بیثباتی در نرخ ارز و جهشهای یکباره صدمات زیادی بر بدنه تولید و اقتصاد کشور وارد کرده است و بهجرئت میتوان گفت که یکی از دلایل مهم عدم جذب و ورود سرمایههای خارجی همین بیثباتی در نرخ ارز است. ثبات نرخ ارز یکی از مؤلفههای مهم در اقتصاد است و یکی از شاخصهای رشد و توسعه اقتصادی تلقی میشود. باوجود وعدههای دولتهای مختلف متأسفانه تاکنون نهتنها نرخ ارز ثابت نشده، بلکه عزم و همت جدی نیز در این رابطه مشاهده نشده است.
دولتهای گذشته وعده تکنرخی شدن ارز را دادهاند، اما تاکنون عملی نشده است. در برنامههای پنجساله نیز این امر همواره قیدشده، اما متأسفانه هیچگاه محقق نشده است.
چنانچه سرمایهگذار نتواند چشمانداز و آینده روشنی از نرخ ارز داشته باشد، چگونه میتوان انتظار داشت تمایلی به سرمایهگذاری داشته باشد؟
اگر قیمت ارز پایینتر از نرخ واقعی باشد، درواقع به کالای خارجی یارانه دادهایم، اما چنانچه نرخ ارز واقعی باشد، شاهد رشد و رونق تولید و درنهایت اشتغال هستیم. تغییرات پیدرپی نرخ ارز امکان برنامهریزی را مختل میکند و تلاطمهای اقتصادی و سیاسی در پی دارد. یکی از اثرات تکنرخی شدن ارز انجام مبادلات اقتصادی به شکل واقعی است و نباید فراموش کرد که برخی از واسطهگران از نوسانات نرخ ارز بهره میبرند و عموماً برخی از جریانات تمایلی به شفافسازی و تکنرخی شدن ندارند زیرا درآمدهشان کم خواهد شد.
باید توجه داشت که نرخ ارز یکی از متغیرهای اقتصادی است و نقش واسط بین اقتصاد داخلی و خارجی را ایفا میکند و تصمیمگیریهای غلط صدمات شدیدی بر اقتصاد و تولید خواهد داشت. هرچند که ثبات اقتصادی و سیاسی همواره از مطالبات جدی بخش خصوصی از دولت و حاکمیت بوده و هست و تکنرخی شدن ارز عامل مهمی در بهبود سرمایهگذاری و رشد اقتصادی است و از رانت و فساد جلوگیری میکند، اما بعید به نظر میرسد در چند ماه آینده این مهم محقق شود و این انتظار میرود که مسئولان اقتصادی کشور شرایطی را فراهم سازند که شاهد ثبات نرخ ارز و پیشبینی پذیر بودن نوسانات ارزی باشیم.