاتر از نرخ جهانی است، پس چرا با افزایش بازه کف قیمت مخالفند؟
اکنون در حالی که تولید محصولات فولادی در کشور با مازاد 50 درصدی مواجه است، فروش شمش فولاد با نرخی بالاتر از قیمت جهانی در مقاطعی از امسال صورت گرفته و این موضوع نشان میدهد بورس کالا با اختلال در کارکرد مواجه است و نتوانسته بهدلیل مهندسی عرضه، نقش خود را به درستی ایفا کند. در چنین شرایطی و تا زمانی که مهندسی در عرضه بهعنوان عامل مخل در بازار وجود دارد، حتی با کاهش قیمت پایه نیز بعید است اصلاح لازم در قیمت محصولات فولادی روی دهد. براساس نظر کارشناسان، در صورت عرضه صحیح در بورس کالا، شمش فولاد حدود 90 درصد قیمت جهانی قیمت خواهد خورد. در این نرخ، شرکتهای فولادی امکان سودآوری مناسب و توسعه را خواهند داشت.همچنین در حال حاضر کنسانتره، گندله و آهن اسفنجی حدود 50 درصد پایینتر از قیمتهای جهانی عرضه شده که موجب عدمالنفع و تعطیلی معادن شده است و در صورت عرضه این محصولات در بورس کالا، آنها نیز از قیمت 90 درصد جهانی تبعیت کرده و زنجیرهای متوازن شکل خواهد گرفت. نکته قابل توجه این است که در صورت عرضه متناسب با نیاز داخل، علاوه بر کشف قیمت واقعی، کماکان امکان صادرات مازاد شمش وجود خواهد داشت، که در حال حاضر سایر نهادههای زنجیره مانند سنگ آهن و کنسانتره آهن از این امکان صادراتی محروم هستند. از طرفی رفتار هماهنگ واحدهای فولادی در عدم خرید کنسانتره عرضه شده دو هفته گذشته در بورس کالا با قیمت پایه تنها ۶۰ درصد و اصرار بر خرید بر اساس فرمول دستوری با سقف کمتر از ۵۰ درصد قیمت واقعی نیز حامل یک پیام است: «اصرار بر خرید ارزان و دستوری سنگ آهن و فروش گرانتر شمش بهصورت تضمین شده».
در نهایت امیدواریم وزیر صمت در مقابل این فشارها عقبنشینی نکرده و به وعده خود برای ساماندهی زنجیره آهن و فولاد عمل کند. در این راه از رئیسجمهوری و هیأت دولت، مجلس شورای اسلامی، نهادهای نظارتی و همچنین تشکلهای خصوصی انتظار میرود در کنار وزیر صمت ایستاده و مانع ادامه رانت ناشی از ارزانفروشی مواد اولیه معدنی و گرانفروشی شمش در زنجیره فولاد شوند.