برای ما، شنبه همیشه نماد سختی و آغاز روزهای پرمشغله بوده؛ همان روزی که با شوخی میگفتیم: "شنبه ... است!". اما این روزها، همان شنبههای سنگین و خستهکننده با شور و اشتیاق انتظار کشیده میشود. دیگر شنبه فقط آغاز هفته کاری نیست؛ روزی است که نگاهها به مسقط دوخته میشود و همه در انتظار خبری تازه از مذاکرات ایران و آمریکا هستند.
شنبه سوم شاید همان روزی باشد که ورق برمیگردد و فصل تازهای برای ایران رقم میخورد. مسقط، رُم و دوباره مسقط؛ شهر گفتگوهای پنهان و علنی. این بار مذاکرات شبیه تکرارهای گذشته نیست؛ کارشناسان نیز به جمع سیاستمداران پیوستهاند. شنبه سوم میتواند نه تنها یک تاریخ دیپلماتیک، بلکه سرآغاز فصلی نو در اقتصاد، علم و سرمایهگذاری ایران باشد؛ فصلی که در آن، تحریمها به فرصت بدل میشوند و تخصص، مسیر آینده را میسازد.
مهاجرت معکوس؛ بازگشت نخبگان، آغاز جهش بزرگ
تجربه کشورهایی چون چین، هند و کرهجنوبی نشان میدهد که رفع موانع و ایجاد افق روشن اقتصادی، چگونه میتواند موج بازگشت نخبگان را به همراه داشته باشد:
چین در دهه ۹۰ میلادی، با اصلاحات اقتصادی، زمینه بازگشت هزاران دانشمند و کارآفرین چینی را فراهم کرد. این افراد که سالها در دانشگاههای آمریکا و شرکتهای بزرگ تکنولوژی تجربه اندوخته بودند، با حمایت دولت چین، شرکتهایی مانند Huawei، Alibaba و مراکز تحقیقاتی پیشرفته را بنا نهادند. امروز بیش از ۸۰ درصد پروژههای نوآورانه چین توسط نخبگان بازگشتی هدایت میشود.
هند با رونق صنعت IT در اوایل دهه ۲۰۰۰، شاهد بازگشت هزاران مهندس از سیلیکونولی به شهر بنگلور بود؛ شهری که امروز به "دره سیلیکون هند" شهرت دارد و میزبان شرکتهایی مثل Infosys و Wipro است. این مهاجرت معکوس، هند را به یکی از غولهای فناوری جهان تبدیل کرد.
کرهجنوبی پس از جنگ و با آغاز سیاستهای توسعهای، نخبگان خود را از دانشگاههای آمریکا بازگرداند. نتیجه این بازگشت، ظهور برندهایی مانند Samsung و LG بود که اکنون نماد پیشرفت تکنولوژیک این کشور هستند.
اما ایران چه دارد؟
ایران با موقعیت استراتژیک، تنوع منابع و نیروی انسانی نخبه، ظرفیت رشدی حداقل ۲ تا ۳ برابر همسایگانش دارد و در برخی حوزهها مانند صنعت، ترانزیت و اقتصاد دانشبنیان، این ظرفیت تا ۵ برابر تخمین زده میشود.
ایران دارای یکی از بزرگترین جوامع نخبگانی مهاجر در جهان است. بیش از ۴۰۰ هزار نخبه ایرانی در معتبرترین دانشگاهها و شرکتهای دنیا فعالاند و هزاران مهندس، پزشک، پژوهشگر و کارآفرین ایرانی در شرکتهایی چون Google، Apple، Amazon، Tesla و MIT نقشهای کلیدی دارند. پیشبینیها نشان میدهد بازگشت تنها بخشی از این نخبگان، میتواند سالانه میلیاردها دلار ارزش افزوده ایجاد کند و ایران را در مسیر تبدیل به قطب اقتصادی و نوآوری منطقه قرار دهد.
دانشگاههای ایران؛ دروازه تعامل علمی با جهان
یکی از بزرگترین ظرفیتهای ایران، دانشگاههاست. دانشگاههایی چون صنعتی شریف، تهران، امیرکبیر و علوم پزشکی تهران علیرغم تحریمها، در سالهای اخیر در رتبهبندیهای بینالمللی حضور و در برخی اوقات رشد داشتهاند. اما با رفع تحریمها، این رشد میتواند شتاب مضاعف بگیرد.
تجربه جهانی نشان میدهد که دانشگاهها پس از باز شدن درهای تعامل، چگونه به قطبهای علمی و فناوری تبدیل شدند:
دانشگاههای آفریقای جنوبی پس از پایان تحریمها، با جذب سرمایهگذاری خارجی و ایجاد پروژههای مشترک با دانشگاههای آمریکایی مانند Harvard و Stanford، به سرعت در حوزههای پزشکی و معدن پیشرفت کردند.
دانشگاههای ویتنام در یک دهه پس از پایان انزوا، تبدیل به شریک تحقیقاتی MIT و Google شدند و اکنون میزبان دهها مرکز نوآوری هستند.
برای ایران نیز این فرصت وجود دارد که با باز شدن درهای همکاری، پروژههای مشترک با دانشگاههای آمریکا تعریف شود و مراکز R&D شرکتهای بزرگ فناوری در نقاط مختلف ایران ایجاد گردد.
فراتر از اقتصاد؛ بازگشت به آیندهای که در انتظار ایران است
توافق میتواند سرآغاز مسیری باشد که در آن، ایران نه تنها از فشار تحریمها رهایی یابد، بلکه با تکیه بر نخبگانش، دانشگاههایش و ظرفیتهای سرمایهگذاری بینالمللی، جایگاه خود را در معادلات علمی و اقتصادی جهان بازپس گیرد.عشق به وطن، سرمایهای بیبدیل است؛ نخبگان ایرانی تنها به دنبال ثباتاند تا بازگردند، و شرکتهای جهانی منتظرند قفل تعامل باز شود تا وارد بازاری شوند که آینده در آن شکل میگیرد. ایران میتواند مقصد بعدی سرمایههای جهانی، قطب علم منطقه و مرکز نوآوری باشد.
این فرصت تاریخی را نباید از دست داد. آینده، از همین شنبه سوم آغاز میشود.