برای آشنایی علاقهمندان با مفاهیم اقتصادی و بهکارگیری صحیح این موارد در تحلیلهای اقتصادی، ایده تهیه و ارائه بروشورهایی با عنوان «اقتصاد به زبان ساده» در معاونت اقتصادی اتاق ایران مطرح و توسط مرکز تحقیقات و بررسیهای اقتصادی این معاونت به اجرا درآمده است. در شماره سیوهفتم بروشور اقتصادی به موضوع «فقر» پرداخته شده است.
مفهوم فقر و ابعاد مختلف آن
سازمان ملل متحد در توصیف فقر چنین بیان داشته است که «فقر در شکلهای مختلف از قبیل کمبود درآمد برای معیشت پایدار، گرسنگی و سوءتغذیه، بیماری و مرگومیر ناشی از آن، بیخانمانی، ناامنی، محرومیت و تبعیض اجتماعی نمود پیدا میکند. این پدیده همچنین خود را به شکل عدم توانایی برای مشارکت در فرایندهای تصمیمگیری در عرصههای فرهنگی، اجتماعی و مدنی نشان میدهد.»
از نظر بانک جهانی نیز «فقر، محرومیت از رفاه است». این نهاد فقر را چنین تعریف میکند: «فقر گرسنگی، فقر نداشتن سرپناه و لباس، بیمار بودن و درمان نشدن، بیسواد بودن و مدرسه نرفتن است.» بانک جهانی همچنین تأکید میکند برای فقرا در فقر زیستن چیزی فراتر از اینهاست. چراکه فقرا اغلب بسیار آسیبپذیرند و در معرض انواع خطرات و بیعدالتیها قرار دارند که خارج از اراده آنهاست. آنها همچنین از سوی نهادهای دولتی و اجتماعی و حتی جامعه بهشدت مورد سوءاستفاده قرار میگیرند و از این طریق صدا و قدرت خود را در این نهادها از دست میدهند.
ماهیت فقر و سیر تحول آن
در خصوص فقر، تعاریف و رویکردهای مختلفی اعم از فقر مطلق یا نسبی، فقر درآمدی یا چندبعدی ارائه شده است. در ادامه به برخی از مهمترین تعاریف و دیدگاههای موجود به فقر اشاره خواهد شد.
نخستین تلاشهای نظاممند برای تعریف، اندازهگیری و درک ماهیت فقر به قرن نوزدهم میلادی در انگلستان بازمیگردد که پژوهشگر جامعهشناس انگلیسی بنجامین سیبوهم روانتری (Benjamin Seebohm Rowntree) مفهوم فقر مطلق را مطرح کرد. روانتری بهعنوان یکی از پیشگامان مطالعات فقر، در سال 1899 با جمعآوری اطلاعات مفصلی در خصوص اهالی شهر یورک در انگلستان، خانوارهایی را که مجموع درآمد آنها برای دستیابی به حداقل معاش کافی نبود، فقیر نامید. روش کار روانتری بهاینترتیب بود که ابتدا حداقل هزینه تأمین غذا، لباس، سوخت، اجاره و لوازمخانگی را برای خانوارها با سایزهای مختلف تخمین زد و آن را خط فقر (مطلق) نامید سپس تمام خانوارهایی که درآمد هفتگیشان از خط فقر تعیین شده (بر اساس سایز خانوار) کمتر بود، فقیر اعلام کرد. مطالعات روانتری و مفهوم حداقل معیشت و فقر مطلق او الهامبخش بسیاری از مطالعات بعدی در حوزه فقر بود.
در دهه 70 میلادی، مفهوم جدیدی به اسم فقر نسبی که در مقابل فقر مطلق قرار دارد مطرح شد. پیتر تاونسند (Peter Townsend) از جامعه شناسان به نام و استاد سیاستهای اجتماعی بینالمللی در مدرسه اقتصاد لندن بهعنوان یکی از پیشگامان این ایده، چنین بیان داشت که مفهوم فقر مطلق بر پایه این فرض بنا شده که حداقلی از نیازهای اساسی وجود دارد که برای همه مردم در همه جوامع یکسان است، حالآنکه چنین نیازهایی نهفقط در بین جوامع گوناگون بلکه حتی در داخل یک جامعه واحد نیز متفاوتاند.
از نظر تاوسند در یک جامعه زمانی میتوان افراد، خانوارها و گروهها را فقیر محسوب کرد که منابع لازم یا مطلوب برای تهیه انواع غذاها، مشارکت در فعالیتها و برخورداری از امکانات و شرایط معمول در جامعهای که به آن تعلق دارند را از دست داده باشند و یا منابع در اختیار آنها بهطورجدی و اساسی از متوسط فردی یا خانوادگی متعارف کمتر باشد که نتیجه این امر کنار گذاشته شدن این گروه از افراد از زندگی اجتماعی، رسوم و فعالیتها است.
با توجه به تعریف ارائه شده از سوی تاوسند میتوان گفت در رویکرد نسبی به فقر، مردمی فقیر محسوب میشوند که درآمدشان حتی اگر برای بقا کافی باشد از درآمد موردنظر اجتماع بسیار پایینتر است. در رویکرد نسبی فقر نیز مانند فقر مطلق، برای تفکیک فقرا از دیگر افراد، از خط فقر نسبی استفاده میشود که به-صورت درصد معینی از میانه (یا سطح متوسط درآمد جامعه) و یا به شکل مرز درآمدی که درصدی معینی از افراد جامعه پایینتر از آن قرار میگیرند، تعریف شده است. بهعنوانمثال در آمریکا، افرادی که درآمد آنها پایینتر از چهارپنجم میانه درآمدی جامعه باشد، فقیر محسوب میگردند. این معیار در مالزی دوسوم میانگین درآمدی و در اتحادیه اروپا 60 درصد متوسط درآمد جامعه است.
از نظر آمارتیا سن (نوبلی است اقتصاد در سال 1998)، استفاده از مفهوم فقر مطلق برای کشورهای درحالتوسعه که همچنان گرفتار گرسنگی هستند و بهکارگیری مفهوم فقر نسبی برای کشورهای توسعهیافته که فقر مطلق را پشت سر گذاشتهاند، مناسب است.
لازم به ذکر است که ازآنجاکه بر اساس خط فقر نسبی هرقدر هم درآمد افراد جامعه بالا باشد و تمامی آحاد آن از حداقل نیازها برخوردار باشند، همواره عدهای از افراد فقیر محسوب میشوند. در اکثر مطالعات، از خط فقر مطلق استفاده میشود. چراکه فقر مطلق برخلاف فقر نسبی درنتیجه رشد و توسعه اقتصادی تغییر میکند.
در سال 1987، آمارتیا سن با بیان اینکه فقر صرفاً پدیدهای تکبعدی نیست که بتوان آن را بهصورت کمبود درآمد تعریف کرد، رویکرد جدیدی از فقر را تحت عنوان «فقر چندبعدی» بنیان نهاد. سن اظهار داشت فقر هنگامی ایجاد میشود که افراد از توانمندیها و قابلیتهای اساسی محروماند و بنابراین درآمد یا تحصیلات مناسبی ندارند یا از سطوح پایینی از سلامت و بهداشت برخوردارند، در ناامنی به سر میبرند، اعتمادبهنفس پایینی دارند، همچنین احساس ناتوانی و محرومیت از حقوقی که یک فرد از بدو تولد و در مقاطع مختلف زندگی در ابعاد گوناگون (سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و..) از آن برخوردار میشود را تجربه میکنند.
لازم به ذکر است که بانک جهانی و سازمان ملل متحد برای اندازهگیری فقر در سطح جهان، فقر مطلق و فقر چندبعدی را اندازهای میکنند.
نگاهی به وضعیت فقر در جهان
برآوردهای بانک جهانی از برخی شاخصهای فقر مطلق در مناطق مختلف جهان، به شرح جدول شماره (3) است. همانطور که ملاحظه میشود، در سال 2015، 10 درصد از جمعیت جهان با درآمدی زیر خط فقر 1.9 دلار در روز زندگی کردهاند این در حالی است که در سال 1990، درآمد 35.85 درصد از جمعیت زیر خط فقر 1.9 دلار در روز بوده است.
آمارهای فقر بر اساس خط فقر 1.9 دلار در روز در سالهای 1990 و 2015 |
|||||
منطقه |
سال |
نرخ فقر (درصد) |
شکاف فقر (درصد) |
شدت فقر |
تعداد فقرا (میلیون نفر) |
خاورمیانه و شمال آفریقا |
1990 |
6.17 |
1.15 |
0.38 |
14.18 |
2015 |
5.01 |
1.28 |
0.50 |
18.64 |
|
صحرای آفریقا |
1990 |
54.26 |
24.33 |
14.15 |
277.51 |
2015 |
41.10 |
15.79 |
8.24 |
413.25 |
|
آمریکای لاتین و کارائیب |
1990 |
14.19 |
5.76 |
3.41 |
62.57 |
2015 |
4.13 |
1.54 |
0.92 |
25.90 |
|
سایر مناطق با درآمد بالا |
1990 |
0.48 |
0.28 |
0.22 |
4.32 |
2015 |
0.68 |
0.49 |
0.42 |
7.32 |
|
اروپا و آسیای مرکزی |
1990 |
||||
2015 |
1.47 |
0.40 |
0.18 |
7.15 |
|
شرق آسیا و اقیانوسیه |
1990 |
61.60 |
22.64 |
10.82 |
987.05 |
2015 |
2.32 |
0.46 |
0.16 |
47.18 |
|
جنوب آسیا |
1990 |
47.31 |
13.23 |
5.10 |
535.91 |
2015 |
.. |
... |
.. |
.. |
|
کل جهان |
1990 |
35.85 |
12.71 |
6.12 |
1894.82 |
2015 |
10 |
3.10 |
1.49 |
735.86 |
|
سایر مناطق با درآمد پایین |
1990 |
43.15 |
15.27 |
7.34 |
1890.50 |
2015 |
11.62 |
3.55 |
1.67 |
728.54 |
بر این اساس میتوان گفت در فاصله سالهای 1990 و 2015 میزان فقر مطلق در جهان کاهش یافته است. بااینحال بانک جهانی اعلام کرده باوجود پیشرفتهایی که در کاهش فقر حاصل شده است، همچنان تعداد افرادی که در فقر شدید به سر میبرند غیرقابلقبول است و با توجه به پیشبینیهای صورت گرفته از رشد جهانی، به نظر میرسد که در آینده کاهش فقر بهاندازه کافی سریع نباشد و احتمالاً نابودی کامل فقر مطلق تا سال 2030 به طول بینجامد.
جالبتوجه آنکه اگرچه در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا، نرخ فقر از 6.2 به 5 درصد طی سالهای 2015-1990 کاهش یافته اما بررسی شاخص شدت فقر در این منطقه حاکی از آن است که وضع فقرای آن طی این سالها بهمراتب بدتر شده است. ضمناً بهبود شاخص شدت فقر در منطقه شرق آسیا و اقیانوسیه طی دوره مذکور، کاملاً معنیدار و قابلتوجه است.
جدیدترین برآوردهای سازمان ملل متحد از وضعیت فقر چندبعدی در 105 کشور که 77 درصد از جمعیت جهان را در خود جای دادهاند در جدول زیر نشان داده شده است.
فقر چندبعدی در مناطق مختلف جهان در سال 2018 |
||||
منطقه |
شاخص فقر چندبعدی |
نرخ فقر (درصد) |
شدت فقر |
تعداد فقرا (میلیون نفر) |
صحرای آفریقا |
0317 |
57.8 |
54.9 |
559.6 |
جنوب آسیا |
0.143 |
31.3 |
45.8 |
545.9 |
کشورهای عربی |
0.098 |
19.2 |
50.8 |
65.7 |
آمریکای لاتین و کارائیب |
0.042 |
10.1 |
41.8 |
52.3 |
شرق آسیا و اقیانوسیه |
0.025 |
5.9 |
43.1 |
117.7 |
شرق اروپا و آسیای مرکزی |
0.009 |
2.4 |
38.9 |
3.5 |
نگاهی به وضعیت فقر در ایران
در ایران، فقر همواره مسئلهای مورد توجه بوده است. بهویژه پس از پیروزی انقلاب اسلامی که اهمیت اهدافی از قبیل حمایت از مستضعفان و نیازمندان دوچندان شد و در این راستا نه-تنها مسئله فقر و رفع آن در اصول 3، 21، 31 و 43 قانون اساسی و نیز در تدوین و اجرای برنامههای پنجساله توسعه موردتوجه قرار گرفت بلکه نهادها و سازمانهای زیادی بهمنظور توجه به مسئله فقر و حمایت از رفاه اقشار آسیبپذیر شکل گرفت.
خط فقر
بر اساس برآوردهای بانک جهانی در دوره زمانی 2017-1990، شاخص درصد جمعیت زیر خط فقر 1.9 دلار در روز (نرخ فقر)، در ایران از روندی کاهشی برخوردار بوده است.
شاخص نسبت فقر در ایران (2017-1990) |
||||
شاخص |
1990 |
2000 |
2010 |
2017 |
جمعیت کل |
56.2 |
66.1 |
74.5 |
81.1 |
درصد جمعیت زیر خط فقر ملی |
.. |
.. |
.. |
.. |
درصد جمعیت زیر خط فقر بینالمللی 1.9 دلار در روز |
5.6 |
2.6 |
1 |
0.2 |
همانطور که در جدول بالا ملاحظه میشود اطلاعات مربوط به خط فقر ملی ایران در دسترس نیست. لازم به ذکر است که در ایران انتشار شاخص خط فقر بر اساس قانون بر عهده وزارت کار، تعاون و رفاه اجتماعی است اما این وزارتخانه از سال 1386 هیچرقمی را در خصوص خط فقر بهصورت رسمی منتشر نکرده است. ضمناً هیچ نهاد دیگری نیز تا سالهای اخیر بهطور رسمی اقدام به محاسبه و انتشار خط فقر ملی در ایران ننموده است. بااینحال مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی بهتازگی اقدام به برآورد خط فقر خانوارهای 4 نفره در میان چهار خوشه شهری و پنج خوشه روستایی کشور در سالهای 1395، 1396 و بهار و تابستان 1397 کرده است.
برآورد خط فقر ماهیانه و نرخ رشد آن در مناطق شهری- منبع مرکز پژوهشهای مجلس (هزار تومان) |
|||||
سال |
خط فقر |
خوشه اول |
خوشه دوم |
خوشه سوم |
خوشه چهارم |
1395 |
خط فقر خانوار 4 نفره |
1109 |
983 |
1365 |
2076 |
1396 |
خط فقر خانوار 4 نفره |
1253 |
1129 |
1544 |
2316 |
نرخ رشد نسبت به سال 1395(درصد) |
13 |
14.8 |
13.1 |
11.6 |
|
1397 |
خط فقر خانوار 4 نفره |
1312 |
1180 |
1618 |
2450 |
نرخ رشد نسبت به بهار 1396(درصد) |
9.3 |
10.2 |
10.9 |
11.1 |
|
1397 |
خط فقر خانوار 4 نفره |
1489 |
1331 |
1810 |
2728 |
نرخ رشد نسبت به تابستان 96(درصد) |
25.8 |
42.3 |
23.9 |
22.4 |
همانطور که در جدول بالا ملاحظه میشود اولاً بالاترین خط فقر ماهیانه برای شهرستان تهران بهدست آمده که در سال 1395 برای یک خانوار چهارنفره دو میلیون 76 هزار تومان محاسبه شده و در تابستان 1397 در حدود دو میلیون و 728 هزار تومان برآورد شده است. ثانیاً خط فقر در شهرستان تهران تنها در تابستان 1397 نسبت به بهار همان سال، 278 هزار تومان برای یک خانوار 4 نفره افزایش داشته که این موضوع میتواند نشاندهنده قرار گرفتن افراد بیشتری در زیر خط فقر در سال 1397 نسبت به سالهای قبل باشد.
نتیجهگیری
بررسی شاخصهای فقر در ایران حاکی از آن است که علیرغم درگیری نهادها و سازمانهای مختلف با مسئله فقر، این پدیده همچنان یکی از جدیترین معضلات کشور است.
از علل بقای فقر در کشور در کنار نبود یک برنامه جامع ملی ضد فقر، میتوان به نابسامانی-های اقتصادی ناشی از عوامل داخلی اعم از محیط کسبوکار نامناسب، فضای نامساعد سرمایهگذاری برای بخش خصوصی، ساختار ضد تولید و غیرمولد اقتصاد ملی، چارچوب نهادی معیوب، تورم فزاینده، ناپایداری و عدم ثبات رشد اقتصادی و عوامل خارجی بهویژه تحریمهای اقتصادی، اشاره کرد.
متأسفانه اقدامات صورت گرفته در راستای بهبود شاخص توسعه انسانی در کشور، کمک چندانی به فقرا نکرده است. چراکه ازیکطرف به دلیل ساختارهای انگیزشی معیوب، بخش خصوصی انگیزه و مجال کافی برای حضور، سرمایهگذاری و ایجاد اشتغال ندارد و از سوی دیگر ضعف نظام آموزشی در تربیت نیروی کار موردنیاز بازار کار، منجر به عدم شکلگیری فرصتهای شغلی متناسب با پتانسیلهای اقتصاد ملی شده است که این مسئله دستیابی اقشار آسیبپذیر به اشتغال پایدار را با محدودیت جدی مواجه ساخته است.
از سوی دیگر اقدام دولت درزمینهٔ پرداخت یارانه در قالب اجرای قانون هدفمندی یارانهها نیز اثر معناداری در بهبود توزیع درآمد و افزایش رفاه خانوارهای کشور بهویژه فقرا نداشته است. دلیل این امر را میتوان در عدم شناسایی درست گروههای هدف، پرداخت یکسان مبلغ یارانه نقدی به کلیه افراد و نیز کاهش قدرت خرید یارانههای عام پرداختی بهواسطه تورمهای قیمتی، جستجو کرد.
با توجه به توصیههای بانک جهانی و تجربه کشورهای موفق درزمینهٔ کاهش فقر، به نظر میرسد در راستای کاهش فقر در کشور ضروری است راهکارهای زیر در دستور کار سیاستگذاران قرار گیرد:
علاقهمندان میتوانند متن کامل سیوهفتمین بروشور اقتصاد به زبان ساده با موضوع «فقر» را از اینجا دانلود کنند.