از نگاه بخش خصوصی بخش عمدهای از مسائل و گرفتاریهای فعلی در نهاد بانک مرکزی قابلحل است و حضور رئیسکل این نهاد در اتاق ایران یگ گام بزرگ برای حل و فصل مشکلات محسوب میشود.
طبق گزارشهای پایش محیط کسبوکار، از نظر فعالان اقتصادی سه مؤلفه شامل غیرقابل پیشبینی بودن و تغییرات قیمت مواد اولیه، بیثباتی سیاستها و رویههای ناظر بر کسبوکار و سوم دشواری تأمین مالی از بانکها، از تابستان سال ۹۷ تا تابستان امسال بهطور ثابت در تمام فصول نامناسبترین مؤلفههای کسبوکار در کشور ارزیابی شدهاند.
بخش مهمی از رفع این مشکلات در حیطه اختیارات بانک مرکزی است و انتظارات بخش خصوصی در این حوزه از بانک مرکزی بالاست، به برخی از محورهای ناکارآمدی در حوزه نظام پولی و بانکی کشور میتوان اشاره کرد که بیشترین اثر را بر تولید ملی و توسعه صادرات دارد: اولین مورد انحراف تسهیلات بانکی از فعالیتهای تولیدی است. طبق آمار بانک مرکزی سهم تسهیلات بانکی به بخشهای تولیدی شامل صنعت، معدن و کشاورزی بهطور سرجمع ۴۰ درصد از کل تسهیلات بانکی را در سال ۹۹ تشکیل داده است. همچنین درحالیکه سهم بخش صنعت و معدن از مانده تسهیلات بانکی در سال ۸۵، ۳۰ درصد بوده این میزان در سال ۹۵ به ۱۸ درصد رسیده است.
سهم بخش کشاورزی از مانده تسهیلات در سال ۷۸، ۲۸ درصد بوده درحالیکه در سال ۹۵ به ۹,۶ درصد رسیده است. همچنین سهم بخش صادرات در سال ۷۸، ۵.۴ درصد بوده اما در سال ۹۵ به نیم درصد رسیده است.
این آمار نشان میدهند بخشهای تولیدی و مولد سهم بایستهای از منابع و تسهیلات بانکی کشور دریافت نمیکنند. حاشیه سود بالا، بازده کوتاهمدت و ریسک پایین فعالیتهای غیرمولد و سفتهبازی نه تنها باعث انحراف سرمایه و سپردههای بانکی و ایجاد تنگنای مالی برای بنگاههای مولد شده است بلکه پیامدهای منفی نیز بر بازار مسکن و طلا و سکه و ارز داشته است. لذا اصلاح این رویه نیازمند نظارتهای لازم از طرف نهاد پولی و مقید بودن نظام بانکی به ابلاغیهها و مصوبههای اعلامی در خصوص سهم اعطای تسهیلات به بخشهای مختلف است.
دومین عامل مؤثر بر عدم رشد تولید و توسعه صادرات، عدم اجرای کامل قانون رفع موانع تولید رقابتپذیر و ارتقای نظام مالی کشور است. طبق ماده ۲۱ قانون رفع موانع تولید رقابتپذیر و ارتقا نظام مالی کشور، بانک مرکزی موظف است برای تأمین سرمایه در گردش پایدار برای واحدهای صنعتی، معدنی، کشاورزی، حملونقل، صنوف، بنگاههای دانشبنیان و شرکتهای صادراتی در حال کار حداکثر ظرف سه ماه از تاریخ ابلاغ این قانون دستورالعمل اجرایی افتتاح حساب ویژه تأمین سرمایه در گردش را تقدیم و به شبکه بانکی کشور ابلاغ کند؛ اما متأسفانه اقدامات مؤثری در عمل هنوز صورت نگرفته است.
بخش خصوصی به استناد ماده ۲۱، از مدیریت جدید بانک مرکزی تقاضا میکند تسریع در راهاندازی حساب ویژه تولید برای تأمین سرمایه در گردش واحدهای تولیدی را در دستور کار قرار دهد.
موضوع سوم حفظ ثبات اقتصادی کشور از طریق ایجاد ثبات در بازار ارز است. نرخ ارز در اقتصاد کشور از جایگاه حساسی برخوردار است. کوچکترین تغییر در نرخ ارز کل متغیرهای اقتصادی را متأثر میکند. لذا ثبات در بازار ارز به معنای ثبات در اقتصاد کلان کشور است. هرگونه بیثباتی در این حوزه میتواند تبعات منفی برای همه دستاندرکاران جامعه از دولت تا تولیدکنندگان و صادرکنندگان و عموم مردم را به همراه داشته باشد.
ساختار تولیدات کشور از نظر تأمین مواد اولیه و فناوری تولید وابستگی بالایی به خارج از کشور دارد؛ با جهشهای مکرر نرخ ارز، قیمت کالاهای تولید داخل افزایش مییابد که این امر به افزایش سطح عمومی قیمتها و کاهش تقاضای مؤثر در بازار و افزایش هزینههای حقیقی دولت بهعنوان بزرگترین مصرفکننده در اقتصاد ایران منجر شده و درنهایت به کسری بودجه دامن خواهد زد.
در شرایط نوسانات نرخ ارز، غیرقابل پیشبینی بودن و تغییرات قیمت مواد اولیه باعث سرگردانی فعالان اقتصادی شده و از طرف دیگر این موضوع در شکلگیری انتظارات تورمی نقش موثر داشته و به رونق فعالیتهای سوداگرانه و دلالی دامن خواهد زد. بخش خصوصی از بانک مرکزی تقاضا دارد تمهیدات لازم برای افزایش عرضه ارز و ایجاد ثبات در بازار را در دستور کار خود قرار دهد.
در مورد مشکلات بازگشت ارز صادراتی تحت تأثیر تحریمهای بینالمللی و محدودیتهای ناشی از فقدان ارتباطات بانکی و بینالمللی، بخش خصوصی معتقد است تمهیدات عقلایی برای افزایش عرضه ارز باید به این شکل باشد که بهجای فشار بیشازحد به فعلان اقتصادی بخش خصوصی اقدامات تشویقی جهت افزایش عرضه ارز در دستور کار قرار بگیرد. اتاق ایران در راستای افزایش کارایی این سیاستها برای تأمین ارز موردنیاز کشور و کاهش موانع صادرکنندگان پیشنهادهای خود را تدوین کرده که در همین جلسه آن را تقدیم رئیسکل بانک مرکزی خواهیم کرد.
از طرفی موضوع شفافسازی آماری از اهمیت بالایی برخوردار است؛ متأسفانه میبینیم که در مواجهه با مشکلات اقتصادی کشور بهجای اتخاذ سیاستهای اصولی و رفع موانع موجود رویکردهای مبتنی بر عدم شفافیت آماری در گزارشهای رسمی در اولویت قرار گرفته است؛ یعنی بهجای حل مسئله به پاک کردن صورت مسئله اقدام شده است. بدیهی است این راهبرد نهتنها به حل مشکلات منجر نخواهد شد بلکه در عمل به ضربه به اعتماد بخش خصوصی و فعالان اقتصادی خواهد انجامید. همچنین این رویه زمینه را برای آمارسازیهای غیررسمی و غیرکارشناسی مهیا کرده است. لذا انتظار داریم بانک مرکزی در دوره جدید نسبت به انتشار آمارهای اقتصادی بهصورت مرتب و بهموقع و بهصورت شفاف اقدام کند تا فضای گفتوگوی کارشناسی و تصمیمگیری علمی برای اساتید دانشگاه و اندیشمندان اقتصادی فراهم شود.
تا زمانی که بانک مرکزی زیر سلطه دولت باشد همه تلاشها بینتیجه خواهد بود. امیدواریم روزی بانک مرکزی بتواند استقلال خود را به دست آورده و آن را حفظ کند.