رادیو مجازی اتاق ایران - 15 آبان 1403

یادداشت علی‌اصغر سمیعی برای پایگاه خبری اتاق ایران

چرا نرخ ارز به‌سادگی پایین نمی‌آید؟

علی‌اصغر سمیعی، تحلیلگر بازار ارز معتقد است: کاهش نرخ ارز نیاز به جراحی دردناک در اقتصاد دارد؛ فرآیندی که هم جرئت می‌خواهد و هم اراده.

علی‌اصغر سمیعی

تحلیلگر بازار ارز
24 خرداد 1400
کد خبر : 38494
اشتراک گذاری
اشتراک گذاری با
تلگرام واتس اپ
لینک

«کاهش نرخ ارز» تبدیل به یکی از شعارهای جدی نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری سال 1400 شده است. برای سنجش پذیری این وعده، نخست باید ببینیم قیمت ارز چگونه بالا رفته است؟

وقتی حجم نقدینگی به‌شدت بالا می‌رود، و البته این خودش علت اصلی نرخ بالای تورم است، باعث می‌شود ارزش پول ملی هم پایین بیاید، مثل این می‌ماند که به یک شربت غلیظ به‌طور منظم آب اضافه کنیم خوب هرچقدر حجم شربت در اثر اضافه کردن آب بالا برود، از طعم و مزه و خاصیت آن کم می‌شود و درواقع ارزش واقعی آن کاهش پیدا می‌کند. حالا شربتی را در نظر بگیریم که سال‌ها حجم آن در اثر افزایش آب اضافه‌شده و کیفیت شربت کاهش‌یافته، آیا در یک مدت کم می‌شود ارزش ازدست‌رفته رو به این شربت بازگردانیم؟

ارزش پول ملی ما سال‌هاست که در اثر ایجاد تورم‌های بالا و بدون مطالعه که حاصل خیانت‌های مسئولین اقتصادی در قبل از انقلاب، و حوادث و مشکلات ناشی از انقلاب و جنگ تحمیلی و البته بی‌تدبیری‌های برخی از مسئولین اقتصادی در بعد از انقلاب، دائم در حال کاهش بوده است.  آیا این زخم کهنه را می‌شود در زمان اندک معالجه کرد؟

مسلماً پاسخ به این سؤال «خیر» است. قدم اول در این راه، یعنی تقویت پول ملی، جلوگیری از سقوط بیشتر ارزش آن است. این به این معناست که با کاهش جدی نرخ تورم و به دنبال آن نرخ بهره و به نزدیک صفر رساندن آن‌ها، (تازه اگر موفق شویم نرخ تورم و بهره را به نزدیک صفر برسانیم)، یعنی توانستیم از کاهش بیشتر ارزش پول ملی جلوگیری کنیم. در ادامه این روند وارد مرحله بعد یعنی مرحله افزایش ارزش پول ملی می‌شویم. اگر نرخ تورم و روند افزایش حجم نقدینگی منفی شود و نرخ توسعه به بالا برود در زمان‌هایی ممکن است، به‌آرامی نرخ ارز کاهش یابد.

البته دو راه دیگر هم برای کاهش نرخ ارز وجود دارد که چندان مورد تأیید نیست. راه اول تزریق بیشتر از تقاضای ارز به بازار که مستلزم داشتن درآمدهای ارزی فراوان است. البته این راه درهرصورت بیراه است چراکه حتی با داشتن درآمد، درنهایت به نتیجه پایدار نمی‌رسد. چون هرچقدر قیمت ارز به‌طور مصنوعی و دستوری و غیرواقعی ارزان نگه‌داشته شود، به‌صورت تصاعدی مشتری برای آن بیشتر می‌شود و درنهایت دوباره افزایشی خواهد شد. یکی دیگر از ابعاد در پیش گرفتن این راه، بی‌فایده بودن آن است. تزریق ارز باعث خسارت‌های جبران‌ناپذیر به تولید و باعث بالا رفتن نرخ بیکاری و درنهایت به زیان اقتصاد کشور خواهد بود.

راه دیگری برای تقویت پول ملی به‌طوری‌که برخی از آقایان عنوان کرده‌اند، برداشتن صفرها از جلوی اعداد روی اسکناس است، یعنی ده هزار را با برداشتن چهار صفر به یک تبدیل کنیم، و این هم به نظر من یک کار عبث خواهد بود مثل‌اینکه کسی اسم اشکنه را بگذارد کباب دنده، مطمئناً طعم و مزه و خاصیت آن با تغییر اسم هیچ تغییری نمی‌کند یا اگر کسی یک باغچه ۴۰۰ متری داشته باشد و اسم آن را بگذارد باغ چهل هکتاری، مطمئناً محصول باغ افزایش نمی‌یابد، و قیمت باغ هم بالا نمی‌رود، فقط ممکن است صاحب باغ را گمراه کند و امر را بر او مشتبه سازد.

مجموع همه این‌ها یعنی تنها راه صحیح برای تقویت پول ملی همانا کار سخت است، یعنی کنترل شدید تورم، کاهش حجم نقدینگی، شروع به اعتمادسازی و جذب سرمایه برای ایجاد شغل و بالا رفتن تولید که در نهایت به مثبت شدن تراز تجارت به نفع صادرات است. انجام یک جراحی واقعی در اقتصاد که به دو پیش نیاز بستگی دارد، اول اراده و دوم جرئت.

در همین رابطه