السَّلامُ عَلیَکِ یا فاطِمَةَ الزَّهرا (سلام الله علیها)

رادیو مجازی اتاق ایران - 23 آبان 1403

زمان بازگشت اقتصاد به اولویت اصلی کشور

باید استراتژی‌های دقیق اقتصادی بازتعریف شوند تا از ظرفیت‌های اقتصادی حداکثر استفاده انجام شود. در این صورت روند خسارت به اقتصاد متوقف می‌شود و اقتصاد به کمک سیاست خواهد آمد.

علی قنبری

استاد دانشگاه
23 اسفند 1399
کد خبر : 37394
اشتراک گذاری
اشتراک گذاری با
تلگرام واتس اپ
لینک
باید استراتژی‌های دقیق اقتصادی بازتعریف شوند تا از ظرفیت‌های اقتصادی حداکثر استفاده انجام شود. در این صورت روند خسارت به اقتصاد متوقف می‌شود و اقتصاد به کمک سیاست خواهد آمد.

علی قنبری، اقتصاددان

آیا تا به حال بررسی کرده‌ایم که خسارت رفتارهای سیاسی در تصمیمات اقتصادی ایران چقدر است؟ اقتصادی که اولویت اول تصمیم‌سازی در آن، سیاست‌هاست، چه هزینه‌ای را می‌پردازد و سرانجام آن چیست؟ چقدر این نوع نگرش موفق بوده و در جهان کشورهای توسعه یافته به کدام یک اولویت بیشتری می‌دهند؟

وقتی به تاریخ اقتصادی ایران نگاه می‌اندازیم، بیش از قواعد اقتصادی، این دخالت‌های سیاستمداران است که روند تصمیم‌سازی‌ها را مشخص می‌کند. به عبارتی قواعد اقتصادی به خاطر سیاسی کاری دچار نقص وعدم کارایی شده‌اند و امکان حاکمیت پدیده‌ها و مکانیزم‌های علمی بر اقتصاد حداقل در دهه اخیر وجود نداشته است. لذا اقتصاد کشورمان از این گونه دخالت‌ها دچار آسیب و اختلال جدی شده است.

در این سال‌ها، اهداف اقتصادی بشدت تحت تأثیر اهداف سیاسی بوده‌اند و رتبه یک تا سه اولویت‌های کشور به سیاست اختصاص داشته است. حتی می‌توان گفت که اهداف فرهنگی اولویت بالاتری نسبت به اقتصاد داشته‌اند. البته این درحالی است که هر روز درباره مشکلات اقتصادی صحبت می‌شود اما هیچ گاه تصمیم‌سازی‌های اقتصادی به دور از سیاست‌زدگی انجام نمی‌شود. به عبارتی، مسئولان اقتصادی بین گزینه‌های حل یک مسأله، آن موردی را انتخاب می‌کنند که کارکردهای سیاسی دارد.

از این روست که کارشناسان معتقدند در ایران اهداف صحیح اقتصادی دچار فراموشی شده و این مسأله خسارت‌های جبران‌ناپذیری را به اقتصاد وارد کرده است. از جمله کاهش شدید سطح درآمد سرانه ایرانی‌ها، افزایش تورم، افزایش فقر و شکاف درآمدی، کاهش تولید ناخالص داخلی، کاهش صادرات و افزایش بیکاری. نمی‌‌توان دقیقاً عددی را برای میزان خسارت سیاسی کاری در اقتصاد عنوان کرد اما آنقدر عدد بزرگ است که بسختی می‌توان آن را جبران کرد.

متأسفانه به خاطر همین غلبه سیاست‌های مخرب بر اقتصاد، ایران حتی نتوانسته است بیشتر از 60 درصد به اهداف آمده در برنامه‌های اقتصادی که برخی از آنها نیز سیاست‌زده هستند، دست یاید. این را در برنامه کوتاه مدت بودجه، برنامه میان مدت توسعه‌های 5 ساله، برنامه بلندمدت چشم‌انداز 20 ساله، می‌توان ملاحظه کرد.

وقتی در این زمینه به تجربه‌های جهانی نگاه می‌کنیم، نمی‌توان در لیست کشورهای موفق جهان از نظر اقتصادی نام کشوری را یافت که اولویت‌های نخست آن سیاست بوده اما پیشرفت کرده است. گرچه می‌توان عکس آن را ملاحظه کرد. به این ترتیب که کشوری به واسطه اقتصاد قوی در سیاست نیز موفق بوده است.

ایران شاید تنها کشور مهم دنیا باشد که علی رغم داشتن ظرفیت‌های بسیار بزرگ از نیروی انسانی تحصیل کرده، منابع و معادن عظیم تا شرایط آب و هوایی مساعد و موقعیت ممتاز جغرافیایی برخوردار است و می‌تواند جزو اقتصادهای برتر جهان باشد، اما سیاست اولویت اول آن است.
کشورهای جهان اغلب به دنبال اقتصاد قوی، رفاه مردم و توسعه هستند.

تصمیمات اقتصادی آنها حداکثر شدن منافع ملی را هدف قرار می‌دهد و از هر تنشی که به اقتصاد ضربه بزند، دوری می‌کنند. به نظر می‌رسد برای کشور ما که دارای ظرفیت و پتانسیل‌های بی‌شمار است نیز زمان آن فرارسیده که اقتصاد محور اصلی سیاستگذاری‌ها شود.اقتصاد ایران نباید مغلوب اهداف سیاسی کشور باشد و ادامه این روند تضعیف شاخص‌های اقتصادی حتی به نفع سیاست نیز نیست. از این رو باید استراتژی‌های دقیق اقتصادی بازتعریف شوند و فضایی فراهم شود که از ظرفیت‌های اقتصادی حداکثر استفاده انجام شود. آنگاه این روند خسارت به اقتصاد متوقف می‌شود و حتی اقتصاد نیز به کمک سیاست خواهد آمد.

در همین رابطه