یادداشت فاطمه پاسبان برای پایگاه خبری اتاق ایران

امنیت‌غذایی چه شاخص‌هایی دارد؟

در سال‌های اخیر امنیت تغذیه‌ای به‌عنوان هدفی بالاتر از امنیت غذایی مطرح‌شده است؛ یعنی افزایش دسترسی مردم به خدمات بهداشتی، درمانی و تأمین سلامت در کنار تأمین امنیت غذایی در نظر گرفته ‌شود. ایران در این حوزه چه وضعیتی دارد؟
تاریخ: 06 شهریور 1399
شناسه: 34422

دستیابی به توسعه پایدار نیازمند برنامه‌ریزی در جهت تحقق شاخص‌های آن است. یکی از شاخص‌های مهم توسعه پایدار، امنیت غذایی برای همگان است. حصول به امنیت غذایی برای همگان، یعنی پایان دادن به گرسنگی و تأمین غذاست که سازمان‌های بین‌المللی، توصیه‌ها و کشورهای جهان، برنامه‌های متنوعی برای دستیابی به این هدف دارند. در سال‌های اخیر امنیت تغذیه‌ای به‌عنوان هدفی بالاتر از امنیت غذایی مطرح‌شده است و منظور آن است که افزایش دسترسی مردم به خدمات بهداشتی درمانی و تأمین سلامت در کنار تأمین امنیت غذایی در نظر گرفته می‌شود. بر اساس تعریف فائو از امنیت غذایی، مفاهیم اصلی امنیت غذایی عبارت‌اند از:  غذای کافی، دسترسی (فیزیکی و اقتصادی) و زندگی سالم و فعال. در این میان مفهوم دسترسی به غذا یعنی فرد به شبکه توزیع غذا در محل زندگی خود دسترسی آسان داشته (دسترسی فیزیکی) و با درآمد خود بتواند غذای موردنیاز را خریداری کند (دسترسی اقتصادی). دسترسی به غذا حاصل تولید داخلی و تجارت است. یعنی نیاز به مواد غذایی از طریق تولید داخلی یا واردات تأمین می‌شود و دسترسی اقتصادی به توانایی و قدرت خرید واقعی مردم وابسته است.

در این میان دسترسی ناکافی به غذا، ناامنی غذایی را به دنبال دارد. ناامنی غذایی بیماری‌های متفاوتی را به همراه خواهد داشت. چرخه ارتباطی بین ناامنی غذایی و بیماری مزمن زمانی شروع می‌شود که یک فرد یا خانواده نتوانند غذای کافی و مواد مغذی موردنیاز را تأمین کنند. ترکیبی از استرس و تغذیه نامناسب می‌تواند مدیریت بیماری را با چالش بیشتری روبرو کند. زمان و پول موردنیاز برای پاسخگویی به بحران‌های بهداشتی که در حال افزایش است، بودجه خانوار را کاهش داده و پول کمتری برای تغذیه و مراقبت‌های پزشکی برای خانوارها باقی می‌ماند. این امر باعث می‌شود که چرخه ناامنی غذایی و بیماری ادامه یابد. سلامت مبنای بهره‌وری شغلی، ظرفیت یادگیری در مدرسه و توانایی در رشد جسمی، روانی و هوشی است. به عبارتی اقتصادی، سلامت یک وجه اساسی سرمایه انسانی است. سلامتی را می‌توان جزو مهمی از سرمایه انسانی محسوب کرد و به‌طورمعمول انتظار می‌رود افراد سالمی که با مقادیر مشخصی از عوامل تولید مشغول به کار هستند، در واحد زمان بهره‌وری بیشتری نسبت به نیروی کار بیمار داشته باشند. افراد سالم معمولاً باانگیزه بیشتر برای کسب درآمد، سخت‌کوش‌تر و کاراتر هستند. از همین روست که کشورهای جهان تغذیه سالم و کافی را از کودکی موردتوجه قرار داده‌اند.

حفظ سلامت تغذیه‌ای و تأمین امنیت غذایی در سطح خانوار تابع چهار عامل است: درآمد و قیمت‌ها به‌عنوان مهم‌ترین عوامل مؤثر در انتخاب و خرید مواد غذایی؛ دسترسی به مواد غذایی در بازار و محل زندگی؛ آگاهی و دانش خانواده در مورد غذا و تغذیه ازنظر خرید، نگهداری، پخت غذا و توزیع آن در خانوار؛ دسترسی به خدمات بهداشتی درمانی برای پیشگیری و درمان به‌موقع بیماری‌ها و سلامت افراد برای بهره‌گیری مطلوب بیولوژیک سلولی از مواد مغذی مصرفی.

گزارش امنیت غذایی و تغذیه جهان که توسط فائو در سال ۲۰۱۸ منتشرشده است حاکی از آن است که گرسنگی در سال‌های اخیر پس از یک دوره طولانی روند کاهشی، در سال ۲۰۱۷ روند رو به رشد داشته است و برآورد شده که حدود ۸۲۱ میلیون نفر گرسنه در جهان وجود دارد. یعنی تقریباً از هر ۹ نفر یک نفر ازنظر تغذیه با مشکل روبه‌رو است. به‌طوری‌که سوءتغذیه و ناامنی غذایی شدید در بخش زیادی از قاره آفریقا و آمریکای جنوبی و در قاره آسیا مشاهده می‌شود. در این گزارش اشاره‌شده سه عامل مناقشات منطقه‌ای، اقلیم و کاهش رشد اقتصادی بر امنیت غذایی و تغذیه تأثیرگذار بوده است. در این میان اقلیم و تغییرات آن به‌عنوان عامل مهمی در امنیت غذایی جهان مدنظر قرارگرفته است. تکرار و شدت حوادث شدید جوی و خشک‌سالی‌ها، افزایش سطح آب دریاها و افزایش بی‌نظمی‌های الگوهای فصلی بارش، تأثیرات آنی بر تولید غذا، زیرساخت‌های توزیع غذا، وقوع وضعیت‌های اضطراری غذا و فرصت‌های معیشتی و نیز سلامت انسان‌ها، در مناطق شهری و روستایی خواهد داشت.

در تحقیقی که سال ۲۰۱۶ انجام‌شده پیش‌بینی کرده‌اند که با تغییر در الگوی بارش، احتمال کاهش غذای جهانی به میزان ۱۰ درصد در سال ۲۰۳۰ و بیشتر از ۲۰ درصد در سال ۲۰۵۰ وجود دارد. از طرف دیگر پیش‌بینی می‌شود به دلیل تغییر در الگوی بارش، قیمت غذا در جهان بین ۳ تا ۸۴ درصد در سال ۲۰۵۰ افزایش یابد. فائو پیش‌بینی می‌کند عملکرد محصولات کشاورزی ۱۰ تا ۲۵ درصد در سال ۲۰۵۰ به دلیل تغییرات اقلیم کاهش یابد. این در حالی است که با توجه به افزایش جمعیت جهان، باید ۶۰ درصد افزایش در غذا به وجود آید. مطالعات نشان می‌دهد که تغییر اقلیم و آب‌وهوا از طریق تأثیرگذاری بر تولید و عرضه می‌تواند منجر به افزایش قیمت غذا و محصولات کشاورزی شود که خود می‌تواند بحران گرسنگی در جهان را شدت و عمق بخشد. به‌طوری‌که پیش‌بینی می‌شود به دلیل افزایش حرارت و تغییر در الگوی بارش، قیمت غذا در جهان بین ۳ تا ۸۴ درصد در سال ۲۰۵۰ میلادی افزایش یابد. به‌عبارت‌دیگر تغییرات اقلیم خطر و تهدیدی برای امنیت غذایی جهان بوده و باعث می‌شود که تعداد افرادی که دچار سوءتغذیه هستند، افزایش یابد.

در کنار امنیت غذایی توجه به این نکته که کاهش تولید بخش کشاورزی به دلایل مختلف و ازجمله تغییرات آب و هوایی، آفت‌ها و بیماری‌های گوناگون معیشت و رفاه بهره‌برداران و تولیدکنندگان بخش کشاورزی و کسب‌وکارهای مرتبط به آن و خانواده آنان را در معرض خطر قرار می‌دهد. در این میان کشاورزان کوچک‌مقیاس و خرده‌پا، جنگل نشینان، گله‌داران و ماهیگیران بیشتر تحت تأثیر تغییرات اقلیمی قرار دارند. براساس گزارش فائو تحت عنوان «زندگی اقتصادی کشاورزان خرده‌پا»، حدود دوسوم از سه میلیارد نفر جمعیت روستایی کشورهای درحال‌توسعه در ۴۷۵ میلیون مزارع خانوادگی کوچک فعالیت می‌کنند که قطعات زمین آنها کمتر از دو هکتار است. در چین نزدیک به ۹۸ درصد از کشاورزان در مزارع کوچک‌تر از دو هکتار کشت می‌کنند و این کشور به‌تنهایی تقریباً نیمی از مزارع کوچک در جهان را به خود اختصاص داده است. در هند حدود ۸۰ درصد از کشاورزان کوچک‌مقیاس هستند. در اتیوپی و مصر، مزرعه کوچک‌تر از دو هکتار نزدیک به ۹۰ درصد از کل مزارع را تشکیل می‌دهند. در مکزیک، ۵۰ درصد از کشاورزان کوچک هستند. برآورد شده که کشاورزان کوچک یا خرده‌پا حدود ۵۰ درصد از غذای جهانی را تولید می‌کنند. علاوه بر دسترسی به بذرهای اصلاح‌شده و تکنولوژی و فناوری، مزارع کوچک به تغییرات آب و هوایی (همانند انطباق الگوی کشت با بارش و درجه حرارت) و خشک‌سالی بسیار حساس بوده و تولید آنها تحت‌تأثیر این عوامل قرار می‌گیرد. به عبارتی تولیدکننده کوچک یا خرده‌پا در برابر انواع خطرات قرار می‌گیرد که تولید و درآمد آنان را دچار نوسان می‌کند. این در حالی است که براساس مطالعه فائو با عنوان خصوصیات اقتصادی کشاورزان خرده‌پا که در سال ۲۰۱۵ منتشرشده آمده در بسیاری از کشورها بیش از ۴۰ درصد کشاورزان خرده‌پا فقیر هستند. به عبارتی کشاورزان کوچک یا خرده‌پا هم تولیدکننده اصلی مواد غذایی برای جمعیت جهان بوده و هم در فقر زندگی کرده و دسترسی آنان به نهاده‌ها و تکنولوژی و اعتبارات برای افزایش بهره‌وری تولید کم است. کاهش قیمت جهانی مواد غذایی به‌منظور تأمین غذای جمعیت جهان که توانایی خرید مواد غذایی ندارند، منوط به افزایش تولید است که این افزایش در مزارع کوچک با افزایش بهره‌وری و عملکرد حاصل می‌شود. رویکردهای متفاوتی در جهان برای افزایش عملکرد و کارایی مزارع کوچک به‌منظور تأمین امنیت غذایی و معیشت بهره‌برداران کشاورزی با توجه به معیارهای اقتصاد سبز در نظر گرفته‌شده که می‌تواند برای کشور ما در سیاست‌گذاری‌های بخش کشاورزی کاربرد داشته باشد. یکی از این راهکارها، توجه به تنوع زیستی در بخش کشاورزی است.

بر اساس تعریف سازمان خواروبار جهانی (FAO)، تنوع زیستی کشاورزی ((Agrobiodiversity به تنوع و قابلیت تنوع‌پذیری جانوران، گیاهان و میکروارگانیسم‌هایی که به‌طور مستقیم و غیرمستقیم برای کشاورزی و تولید غذا مهم هستند، اطلاق می‌شود ازجمله محصولات زراعی، دام، جنگلداری و ماهیگیری و اثر متقابل بین محیط، منابع ژنتیکی، سیستم‌های مدیریتی و عملیات انجام‌شده توسط انسان را شامل شده و شامل سه سطح تنوع ژنتیکی، گونه‌ای و بوم نظامی است. تنوع زیستی یا تنوع حیات به مفهوم تنوع ژنتیکی، گونه‌ای و اکوسیستمی است که در حقیقت کل تنوع‌های موجود در شبکه‌های حیاتی جهان را در برمی‌گیرد. تنوع زیستی کشاورزی دربرگیرنده تمامی گیاهان زراعی، حیوانات اهلی و خویشاوندان وحشی آنها و تمامی گونه‌های حشرات گرده‌افشان، همزیست و آفت‌ها، انگل‌ها، شکارچیان و گونه‌های رقیب هست. به‌عنوان‌مثال، گونه‌های مختلف محصولات و نژاد دام‌ها مصداق تنوع زیستی هستند.

با توجه به اهمیت موضوع، سازمان ملل متحد ابتدا، 29 دسامبر 1993 (تاریخ تشکیل کنوانسیون تنوع زیستی) را به‌عنوان روز بین‌المللی تنوع زیستی تعیین کرد اما در دسامبر 2000 مجمع عمومی این سازمان، باهدف افزایش سطح درک و آگاهی از مسائل مربوط به تنوع زیستی، 22 میرا، تحت عنوان روز بین‌المللی تنوع زیستی (IDB) نام‌گذاری کرد.

تنوع زیستی کشاورزی در حال حاضر در حد بحرانی است. در حال حاضر فقط کمتر از ۷۰ گونه گیاه در بیش از ۱۳۰۰ میلیون هکتار در جهان کشت می‌شود و فقط گونه‌های کمی از انواع گیاهان مورد پرورش هستند. سازمان خواروبار جهانی ملل متحده تخمین زده که ۷۵% تنوع ژنتیکی محصولات کشاورزی در خیلی از گیاهان بومی از مناطق اصلی خود از بین رفته‌اند. به‌عنوان‌مثال در سال ۱۹۰۳ برای گوجه‌فرنگی در حدود ۴۰۸ رقم وجود داشته که ۸۰ سال بعد یعنی در سال ۱۹۸۳ به ۷۹ رقم رسیده و تنوع زیستی کاهش‌یافته است. در طول زمان تنوع ارقام محصولات کشاورزی کاهش‌یافته است. تنوع زیستی یک عامل اساسی و موردنیاز برای جمعیت‌ها در جهت تکامل و مقابله با تغییرات محیطی و مهم‌ترین عامل جلوگیری از انقراض موجودات زنده و حفاظت از تنوع زیستی محسوب می‌شود و کاهش آن اغلب سبب کاهش قدرت تولیدمثل و ماندگاری است. آنچه مهم و قابل‌تأمل است اینکه تنوع موجود در بخش کشاورزی (به‌عنوان نمونه انواع نژاد دام، ارقام مختلف یک محصول و ...) موضوعی منحصربه‌فرد و بسیار ارزشمند هست و به‌هیچ‌وجه قابل جایگزین شدن نیست زیرا اگرچه بیوتکنولوژی جدید می‌تواند در اصلاح ارقام و نژادها کمک نماید اما قادر به ایجاد تنوع ازدست‌رفته نیست. بنابراین حفاظت، شناسایی و استفاده پایدار از تنوع ژنتیکی امری حیاتی و ضروری است.

تجربه و تحقیق‌های انجام‌شده نشان داده است که تنوع زیستی در بخش کشاورزی می‌تواند در موضوعات ذیل نقش‌آفرینی نماید:

* افزایش بهره‌وری، امنیت غذایی و بازده اقتصادی

*کاهش فشار و تنش کشاورزی در مناطق شکننده، جنگل‌ها و گونه‌های در معرض خطر

* سیستم‌های کشاورزی را پایدار، قوی و پایدار می‌سازد

* کمک به کنترل آفت و بیماری‌ها

* حفظ خاک و افزایش باروری و سلامت خاک طبیعی

* کمک به تقویت و تشدید پایداری

* متنوع سازی تولیدات و فرصت‌های درآمدزایی

* کاهش خطرها و یا توزیع خطرها به افراد و مردم

* به حداکثر رساندن استفاده مؤثر از منابع و محیط‌زیست

* کاهش وابستگی به نهاده‌های های خارجی

* بهبود تغذیه انسانی و فراهم‌سازی منابع دارویی و ویتامین‌ها

* حفظ ساختار اکوسیستم و ثبات تنوع گونه‌ها

همان‌طور که ملاحظه می‌شود تنوع زیستی از طریق کنترل آفات و بیماری‌ها، حفاظت از خاک و افزایش باروری آن و پایداری سیستم تولید کشاورزی به افزایش تولید، بهره‌وری و درآمد تولیدکنندگان کمک می‌نماید. توجه به تنوع زیستی به‌منظور تأمین امنیت غذایی مردم جامعه و پایداری سیستم تولید و معیشت بهره‌برداران بخش کشاورزی نیازمند برنامه‌ریزی و تدوین راهبرد است. قبل از آن به نظر ضروری می‌رسد توجه پژوهشگران، برنامه‌ریزان و سیاست‌گذاران به اهمیت این موضوع بیش از گذشته معطوف شده و رویکرد تنوع زیستی نیز به‌عنوان یک رویکرد توسعه محور پایدار، حاکم بر برنامه توسعه پایدار بخش کشاورزی شود. امنیت پایدار در بخش‌های تولیدات بخش کشاورزی نیازمند حفظ تنوع ژنی و احیای ژن‌های گونه‌های بومی و محلی است. کشاورزی و تنوع زیستی اغلب به‌عنوان نگرانی جداگانه موردتوجه قرارگرفته‌اند. اگرچه تنوع زیستی بر اساس بسیاری از کشاورزی مدرن است. توجه به این نکته که به‌منظور تغذیه جمعیت رو به رشد، شناسایی روش‌های نوآورانه و قابل‌قبول یکپارچه برای حفاظت از تنوع زیستی و تولید مواد غذایی است. حفظ تنوع در سیستم‌های کشاورزی یک رویکرد جدید نیست، به‌طوری‌که توسط بسیاری از کشاورزان خرده‌مالک در جهان، در بسیاری از کشورها مورداستفاده قرار می‌گیرد که هم امنیت غذایی مردم و هم معیشت پایدار بهره‌برداران را به همراه داشته و هم در مقابل خطرات ناشی از تغییرات آب و هوایی و یا شوک‌های دیگر طبیعی مقاومت بیشتری دارند.

 

موضوعات :
در همین رابطه