سالهاست که بر طبل توسعه میکوبیم و صدای فراخوان توسعه را به گوش همه ایرانیان و غیر ایرانیان رساندهایم؛ برنامههای توسعه مینویسم و کتابخانهها مملو از رسالههای عدم موفقیت و اجرای برنامههای توسعه ماست. اینهمه سخن و مطلب درباره خرد و اندیشه همه از مسیر سخت و صعبالعبوری به نام «بهرهوری» میگذرد. راه ساده توسعه «ایجاد کردن» است و راه سخت ول پایدارِ توسعه استفاده حداکثری از «آنچه ساختهایم». بدیهی است که برای ایجاد یک طرح، روبان میبریم ولی برای تبدیل یک شیفت کار به دو شیفت هیچ تشویقی در نظامات کشور فراهم نشده است. نه در نرخ مالیات، نه در نرخ بیمه و نه در تشویقهای معنوی از اینکه یک شیفت کاری را در کارخانه به دو شیفت تبدیل کردهاید دیده نمیشود و بهرهای از آن برده نمیشود.
سالهاست مشوقهای قانونگذاران و دولتمردان حول «ایجاد کردن» متمرکز شده است، و تا وقتی در بر این پاشنه بچرخد، ما همچنان از توسعه دورتر میشویم. از طرفی فرهنگ سنتی بهرهور کشور در طی استفاده از یارانههای نفتی کاملاً فراموش شدهاند. ما ملت «کرسی» و «کفترخانه» بودهایم ولی حالا ملت «اسراف» و «هدر رفت» هستیم. این تغییر فرهنگ ما را دیگرگونه و نامناسب تربیتکرده است؛ بهگونهای که در زمستان حاضر به پوشیدن لباس مناسب در منزل نیستیم و در تابستان با کوچکترین تعرق آشفته میشویم. فرهنگ استفاده بهینه از منابع در فرهنگ ایرانی گمشده و بازگشت به فرهنگ غنی خودمان راهگشا خواهد بود.
در آستانه واقعیتر شدن قیمتها به نظر میرسد فرصت تاریخی استفاده بهتر از منابع موجود بار دیگر مهیا شده است، ما باید خودروهای غیر بهرهور خودمان را اوراق کنیم و به خودروهای هیبریدی مجهز شویم. توسعه فناوریهای نوین و اینترنت اشیا باید ما را در بهرهور شدن یاری کند. انقلاب صنعتی چهارم و استقبال از آن میتواند مسیر میانبر برای دستیابی به اهداف بهرهوری در کشور باشد. بهشرط آنکه جوانان و شرکتهای دانشبنیان این کشور را برای ایجاد تغییرات اساسی در ساختارها و بنیادها، حمایت کنیم.
همه ما مسئولیم که ایران را جای بهتری برای زندگی تبدیل کنیم. کیفیت زندگی ایرانیان در طول زمان تحتفشارهای تحریم کاهش پیداکرده و باید با توسعه بهرهوری و استفاده بهینه از امکانات موجود به سمت تولید ارزش برویم و برای رفاه ملت فرهیخته تلاش کنیم.
تولید خلاقانه ارزش از طریق ارائه خدمات و محصولات دانشبنیان، راهکار اصلی توسعه است. رفاه ملتها از ایجاد ارزش در سطح ملی نشأت میگیرد. باید این طلسم نرخ منفی تولید ناخالص ملی شکسته شود و بهسوی ایرانی آباد و توسعهیافته حرکت کنیم. شایسته منابع انسانی، منابع خدادادی و تمدن شگرف ایران جز این نیست.