برای تحقق کیفیت، مشارکت بهتنهایی کافی نیست، این نیاز به از خود گذشتگی و تعهد دارد. زندگی، سازمان و هر بخشی از امور زندگی که کیفیت ندارد، عامل مهمی را برای ارتقا کم دارد. میشود کیفیت را به عشق تشبیه کرد؛ زندگی بدون عشق ممکن نیست.
من از ابتدای حضورم در انجمن ملی کیفیت ایران در پی این شعار بودم که الآن بهعنوان چشمانداز برای انجمن انتخابشده است: «ایرانی بهتر از طریق افزودن کردن کیفیت به کسبوکار». اما در حال حاضر کیفیت بهعنوان یک بنیان علمی قابل پیادهسازی، بهشدت در حال تغییر است. ولی متأسفانه شاهد هستیم خیلی از متخصصان در حال اجرای همان کیفیت 30 سال قبل هستند.
کیفیت چهرهٔ خود را تغییر داده و موضوع جدیدی وارد حوزهٔ کیفیت شده که قبل از این وجود نداشتند. البته این حجم از داده و اطلاعات هم وجود نداشت و الآن بخش زیادی در «هفت ابزار» از بهبود فرایندها وابسته به تحلیل آماری است که قبلاً نیازی به این نبود و فقط از همبستگی در این حوزهها صحبت میشد ولی امروز با مدلسازی هوش مصنوعی میتوان کیفیت را بالا برد.
کیفیت از جنس نوآوری و تحولات بر مبنای ایده و شکل علمی نوآوری را در خود جایداده است. به عبارتی کیفیت تغییر چهره داده ولی آیا این چهره جدید را میشناسیم یا خیر؟
موضوع مهم دیگری که مطرحشدنش بهعنوان یک دغدغه اهمیت دارد، اینکه با همه تلاشی که در موضوع کیفیت با توجه به تغییر مأموریت و رویکردش در حال انجام است، بازهم شاهد عقبماندگیهایی هستیم و باید تمرکز ما روی مسائلی باشد که بهشدت در مسیر کیفیت تأثیرگذار است.
مهمترین سؤال این است که در میان متخصصان، کیفیت در کجا قرار دارند؟ به اعتقاد من تأثیرگذارترین گروه آنهایی هستند که به راهبرد ایجاد کیفیت توجه کرده و سیاستی را شکل میدهند و یا زیرساختی ایجاد میکنند که در روند کیفیت اثرگذار است.
اگر متخصصان کیفیت به موضوع کلان کشور شامل اقتصاد و سیاست توجه نداشته باشند، از درجه دقت نظر کمتری برخوردارند. باید با توجه به همه ارکان سیاست، اقتصاد و مسائل اجتماعی برای حوزه کیفیت برنامهریزی کرد، وگرنه همیشه حلقه مفقودهای باقی میماند.