واقعیت این است و مدیران ارشد و میانی کشور و کارشناسان و فعالان سیاسی و اقتصادی نیز تصریح دارند که ایران اکنون درحال جنگ اقتصادی با یکی از نیرومندترین اقتصادهای دنیاست. امریکا با استفاده از نفوذ سیاسی و اقتصادی و نظامی که دارد متأسفانه حتی کشوری مثل چین را نیز در شرایط عدم همکاری با ایران قرار داده است.
نتیجه این جنگ نابرابر اقتصادی این شده که ایران در سال 1398 از مهمترین منبع درآمد ارزی خود محروم شده و پیشبینیها این است که صادرات نفت و میعانات گازی در سال بعد به 18 میلیارد دلار برسد که به نظر کارشناسان پیشبینی خوشبینانهای است.
علاوه برآن انتقال همین میزان ارز نیز با دردسر مواجه است. سقوط در آمد ارزی از صادرات نفت، بودجه ایران را از ریخت و قیافه تاریخی و مألوف، دور کرده و عدم تعادل درساختار درآمدها و هزینهها را بیش از پیش کرده است. در چنین وضعیتی است که سازمان برنامه و بودجه سختترین بودجه تاریخ معاصر را با توجه به شرایط نه جنگ نه صلح با بخش اصلی قدرت جهانی تهیه و برای تصویب به مجلس فرستاده است. این روزها نوک تیز انتقادها در حالی به سوی سازمان بودجهریزی کشور است که بدون تردید مدیران ارشد این سازمان میدانند میشد بودجه نیرومندتری ریخت. دقت درفرآیند بودجهریزی سال 1399 نشان میدهد متأسفانه توانایی اقتصاد ایران همین چیزی است که درلا به لای ارقام واقلام لایحه بودجه ریخته شده است.
دولت و سازمان برنامه و بودجه تلاش کردهاند، علاوه براینکه محلهای تازهای برای کسب درآمد تدارک ببینند از سرجمع هزینهها نیز بکاهند، اما میتوان به وضوح دید درباره کم کردن هزینهها دراین وضعیت سخت سیاست داخلی کار زیادی از دست سازمان برنامه و بودجه و حتی کل دولت بر نمیآید.
آیا دولت میتواند هزینه حقوق و دستمزد را کاهش دهد که با توجه به لحاظ کردن تورم امسال آن را کاهش داده است؟ آیا دولت توانایی دارد سد راه پرداخت و تخصیص هزینههای دفاع و امنیت شود؟ آیا دولت توانایی دارد بودجه و منابع صدها نهاد کوچک و بزرگ سیاسی و مذهبی را که دهههاست خود را به بودجه سنجاق کردهاند کاهش داده یا حذف کند؟
از سوی دیگر در شرایط رکود آیا دولت میتواند بازهم بیش از این میزان مورد نظر درلایحه از شهروندان مالیات دریافت کند؟ در وضعیتی که درآمد حاصل از صادرات نفت 50 درصد و شاید بیشتر سقوط کرده است و سرمایهگذاران خارجی حاضر به سرمایهگذاری مستقیم نیستند و حتی بساط فاینانس نیز جمع شده است راهی برای کسب درآمد ارزی باقی مانده است؟
این پرسشهای سخت و واقعی را میتوان ادامه داد و در هرکدام از این پرسشها گوشهای از محدودیتهای سازمان برنامه و بودجه را نشان میدهد. منتقدان لایحه بودجه 1399 باید بدانند که دراین وضعیت شاید نباید انتظار بیشتری از دولت و سازمان برنامه و بودجه داشت. شاید برخی کج سلیقگیهای موجود درارقام واقلام وسیاستهای بودجهای را میشد با دقت نظر بیشتر و با استفاده از تجربه و دانش اقتصاددانان و کارشناسان بیرون از دولت و بویژه بخش خصوصی برطرف کرد، اما حالا باید راهی پیدا کنیم که بودجه 1399 دربهترین شرایط قرار گیرد. یکی از رخدادهای سخت احتمالی که میتواند همین توازن فعلی بودجه را از تعادل خارج کند، دستکاری دراقلام هزینهای از سوی نمایندگان مجلس قانونگذار است که امیدواریم با توجه به شرایط خطرناک از این کار اجتناب کنند.
دولت اما در کلیت خود باید مراقب باشد، دستگاههای زیرمجموعهاش همین چیزی که هست را به رسمیت شناخته و درصدد کسب سهمیه بیشتر از این منابع کمیاب نباشند. از سوی دیگر منتقدان سیاسی دولت باید انصاف و آداب نقد را در انتقاد از لایحه بودجه رعایت کنند. از حالا تا روزی که بودجه در کمیسیونهای تخصصی مجلس بررسی میشود میتوان با سعه صدر بیشتر و دوری از جزمیت و نامنعطف بودن مواردی را که نیاز به اصلاح دارد، اصلاح کرد. مدیران سازمان برنامه و بودجه باید توجه داشته باشند که میتوان نقدهای کارشناسانه را پذیرفت و در مهلت باقیمانده، برخی از کاستیهای مشهود بویژه دربخش درآمدهای بودجه 1399 را برطرف کرد و باید بپذیریم بودجهای که در شرایط نه جنگ نه صلح تدوین میشود با برخی از دشواریها مواجه خواهد شد.