احتمالاً اگر نیازی به اثبات رابطه میان اقلیم و خلق وخوی ساکنان یک منطقه وجود داشته باشد، جمهوری چک مستعدترین کشور برای تحقیق و تحلیل است. کشوری سرسبز، آرام و به دور از انواع تنشهای سیاسی و بینالمللی که البته چند دهه قبل وضعیت دیگری داشت.
تولید ناخالص داخلی این کشور 182 میلیارد دلار تخمین زده شده و سالیانه اقتصاد چک 3.9 درصد رشد را تجربه میکند. سرانه درآمد چکیها 18 هزار و 200 دلار است. جالبتر اینکه نرخ بیکاری در چک تنها 6 درصد و اساساً اقتصاد این کشور متکی به فنآوریهای نوین و صنعت است.
جمهوری چک اقتصاد و سرزمینی مطلوب برای تجارت و صنعت به شمار میآید. بیش از سه دهه قبل وضعیت در این کشور به شکل دیگری بود. جنگ، طرفداران پرشمار کومونیست، آشوب و هر لحظه یک اتفاق.
اما حداقل از سال 1992 یک تصمیم اساسی گرفته شد. ایده این بود که چک به کشوری برای زندگی و کار مطلوب تبدیل شود.
درس آموزترین نکته اقتصاد و سیاست در این کشور به همان تعلق نهفته در رفتارهای سیاستمدران و شهروندان چک مربوط است. جمهوری چک دقیقاً مانند طبیعتاش عمل کرده است. آرام و با ثبات، صبور و رام و البته بیتوجه به تمامی جنجالهای جهانی. اینها همگی آموزهای یک تاریخ پرحاشیه است. تنها مزیت در رفتار اهالی این سرزمین به جایی مربوط است که از تمام جنجالها و پریشانیهای سابق، درس گرفتهاند و امروز دیگر نه میخواهند کمونیست باشد، نه علاقهدارند وارد جنگ شوند و دنبال رفورمهای بزرگ و بیجهت هم نیستند.
درس اقتصاد چک برای ما در همین نکته است: ثباتبخشی به اقتصاد، آرامش در سیاست و درس گرفتن از تجربیات یک دوران پراز چالش و اتفاق.
جمهوری چک امروز تمام توانش را صرف توجه به فنآوری و صنعت کرده و حتی میراثهای قدیمی مانند خودروسازی اشکودا را بازیابی کرده است. چک به جای صادرات کلمات و خشونت، کالا صادر میکند و در شهرهای آراماش از سرمایهگذاران خارجی پذیرایی میکند.
درس اقتصاد چک برای کشورهایی مانند ایران همین است که باید به اقتصاد ثبات بخشید، به جامعه امید داد و به مردم اطمینان خاطر برای اینکه به دور از هر تنشی ذهن و جانشان را متوجه پیشرفت خود و کشورشان کنند. حداقل امروز که درهای جهان به لطف برجام به روی ایران باز شده، میتوان بسیار آموخت.