رادیو مجازی اتاق ایران - 21 اسفند1403

تغییر ارزش‌های نسل جدید در بازار کار

کاهش مشارکت در آموزش عالی و بازار کار رسمی در ایران، پدیده‌ای چندوجهی است که تحت‌تاثیر روندهای جمعیتی، تغییر ترجیحات نسل جدید و گسترش اقتصاد غیررسمی و شرایط رکودی ناشی از تحریم‌های اقتصادی قرار دارد.

سمیه مردانه

کارشناس اقتصادی
21 اسفند 1403 - 09:05
کد خبر : 74164
اشتراک گذاری
اشتراک گذاری با
تلگرام واتس اپ
لینک

برخی مشاهدات نشان می‌دهند که گویا در سال‌های اخیر، ایران با پدیده‌ای قابل‌توجه در حوزه آموزش عالی و بازار کار مواجه شده‌ است: کاهش نسبی ورود به دانشگاه‌ها و مشارکت در فعالیت‌های اقتصادی رسمی. این پدیده که ریشه در مجموعه‌ای از عوامل پیچیده دارد، نیازمند تحلیل دقیق و جامع است.

یکی از عوامل کلیدی در این زمینه، کاهش قابل‌توجه نرخ رشد جمعیت در دهه‌های اخیر است. کاهش موالید، به طور طبیعی، منجر به کاهش تعداد دانش‌آموزان و دانشجویان در مقاطع مختلف تحصیلی می‌شود. بنابراین برای تحلیل دقیق‌تر موضوع مذکور، لازم است روند تغییرات جمعیتی در دهه‌های گذشته و تاثیر آن بر ورودی‌های مقاطع مختلف تحصیلی به‌تفکیک مورد بررسی قرار گیرد. اما عامل مهم‌تر، تغییرات بنیادین در ترجیحات و ارزش‌های نسل جدید است. برخلاف نسل‌های گذشته که به دنبال ثبات شغلی و امنیت بلندمدت آن ولو با حقوق کم بودند، نسل جدید به دنبال انعطاف‌پذیری، استقلال، فرصت‌های یادگیری مداوم و صد البته حقوق مناسب است. برای آنها درآمد شغل از خود آن مهم‌تر است؛ رفتاری که با رفتار جویندگان شغل در نسل‌های قبل در تضاد است. آنها تمایلی به پذیرش مشاغل با درآمد کم مانند استخدام‌های دولتی سنتی ندارند. 

جوانان امروزی، به جای صرف زمان طولانی در محیط‌های آموزشی سنتی و کسب مدارک آنها برای کسب شغل در ادارات و سازمان‌های دولتی ترجیح می‌دهند که مهارت‌های مورد نیاز خود را از طریق دوره‌های آنلاین، کارگاه‌های آموزشی و پروژه‌های عملی کسب کنند. به بیان دیگر، آنها به دنبال فرصت‌هایی هستند که به آنها امکان می‌دهد که مهارت‌های خود را به‌سرعت ارتقا دهند و درآمد بالایی کسب کنند. این تغییر رویکرد، به‌ویژه در حوزه‌های فناوری اطلاعات و ارتباطات، به‌وضوح قابل‌مشاهده است.

علاوه بر این موارد، در سال‌های گذشته به علت تغییرات فناورانه، امکانات آموزشی و فرصت‌های شغلی در بخش‌های غیررسمی، یا به بیان دیگر در بخش‌های غیرسنتی،  نه‌تنها در جهان که حتی در ایران نیز به‌کلی دگرگون شده ‌است. در واقع، گسترش و تحولات پیوسته در فضای مجازی که با خود پلتفرم‌هایی مانند یوتیوب و اینستاگرام را به همراه آورده ‌است، موجب شده ‌است فرصت‌های آموزشی و شغلی متفاوتی نسبت به نسل‌های قبل برای جویندگان تحصیل و شغل فراهم کند.

مساله‌ای که در کنار تغییر روندهای جمعیتی و همچنین تغییر ترجیحات نسل جدید، یکی دیگر از عوامل موثر بسیار مهم بر کاهش مشارکت در بازار کار رسمی و آموزش عالی است. فعالیت‌های فریلنسری، کارآفرینی در فضای مجازی، تولید محتوای دیجیتال و کسب درآمد از طریق پلتفرم‌های آنلاین، به جوانان این امکان را می‌دهد تا بدون نیاز به ورود به ساختارهای رسمی، به فعالیت‌های اقتصادی بپردازند.

با‌این‌حال، یکی از چالش‌های اصلی در تحلیل دقیق این پدیده، کمبود داده‌های جامع و قابل‌اعتماد است. فعالیت‌های اقتصادی غیررسمی، به دلیل ماهیت خود، اغلب در آمار رسمی ثبت نمی‌شوند. این امر، ارزیابی دقیق سهم این بخش در اقتصاد کشور و تاثیر آن بر بازار کار و آموزش عالی را دشوار می‌سازد. علاوه بر این، اطلاعات مربوط به دوره‌های آموزشی غیررسمی و گواهینامه‌های تخصصی آنها نیز به طور کامل جمع‌آوری نمی‌شود. در نتیجه، این کمبود داده، تحلیل دقیق روندهای آموزشی و مهارت‌آموزی را با مشکل مواجه می‌کند.

مضاف بر این موارد، یکی دیگر از مشکلاتی که کمبود داده‌ها در تفسیر شرایط موجود ایجاد کرده ‌است، عدم برآورد تاثیر تحریم‌های اقتصادی بر مساله مورد نظر این یادداشت است. تحریم‌های اقتصادی در سال‌های اخیر نیز به‌نوعی بر رفتار جویندگان تحصیل و شغل در ایران تاثیرگذار بوده ‌است.

درست همان‌طور که تغییرات فناورانه رفتار جویندگان تحصیل و شغل را تغییر دادند، رکود اقتصادی ناشی از تحریم‌ها نیز در این تغییر موثر بوده ‌است؛ زیرا در شرایطی که تحریم اقتصاد کشور را با رکود مواجه کرده ‌است، جوانان تمایلی به سرمایه‌گذاری زمان و هزینه در تحصیلات تکمیلی نخواهند داشت. آنها در این شرایط ترجیح می‌دهند به جای ادامه‌‌تحصیل، به دنبال فرصت‌های شغلی با درآمد فوری باشند. در نتیجه، در این شرایط طبیعی است که ما با جویندگان تحصیل و شغلی روبه‌رو باشیم که رفتاری بسیار متفاوت از رفتار نسل‌های پیش از خود دارد. لکن، با وجود تاثیر قابل توجه رکود اقتصادی و تحریم‌ها، ارائه آمار دقیق در این زمینه نیز با چالش‌هایی مواجه است.

کمبود داده‌های تفصیلی در مورد تاثیر رکود اقتصادی بر صنایع مختلف، ارزیابی دقیق میزان تاثیر این عامل بر بازار کار و آموزش عالی را دشوار می‌سازد. نکته جالب توجه آنجاست که فعالیت‌های اقتصادی غیررسمی در شرایط رکود اقتصادی رونق بیشتری می‌یابند.فعالیت‌هایی که بالاتر نیز بیان کردیم با مشکل داده مواجه‌اند.

حال این مساله در شرایط تحریمی و مشکل کمبود داده‌های تفصیلی آن، بیش از پیش بحران کمبود داده در خصوص تفسیر وضعیت موجود را تشدید می‌سازد. مساله‌ای که در نهایت ارائه یک تحلیل دقیق از وضعیت اشتغال و درآمد را با مشکل مواجه می‌کند.

اکنون با این توضیح می‌توان بیان کرد که کاهش مشارکت در آموزش عالی و بازار کار رسمی در ایران، پدیده‌ای چندوجهی است که تحت‌تاثیر روندهای جمعیتی، تغییر ترجیحات نسل جدید و گسترش اقتصاد غیررسمی و شرایط رکودی ناشی از تحریم‌های اقتصادی قرار دارد. برای درک دقیق‌تر این پدیده، لازم است آمار و اطلاعات مربوط به فعالیت‌های اقتصادی غیررسمی و روندهای جمعیتی به طور جامع جمع‌آوری و تحلیل شود. 

همچنین سیاستگذاران باید با توجه به تغییر ترجیحات نسل جدید، برنامه‌های آموزشی و اشتغال را به‌روزرسانی کنند و با ایجاد فرصت‌های شغلی مناسب و جذاب، از کاهش مشارکت در بازار کار رسمی جلوگیری کنند. واقعیت آن است که ما بدون داشتن داده‌های کافی برای تفسیر شرایط موجود، در کشف راه‌حل نیز ناتوان خواهیم‌ ماند. در شرایطی که داده‌ای نباشد، سرگیجه سیاستگذار نیز ادامه‌دار خواهد بود و این سرگیجه نه‌تنها مشکلی را حل نخواهدکرد، بلکه خود می‌تواند به یک مشکل دیگر نیز بدل شود.

در همین رابطه