روابط دوجانبه بین ایران و تاجیکستان از ۳۰ سال پیش تاکنون با فراز و نشیبهای گوناگونی همراه بوده است. در دهه ۹۰ میلادی و در اولین سالهای پس از استقلال جمهوری تاجیکستان، ایران یکی از مؤثرترین بازیگران خارجی در این کشور بود بهطوریکه بدون اقدامات جمهوری اسلامی ایران، جنگ داخلی ۵ ساله در این کشور پایان نمییافت.
بااینحال روابط ایران و تاجیکستان در سالهای اخیر با فراز و نشیبهایی روبهرو بود که انتظار میرود سفر آتی رئیسجمهوری به «دوشنبه» آغازی برای فصل جدید روابط دو کشور باشد. این مهم میتواند با برداشتن گامهای کوچک اما مؤثر در حوزههای فرهنگی، توافقنامههای اقتصادی و موضوع ترانزیت شکل بگیرد. در عرصه فرهنگی بازگشایی دفاتر رایزنی فرهنگی ایران در تاجیکستان از مهمترین اقدامات خواهد بود که با توجه به علائق و زمینههای مشترک تاریخی و فرهنگی دو ملت میتواند یکی از محورهای مورد پیگیری در سفر رئیسجمهوری به تاجیکستان باشد.
مورد دوم بحث تقویت روابط اقتصادی دوجانبه است. با اینکه در ۳ سال گذشته با بهبود روابط، سطح روابط اقتصادی به ۳۰۰ میلیون دلار افزایش یافته است اما سهم ایران از کل بازار واردات تاجیکستان تنها ۳.۵ درصد است و با توجه به ظرفیتها و علائق موجود، عدد قابل ملاحظهای به شمار نمیرود. مقایسه سهم ایران نسبت به روسیه در بازار تاجیکستان نشان میدهد که روسیه بیش از یک چهارم، معادل ۲۶ درصد از سهم بازار تاجیکستان را به خود اختصاص داده است. این شرایط در حالی است که کشورهای آسیای میانه براساس ملاحظات کلان خود تمایل ذاتی دارند که سبد متنوعی از شرکای اقتصادی را داشته باشند تا با کاهش تفوق روسیه بر اقتصادشان، موازنه بهتری در مقابل این کشور ایجاد کنند. طبیعتاً امکان افزایش همکاری در این زمینه با تسهیل قانونگذاری دو جانبه برای تقویت فعالیت بخش خصوصی و عزم جدی دولتهای ایران و تاجیکستان فراهم است.
مسأله سوم بحث ترانزیت است که تاجیکستان در برنامههای توسعه خود ابتکار «کمربند و جاده» و راه ابریشم جدید را به جد دنبال میکند و اقدامات زیادی را برای قرارگیری در مسیر این ابتکار انجام داده است؛ بهطور مثال میتوان به تسهیلات گمرکی بین چین و تاجیکستان و همچنین تسهیلات گمرکی و رفتوآمدی بین تاجیکستان و ازبکستان اشاره کرد. این امر میتواند برای ایران در قالب تجارت و ترانزیت دوجانبه با تاجیکستان مفید باشد؛ چراکه مسیر ایران از طریق ترکمنستان و ازبکستان به تاجیکستان عبور میکند. علاوه بر این در بحث ترانزیت بینالمللی، مسیری که از چین وارد تاجیکستان شده، از ازبکستان و ترکمنستان عبور میکند و همینطور از طریق تاجیکستان وارد افغانستان و سپس ایران میشود. از همین رو باید درباره این مسأله نیز سرمایهگذاری انجام شود و در مذاکرات دوجانبه حتماً این موضوع مورد توجه قرار گیرد.
علاوه بر این موارد تسریع پروژههای در دست احداث راهآهن که منافع دو کشور را تأمین میکند باید مورد توجه تهران و دوشنبه واقع شود. انجام این پروژهها، مانند پروژه راهآهن جیحون پنجی که تاجیکستان را از طریق افغانستان، ایران و پاکستان به اقیانوس هند متصل میکند، اهمیت زیادی دارد. مقامات تاجیکستان معتقدند که این کشور میتواند از طریق بنادر به کریدور چندوجهی بینالمللی چین، تاجیکستان، ازبکستان، ترکمنستان، ایران، ترکیه و اروپا مرتبط شود.
نکتهای که باید مورد توجه قرار گیرد این است که تاجیکستان به عنوان یک کشور محصور در خشکی، نیاز مبرمی به دسترسی به آبهای آزاد دارد. یکی از بهترین مسیرها برای دسترسی تاجیکستان به آبهای آزاد و تجارت دریایی بینالمللی مسیر ایران است. تاجیکستان میتواند بویژه از طریق بندر چابهار با ابتکار طرف ایرانی، قسمتی از بندر چابهار یا بندر دیگری را در اختیار گرفته و با سرمایهگذاری دولت تاجیکستان آن را مدیریت کند. این ابتکار نقش قابل توجهی در توسعه بنادر جنوب کشور در دریای عمان و تعمیق روابط و تعاملات تجاری ایران با 5 کشور آسیای مرکزی خواهد داشت.
در مجموع به نظر میرسد برنامهریزی برای انعقاد قراردادهای موردی و عملیاتی با طرف تاجیک در موضوعات خاص، به جای قراردادهای کلان میتواند تأثیر بیشتری بر پیشبرد اهداف راهبردی دو کشور داشته باشد. این امر نه تنها در بخشهای اقتصادی بلکه همچنین در عرصههای فرهنگی نیز کارآمد خواهد بود. نکته مهم اینکه با توجه به فضای روابط دو کشور و ارتباطات فرهنگی و تاریخی دو ملت، برداشتن گامهای عملی هرچند کوچک میتواند مقدمهای برای حصول دستاوردهای بزرگی در روابط دو کشور باشد.