چشماندازهای علمی و برآوردهایی که مبانی معتبری دارند، زمان خروج نفت از معادلات انرژی جهان را سالهای پس از 2050 پیشنهاد میکنند. در پاسخ به این شبهه که نفت در پایان راه است، به طرح دو پرسش اکتفا میکنم و پاسخ را به خوانندگان جویای حقیقت میسپارم:
- آیا قابلباور است که غولهای اقتصاد و نفت بیش از 800 میلیارد دلار سرمایهگذاری برای چند سال آینده در صنعتی که روبهزوال است را برنامهریزی کردهاند؟
- آیا در تاریخ بشر هیچ صنعت روبهزوالی پیشرفتی مانند پیشرفت سریع و همهجانبه امروز صنعت نفت را جذب کرده است؟
بانک سرمایهگذاری نفت و گاز اپیکورپ (Apicorp) در گزارش چشمانداز سرمایهگذاری انرژی خود اعلام کرده سرمایهگذاری دولتهای خاورمیانه و شمال آفریقا (MENA) در صنعت نفت و گاز در پنج سال آینده از مرز 583 میلیارد دلار فراتر خواهد رفت. بدین ترتیب در سالهای 2017 تا 2021 میلادی به ترتیب 195 و 159 میلیارد دلار در بخشهای نفت و گاز طبیعی سرمایهگذاری خواهد شد. این ارقام در مقایسه با گزارش پیشین بانک فوق 2درصد رشد نشان میدهد. از سوی دیگر سرمایهگذاری تصویبشده با 17درصد رشد در این دوره در بخش نفت 121 میلیارد دلاری و در بخش گاز طبیعی 108 میلیارد دلاری خواهد بود.
انتظار میرود علاوه بر کشورهای تأثیرگذار در صنایع نفت، دولتهای بزرگ صادرکننده منابع انرژی منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا، سرمایهگذاری گستردهای در توسعه صنعت انرژِی و تقویت جایگاه خود در بازارهای جهانی اجرایی کنند.
کشورهای شورای همکاری خلیجفارس و ایران پیشگام در سرمایهگذاریهای این منطقه بوده و با آغاز بهبود قیمتها در بازار از جایگاه رقابتی مناسبی برخوردار خواهند بود. از سوی دیگر، آژانس بینالمللی انرژی اعلام هم نموده سرمایهگذاری جهانی در صنعت نفت و گاز در سال 2016 میلادی با 24درصد سقوط روبرو بوده و در سال 2015 میلادی نیز 25درصد کاهشیافته است. این سقوط سرمایهگذاری را باید بزرگترین افت در تاریخ دانست.
علت اصلی این واقعه سقوط قیمتهای نفت در سالهای مذکور بوده که نهایتاً با اتحاد و همبستگی کلیه کشورهای اوپکی و نیز تعداد زیادی از کشورهای غیر اوپکی و در رأس آن روسیه موجب شد که از دسامبر 2016 طرح فریز نفتی اجرا و در نشست 172 اوپک در وین این تصمیم تا پایان ماه مارس 2018 تمدید گردید. ضمناً بد نیست بدانیم که در منطقه خاورمیانه ارزش پروژههای نفت و گاز در مرحله ساخت 125 میلیارد دلار و در مرحله طراحی 78 میلیارد دلار اعلامشده است. همچنین در میانمدت بخش قابلتوجهی از این طرحها تکمیل و راهاندازی خواهند شد.
بد نیست به این مهم اشارهکنم که عربستان سعودی و ایران 37درصد سرمایهگذاریهای برنامهریزیشده را به ترتیب به ارزش 124 میلیارد دلار در فاز اول و نیز 103 میلیارد دلار از فاز دوم از آن خود نمودهاند. علاوه بر آن و در طی سالهای پیش رو و بهویژه در طی پنج سال آینده در امارات متحده عربی، مجموع سرمایهگذاریهای برنامهریزیشده 151 میلیارد دلار است که 18 میلیارد دلار آن در مرحله ساخت قرار دارد. کنسرسیوم EDCO که بیش از نیمی از تولید نفت این کشور را در اختیار دارد، پیشرو در سرمایهگذاریهای این شیخنشین است.
در کشور کویت نیز پروژههای برنامهریزیشده در این دوره پنجساله از مرز 60 میلیارد دلار فراتر خواهد رفت. نیم از این رقم به بخش نفت اختصاص خواهد یافت. کویتیها در نظر دارند تا 6 میلیارد دلار به توسعه ذخایر نفت سنگین کشورشان اختصاص دهند. همچنین در بخش صنایع پتروشیمی، اجرای طرح الفین با 7 میلیارد دلار سرمایهگذاری در دستور کار قرار دارد.
عراقیها نیز در فاز اول برنامههای توسعهای خود معادل 52 میلیارد دلار پروژه در دست دارند که دورنمای اجرای تعدادی از آنها به دلایل امنیتی و اقتصادی در هالهای از ابهام قرار دارد. اما حفظ سقف 4.4 میلیون بشکه در روز نیازمند سرمایهگذاریهای بیشتری است که حداقل به بالاتر از 100 میلیارد دلار خواهد رسید.
در سایر کشورهای حوزه خلیجفارس نیز درمجموع اجرای 97 میلیارد دلار پروژههای برنامهریزیشده در صدر حرکت توسعه اقتصادی است. سایر طرحهای سرمایهگذاری در شمال آفریقا شامل کشورهای الجزایر و مصر درمجموع 52 میلیارد دلار که با احتساب سرمایهگذاری 3 میلیارد دلاری لیبیایی به بالاتر از 55 میلیارد دلار خواهد رسید. بهر صورت میتوان گفت که تنها در منطقه MENA با حجم سرمایهگذاریهای پیشگفته یکی از بازارهای جذاب انرژی حداقل در طی 30 سال آینده خواهد بود. در این صورت باید قبول کنیم که روند سرمایهگذاریهای توسعهای در صنایع نفت و گاز و نیز سایر صنایع وابسته به آن نهتنها روند نزولی نخواهد داشت بلکه با تثبیت و یا رشد محدود قیمتهای نفت خام و سایر محصولات هیدروکربوری، جریان افزایشی خود را برای حفظ بازارهای در اختیار و همچنین سایر بازارهای احتمالی در اثر رشد مصرف و یا توسعه رفاهطلبی در کشورهای جهان تداوم خواهد بخشید.
اما از زاویه دیگر موضوع مصرف فرآوردههای نفتی و روند تغییرات آن از اوایل قرن بیستم میلادی تاکنون و نیز از زمان حاضر تا حداقل دو دهه آینده یک یاز چالشهای بزرگ در بین کارشناسان حوزه انرژی و آینده نفت مطرح بوده و مرتباً به اظهارات متفاوتی در فضای اقتصادی و سیاسی کشورهای دارنده منابع نفتی و نیز سایر کشورهای مصرفکننده این منابع پرداخته میشود.
همانگونه که اشاره رفت موتورهای درونسوز که در دوره آغازین قرن بیستم اختراع شدند تاکنون یکی از بازارهای بزرگ مصرف فرآوردههای هیدروکربوری را تشکیل داده و از آن زمان ما شاهد افزایش تقاضای خودروها هستیم. صنعت حملونقل، جابجای انسانها را آسانتر نموده و تقاضای نفت را افزایش داده است. هماکنون 70درصد درصد نفت تولیدشده در بخشهای حملونقل جادهای، هوایی، دریایی و ریالی مصرف میشود. هرچند سهم خودروها از سایر بخشها بیشتر است. در ابتدای سال 2016 میلادی تعداد خودروهای دارای پیشرانههای درونسوز از مرز 1.2 میلیارد دستگاه فراتر رفت. لازم به توضیح است که 60درصد نفت تولیدشده دنیا صرفاً در حملونقل جادهای در کشورهای جهان مصرف میشود. تقاضای جهانی نفت تحت تأثیر عواملی نظیر رشد اقتصادی، افزایش جمعیت و قیمت است. بدین ترتیب سرمایهگذاری شرکتهای صنایع نفت و گاز در کنار مسائل فنی، تحت تأثیر این عوامل خواهد بود. اگر شرکتهای نفت و گاز اطمینان یابند تقاضای سوخت و قیمت آن در سالهای پیش رو افزایش مییابد، سرمایه بیشتری را به بخش بالادستی اختصاص خواهند داد. در این شرایط توسعه پروژههای پرهزینه نظیر میادین آبهای عمیق و مناطق قطبی با استقبال روبرو میشود تا سودآوری و رشد غولهای نفتی محقق شود.
لازم به توضیح است که اکثر شرکتهای نفتی از پیشبینیهای آژانسهای بینالمللی نظیر اداره اطلاعات انرژی آمریکا، آژانس بینالمللی انرژِی، گزارشهای متقن BP و سایر گزارشهای موسسههای مشاور انرژی بهره لازم را برای حفظ و تداوم فعالیتهای خود بهویژه طرحهای توسعه میبرند. ضمناً تعدادی از این شرکتها نیز از پیشبینیهای بلندمدت خود برای تعیین راهبرد تجاری آینده بهره برده و آن را درصحنه فعالیتی خود ارائه مینمایند.
بد نیست اشاره شود اداره اطلاعات انرژِی آمریکا پیشبینی کرده که تقاضای جهانی نفت همچنان رو به افزایش خواهد بود و در سال 2040 از مرز 121 باوجود رشد پرشتاب تولید خودروهای برقی (جای بحث مستقل دارد) و افزایش تقاضای گاز طبیعی و انرژیهای تجدیدپذیر، همچنان تقاضای بنزین و گازوئیل در خودروها، باز هم افزایش خواهد یافت. در ادامه این اداره برخلاف سایر موسسههای تحلیل بازار معتقد است تقاضای نفت هم چنان افزایش مییابد و خودروهای برقی و هیبریدی در بلندمدت از سهمی اندک برخوردار خواهند بود.
در این گزارش اعلامشده قیمت نفت همچنان افزایش خواهد یافت. اگر این سناریو عملی شود، خبر بسیار خوبی برای صنعت نفت و گاز در آینده و بهویژه در توسعه بخش بالادستی و پاییندستی خواهد بود.
آژانس بینالمللی انرژی (IEA) هم سه سناریو را برای تقاضای نفت در افق سالهای 2040- 2050 میلادی شامل تداوم شرایط کنونی، سیاستهای نوین و سناریوی 450 را ارائه کرده است. در این زمینه باید گفت سناریوی تداوم سیاستهای کنونی، شباهت زیادی با پیشبینیهای اداره اطلاعات انرژی ایالت متحده دارد. بدین ترتیب و بر اساس آن، تقاضای نفت در سال 2040 میلادی به 121 میلیون بشکه افزایش مییابد و در سناریوی سیاستهای نوین، تقاضای نفت با رشد کمتری به حدود 108 میلیون بشکه در سالهای فوق خواهد رسید. اما سناریو 450 آژانس بینالمللی انرژی بر اساس اجرای موفقیتآمیز معاهده مقابله با تغییر اقلیم پاریس ارائهشده است. بدین ترتیب آینده و عصر نفت به پایان خود نزدیک شده و در افق سالهای 2040- 2050 میلادی تقاضای جهانی نفت به 74.1 میلیون بشکه کاهش خواهد یافت.
اگرچه پیشبینی سایر غولهای نفتی به پیشبینیهای اداره اطلاعات انرژی آمریکا نزدیکتر است ولی بهطورکلی روند تقاضای نفت خام را تا دهه 2035- 2040 بالاتر از 108 تا 112 میلیون بشکه اعلام کردهاند.
ضمناً بر اساس همین گزارش که بدان اشاره رفت پیشبینی میشود که تا سالهای مذکور تعداد خودروهای برقی به 100 میلیون دستگاه افزایش مییابد که میتواند حدود 102 میلیون بشکه از تقاضای جهانی طلای سیاه خواهد کاست. اما در مقابل این احتمال روند افزایش مصرف که بدان اشاره رفت پیش از حجم کاهنده فوق خواهد بود و میتوان گفت که این میزان تا بیش از 1.8 میلیون بشکه افزایش خواهد یافت.
از میان موارد فوق میتوان نتیجه گرفت که هنوز کارنامه مشخصی از اتفاقات آینده در داخل و خارج صنعت نفت و بهویژه دورنمای صنعت خودرو و انرژیهای تجدید پذیر وجود ندارد، چراکه بخش اعظم نفت به سهولت در شبکه حملونقل مصرف میشود و تنها نوآوریها در کارایی مصرف و یا تغییر در سهم بازار خودروهای برقی،گازی، هیبریدی و یا دارای سلول سوختی تأثیر چشمگیری بر تقاضای جهانی نفت خواهد داشت. ازاینرو آینده نفت و ماهیت در حال دگرگونی آن برای صنایع خودروسازی و انرژیهای تجدیدپذیر را میتوان به راهبردهای بلندمدت و برنامهریزیهای سرمایهگذاران مرتبط دانست.
از طرفی محققان دانشگاه استنفورد (Stanford) آمریکا اعلام کردند که تا هفت سال آینده خودروهای بنزینی و گازوئیلی جایی در بین مصرفکنندگان نخواهند داشت که البته جای سؤال دارد.
طبق بررسیهای محققان دانشگاه مذکور این موضوع به دلیل محدود شدن فعالیتهای شرکتهای نفتی و همچنین کاهش قیمت خودروهای برقی اجتنابناپذیر خواهد بود. این گروه از پژوهشگران میگویند 8 سال دیگر پایان عمر خودروهای بنزینی است!!
در این تحقیق به این موضوع اشارهشده است که در دهه 2020 تا 2030 خودروهای الکتریکی بیشترین حجم خودروهای در حال استفاده را به خود اختصاص خواهند داد و یافتن یک پمپبنزین برای رانندگان خودروهای بنزینی تبدیل به یک چالش جدی خواهد بود. ضمناً علاوه بر چالشهای زیستمحیطی خودروهای بنزینی طول عمر آنها نیز یکی از موارد موردبحث در این تحقیق بوده است.
بهطورمعمول و استاندارد یک خودرو بنزینی حداکثر برای طی کردن مسافتی در حدود 320 هزار کیلومتر طراحی میشود، درحالیکه این مسافت در خودروهای الکتریکی یکمیلیون و 600 هزار کیلومتر خواهد بود. طبق پیشبینیهای محققان دانشگاه استنفورد قیمت نفت در سالهای آینده به بشکهای 25 دلار خواهد رسید و بازارهای خریدوفروش خودرو بهطور کامل متحول خواهند شد. در ادامه این تحقیق آمده است تا 10- 15 سال آینده مطمئناً انسانها به این نتیجه میرسند که خودروهای ایمنتر و راحتتری را مورداستفاده قرار خواهند داد و به همین دلیل اقبال به خودروهای فعلی با کاهش شدیدی روبرو خواهد گشت. تونی سبا (Tony Seba) محقق ارشد این تحقیق معتقد است آغاز این سقوط از دو الی سه سال آینده آغاز خواهد شد و با رشد و پیشرفت در فناوریهای مربوط به خودروهای الکتریکی قیمت آنها به 20 تا 30 هزار دلار خواهد رسید. این یعنی پایان عصر فرمانروایی خودروهای بنزینی و به دنبال آن پایان عصر نفت. در کلام پایانی اینکه با توجه به قیمت معقول و متناسب هزینه تولید هر بشکه نفت خام و معادل آن در سایر موارد هیدروکربوری برای کشورهای منطقه خاورمیانه و نیز کشور روسیه میتوان گفت که ارزش اقتصادی طلای سیاه با توجه به روند رو به افزایشی کالا و خدمات در اکثر کشورهای جهان، بالاست. لذا بهرهوری و ارزشآفرینی انرژیهای تجدیدناپذیر در قیمت تمامشده کالاها و خدمات از سهم پایینی برخوردار بوده و این خود یک دلیل بارز در تداوم رو به رشد این صنعت در آینده خواهد بود.
دنیا تا دهههای بعد و حتی بعد از دهه 2050 قادر خواهد بود که نیاز جامعه جهانی را در تأمین سوخت انرژیهای متعارف تأمین نماید و با توجه به بهای تمامشده ارزان و مقرونبهصرفه بودن آن بهویژه برای کشورهای بزرگ مصرفکننده همانند آمریکا با دارا بودن بیش از 290 میلیون خودروی فعال و کشورهای چین، ژاپن، کره جنوبی و سپس کشورهای اروپای غربی در مراحل بعدی، نفت به این زودیها غروب نخواهد کرد.
لازم به توضیح است که رشد مصرف نفت در دو دهه آینده حداقل 103درصد تا 105درصد رشد خواهد داشت که در صورت توسعه انرژی تجدیدپذیر با رعایت ضریب رشد جمعیت جهانی و تقاضاهای جدید از درصد کمتر نخواهد بود.
منابع:
1- June,2017 /Oil- price.net
2- لزوم بازنگری در سرمایهگذاریهای بالادستی بلندمدت- ترجمه محسن داوری
3- The future of oil/ Rakteem Katakey, January 2017