هفته بسیج گرامی باد

رادیو مجازی اتاق ایران 30 آبان 1403

چشم‌انداز ایران در بازار نفت

علی شمس اردکانی در یادداشتی نوشته است: امروز ما بیشتر از اینکه به رویکردها خوش‌بینانه یا بدبینانه در خصوص بازار نفت و اساسا موضوعات کلان اقتصادی و راهبردی نیاز داشته باشیم، محتاج رویکردهای واقع‌بینانه‌ای هستیم که بتوانند منافع ملت دردمند ایران را در فضای پیرامونی استیفا کنند.

30 دی 1399
کد خبر : 36506
اشتراک گذاری
اشتراک گذاری با
تلگرام واتس اپ
لینک

این روزها اظهارنظرهای خوش‌بینانه‌ای در خصوص بازگشت سریع و بدون دغدغه ایران به بازار نفت جهانی مطرح می‌شود. دیروز هم وزیر نفت کشور در خصوص سرمایه‌گذاری ضروری 1.2 میلیارد دلاری در صنعت نفت صحبت و اعلام کردند که فضا برای حضور پر قدرت ایران در بازار نفت فراهم است. ردپای این نگاه خوش‌بینانه در بودجه‌ای که آقای نوبخت ارایه کرده‌اند نیز پیداست. البته می‌گویند، «المعنا فی بطن الشاعر»که این معنا را دارد که تنها گوینده و سراینده است که از عمق معنای هر اظهارنظری با خبر است. اما برای درک شرایطی که صنعت نفت کشور با آن روبه‌روست مقایسه تطبیقی و تاریخی نیز به کار می‌آید. 

 یکی از نمونه‌های تاریخی تحریم نفت ایران به ماجرای ملی شدن صنعت نفت در دهه 30خورشیدی بازمی‌گردد. دوره‌ای که بعد از ملی شدن صنعت نفت، فروش نفت ایران تحریم شد و پس از کودتای نامبارک 28مرداد 32 ظاهرا اتمسفر لازم برای ورود ایران به بازار نفت فراهم شد. در آن دوره در شرایطی که رژیم پس از کودتا نیز بطور کامل مورد حمایت ایالات متحده و انگلیس به عنوان 2ابرقدرت وقت قرار داشت (چون کودتا انگلیسی و امریکایی بود) و در حالی که در فضای عمومی بین‌المللی نیز متقاضی مصرف بیشتر نفت بود، بیشتر از 19ماه طول کشید تا ایران بتواند به بازارهای نفتی بازگردد. اما امروز در اوپک به جز ونزوئلا که اساسا وزنه قابل توجهی در مناسبات جهانی به شمار نمی‌رود و سهمیه خودش هم در هواست، اغلب اعضای اوپک حمایت همه‌جانبه‌ای از ایران نخواهند داشت. ایران سال‌هاست که به دلیل تحریم‌های اقتصادی و فقدان جذب سرمایه‌های خارجی نتوانسته است، ساختارهای تولید نفت خود را به‌روزآوری کند و این امر باعث شده تا ظرفیت‌های تولید نفت کشورمان دچار استهلاک فراوانی شود. اینکه آقای زنگنه اشاره کرده‌اند که با 1.2میلیارد دلار سرمایه‌گذاری در صنعت نفت ایران می‌تواند بخش قابل توجهی از عقب ماندگی خود را در صنعت نفت جبران کند، اظهارنظری است که آقای وزیر از آن با خبر هستند. ایشان چون عامل بالکل و الخفیات است، بهتر از وضعیت با‌خبر هستند. البته آقای وزیر از این خیال که از همه‌چیز با خبر هستند باید بیرون بیایند، چون از قدیم‌الایام می‌گویند، همه‌چیز را همگان می‌دانند. مثلا زمانی که من از علم پزشکی بی‌خبر هستم، باید از اظهارنظر در خصوص علوم پزشکی خودداری کنم. این اساسا یکی از ویژگی‌های فقه شیعه است که آدمی را به استفاده از نظر صاحب نظران اهل فن فرا می‌خوانند و او را به تقلید از اعلم در هر علم و فنی توصیه می‌کند. اما بوروکرات‌های کشورمان معمولا به این توصیه‌ها توجه نمی‌کنند. نمونه بارز یک چنین نگاهی را در بودجه 1400نیز می‌توان ردیابی کرد. بودجه‌ای که به جای سرمایه‌گذاری‌های ساختاری بر روی حوزه‌ها مولد، هزینه‌های جاری دولت را حدود 50درصد افزایش داده است. چرا که تصور می‌کنند اوضاع بازار نفت بسیار مطلوب خواهد بود و ایران بلافاصله پس از قرار گرفتن بایدن در راس هرم اجرای امریکا می‌تواند جایگاه خود را در بازار نفت پس بگیرد. باید بدانیم بر اساس تحلیل‌های دقیق کارشناسی در سال 2021، تقاضای جهانی نفت برای سومین سال پیاپی، روند نزولی دارد. دلیل نخست به دلیل اثرات بحران کرونا در اقتصاد بین‌المللی است که باعث رکود جهانی شده است. به این معنا که مصرف انرژی که سال‌ها مبتنی بر افزایش جی‌دی‌پی جهانی در حال افزایش بود، اما امروز به دلیل ارتباط متقابل و همگرایی اقتصادی با بازارها این روند دچار روند معکوس شده است. حتی در صورت بهبود اوضاع اقتصادی نیز کشورها به دنبال جایگزین کردن انرژی‌های پاک به جای انرژی‌های فسیلی هستند. به عنوان مثال در آلمان که مرکز تولید بهترین نمونه‌های خودرو در سطح جهان است، تولید 10مدل خودرو متوقف شده است. بنابراین تقاضاهای جهانی در خصوص نفت نه تنها در حال افزایش نیست، بلکه در حال کاهش مستمر است. از سوی دیگر همانطور که در بالا هم اشاره کردم عربستان در اوپک و روسیه در اوپک پلاس اشتهای بالایی برای فروش بالای نفت دارند. بنابراین ایران چنانچه قصد دارد، سهم خود را در بازار نفت پس بگیرد، باید یک مذاکرات سیاسی و دیپلماسی سطح بالا در حوزه انرژی را در دستور کار قرار دهد که در حال حاضر یک چنین رویکردهایی در نظام سیاسی در پیش گرفته نمی‌شود. بسیاری از افرادی که تخصصی در حوزه تخصصی انرژی ندارند در خصوص این بازار اظهارنظر می‌کنند و بازار اظهارنظرهای غیرعالمانه در بخش‌های گوناگون حسابی داغ شده است. افرادی که سیاست بین‌المللی می‌دانند، به ابعاد و زوایای گوناگون دیپلماسی آگاهی دارند، علوم ارتباطی را درک کرده‌اند و سایر ویژگی‌های لازم را دارند باید سکان هدایت دیپلماسی انرژی را به دست بگیرند. همان‌طور که گفتم سوابق تاریخی گویای آن است که ایران در دهه 30خورشیدی و در حالی که اقتصاد جهانی به نفت ایران نیاز داشت و انگلیس و امریکا هم از دولت ایران حمایت می‌کردند، حدفاصل 28مرداد ‌32 تا اسفندماه 33 زمان نیاز داشت تا بتواند روند فروش نفت خود را دنبال کند. به نظر می‌رسد، امروز ما بیشتر از اینکه به رویکردها خوش‌بینانه یا بدبینانه در خصوص بازار نفت و اساسا موضوعات کلان اقتصادی و راهبردی نیاز داشته باشیم، محتاج رویکردهای واقع‌بینانه‌ای هستیم که بتوانند منافع ملت دردمند ایران را در فضای پیرامونی استیفا کنند.

در همین رابطه